اینکه سرمربی تیم ملی بعد از جام ملتها به تلویزیون آمد تا به ابهامات هواداران و فوتبال دوستان پاسخ بدهد، یک اتفاق بسیار مثبت و خوب است. این ایراد را باید از بقیه گرفت که چرا چنین نکردند. امیر قلعه نویی در این گفتگو حرفهای زیادی زد که خیلی جاها حق داشت و درست میگفت اما همانطور که خودش گفت، انسان است و حق اشتباه دارد. تمام حرفهای قلعه نویی درست نبود!
به عنوان مثال او در مورد بازی با قطر مدام تکرار میکرد که ما وقتی هر ۵ دقیقه یک کرنر زدهایم یعنی روش بازی ما درست بوده و تنها ایراد گل نشدن توپها بوده است که آن هم به عدم تمرکز بازیکن و هزار دلیل دیگر برمیگردد! این منطق درست است که بازیکن باید درون زمین بازی کند نه مربی اما استفاده از این مثال درست نبود. اتفاقا همه میدانند که وقتی تیمی عقب باشد و هر ۵ دقیقه یک کرنر بزند، یعنی آن تیم استرس دارد! یعنی از برنامههایی که داشته نتیجه نگرفته و بازیکنان رو به بازی غریزی و احساسی آوردهاند.
به قول خود قلعه نویی فوتبال را با نتیجه میسنجند. اصلاً فرض کنیم که برنامه ما این بوده که از حریف کرنرهای زیادی بگیریم تا از برتری هوایی استفاده کنیم، نتیجه این برنامه چه شد؟ آیا ما به گل رسیدیم؟ نه فقط در بازی با قطر بلکه در کل این تورنومنت ایران هرگز از روی ضربات ایستگاهی به موفقیتی که انتظارش را داشت نرسید. ما از امتیاز قد بلند و تجربه زیاد برخوردار بودیم اما فقط گل شجاع خلیلزاده به فلسطین از روی ضربات ایستگاهی بود و بس!
ایران در این تورنمنت ۱۶ گل زد که گلهای به ثمر رسیده توسط قلی زاده، سردار و محبی مقابل امارات مردود اعلام شد، مثل گلی که سردار به قطر زد. اما از مجموع همه این ۱۶ گل - که ۱۲ تا قبول اعلام شد - تنها یکی روی ارسال سامان قدوس و بغل پای شجاع خلیلزاده بود! ما در ۶ مسابقه و ۵۷۰ دقیقه بازی روی کاغذ - که با وقت های تلف شده از ۶۰۰ دقیقه هم گذشت - در کل تورنمنت تنها یک بار از ضربات ایستگاهی استفاده کردیم. پس زدن کرنرهای زیاد نمیتواند امتیازی مثبت برای تیم ملی قلمداد شود.
اتفاقی که در دقایق پایانی بازی با قطر افتاد، با توجه به ۱۷ دقیقه وقت تلف شده و اینکه ۱۰ دقیقه بعد از گل سوم قطر هم زمان داشتیم، به این معنی بود که ایران نیم ساعت روی دروازه میزبان فشار میآورد ولی هیچ برنامهای برای گل زنی نداشت، مگر غریزه و احساسات بازیکنان که آن هم متاسفانه راه به جایی نبرد.