از همان لحظه بازگشت تیم ملی به کشورمان و پایان جام ملتهای آسیا همه فوتبالدوستان منتظر امیر قلعهنویی بودند تا در رسانه حاضر و به سوالات هواداران و افکار عمومی پاسخ دهد.
این عرف رایج در همهجای دنیاست که سرمربیان و مدیران بهخصوص در عرصه ملی یا تیمهای پرطرفدار از طریق رسانهها به سوالات هواداران خود پاسخ میدهند. فوتبال برای همه است و همه حق دارند در قبال تیمی که دوستش دارند گرههای ذهنی خود را مطرح کنند.
امیر قلعهنویی اما در بازگشت این کار را نکرد. او دستیارانش را به میدان فرستاد و البته که آنها نتوانستند حق مطلب را ادا کنند. حضور اعضای کادر فنی در رسانهها خواسته مردم و رسانهها نبود؛ همه نفر اول را میخواستند اما قلعهنویی ترجیح داد برای استراحت سفری به امارات داشته باشد. (اینجا ببینید)
قلعهنویی در نوبت اول حضور روی نیمکت تیم ملی بعد از جام ملتهای ۲۰۰۷ آسیا در برنامه ۹۰ شرکت کرد و هنوز هم هرجا مینشیند از خاطرات بد آن برنامه حرف میزند. امیرخان حالا قرار است بار دیگر در تلویزیون پاسخگوی سوالات باشد. ما از این موضوع استقبال میکنیم، هم به خاطر خود فوتبال و ذات و قوانین و عرف آن و هم به خاطر زمان حاضر که بهترین فرصت برای باز کردن گرههای ذهنی است.
امیر قلعهنویی بعد از یک دهه جانشین مربیان خارجی در راس تیم ملی شد. بعد از جام جهانی و در آن فضایی که میشناختیم، او با وعده جوانگرایی و تغییر نسل در تیم ملی سر کار آمد اما فاصله کم تا شروع جام ملتها دلیلی شد تا قلعهنویی همان تیم پیر جام جهانی را به رقابتهای آسیایی ببرد. در ماههای گذشته اگر انتقادی میشد همه میگفتند زمان کمی تا جام ملتها باقی است و سرمربی تیم ملی چارهای ندارد جز اعتماد به همان تیم همیشگی؛ البته امیر در اردوهای مختلف ستارههای شایسته لیگ برتر را محک زد اما در نهایت همان تیمی به زمین رفت که مشخص بود.
در بحبوحه جام ملتها هم که نمیشد سوال یا انتقاد خاصی کرد چرا که هرگونه سوال یا نقدی تحمل نمیشد و تعبیر به حاشیهسازی و خراب کردن تمرکز مربیان و بازیکنان میشد، اما حالا دیگر هیچ کدام این دلایل وجود ندارد.
از حالا دو سال و چهار ماه تا جام جهانی ۲۰۲۶ وقت داریم و تیم ملی در این فاصله دیگر بازی مهم و حیاتی ندارد. امیر قلعهنویی بهترین فرصت را دارد که بازیکنان مدنظرش را دعوت و تیم دلخواهش را بسازد. قرارداد او هم بعد از حضور در جمع چهار تیم برتر جام ملتهای آسیا تمدید شده و دیگر نگرانی از بابت نتیجه هم نخواهد داشت. پس حالا وقت پرسیدن سوالاتی است که این مدت افکار عمومی آن را به رسانهها منتقل کردند و ما هم به عنوان منوی پیشنهادی در اختیار سرمربی محترم تیم ملی میگذاریم تا شاید پاسخی برای آنها پیدا شود!
- آیا نمیشد در فهرست ۲۶ نفره تعداد جوانان بیشتری را به جام ملتها میبردیم تا تجربه این رقابت را داشته باشند؟ یعنی همان کاری که قطر، عربستان، کره، استرالیا و ژاپن کردند؟
- در فهرست تیم ۳ دفاع راست داشتیم و تنها ۴ دفاع میانی در حالی که پورعلیگنجی مصدوم شده بود، سن شجاع بالا بود ودر تورنمنت فشرده جواب نمیداد، مجید حسینی در یک سال گذشته بیشتر مصدوم بود و حسین کنعانی با بدترین شرایط روحی به تورنمنت رسید. از ابتدا مشخص بود پاشنه آشیل تیم ما همینجاست؛ نمیشد نفرات بیشتری را در این منطقه به جام میبردیم؟
- حذف احمد نوراللهی و انتخاب امید ابراهیمی در سن بالا منجر به اتهامات تعصبات رنگی به امیر قلعهنویی شد. آیا زمان آن نرسیده که قلعهنویی دلایلش را برای این انتخاب توضیح دهد؟
- دلیل افت وحشتناک مهدی طارمی و علیرضا بیرانوند در این تورنمنت چه بود؟ چرا آنها حتی سایهای از آن گذشته پرافتخار نداشتند؟
- تیم ملی ما در ۶ بازی جام تنها یک بار کلینشیت کرد، آن هم برابر هنگکنگ که با خوششانسی گل نخوردیم! برای حل این ناهماهنگیهای دفاعی کار بیشتری نمیشد انجام داد؟
- مهدی ترابی، رامین رضاییان و مجید حسینی با وجود مصدومیت همراه تیم شدند و به جز رامین، آن دو نفر دیگر نتوانستند به تیم ملی کمک کنند. آیا قبل از اعزام تیم این موضوع مشخص نبود تا به جای آنها بازیکنان دیگر انتخاب شوند؟
- تیم ملی ما در هر مسابقه با یک ترکیب به میدان رفت در حالی که در بازیهای معدود تدارکاتی پیش از آن ترکیب تیم ملی تقریبا ثابت بود. در فوتبال میگویند به ترکیب برنده دست نمیزنند؛ ما ژاپن را بدون مهدی طارمی بردیم اما برابر قطر طارمی در پست غیرتخصصی به ترکیب برگشت تا جانشین ستاره بازی قبل یعنی محبی شود. چرا در جامی که اینقدر برای ما مهم بود ترکیب آنقدر تغییر داشت؟
- مهدی قایدی در دو بازی اول ستاره ما بود. تا بازی سوریه هم بازی کرد اما برابر ژاپن و قطر ثانیهای به میدان نرفت. او برابر ژاپن از شروع نیمه دوم گرم کرد و در پایان جام تنها بازیکن ایرانی حاضر در تیم منتخب بود. چرا قایدی لااقل مقابل قطر که گل لازم داشتیم به میدان نرفت؟
- در تعویض رامین رضاییان با شهریار مغانلو مقابل قطر سوالات بسیاری به وجود آمد. ما مهاجم سرزن به میدان آوردیم اما بهترین سانترکننده تیممان را بیرون کشیدیم! چرا؟
- اکرم عفیف در بازی نیمه نهایی هر کار دلش خواست کرد؛ پاس گل داد، گل زد و بازیکن ما را اخراج کرد و در تمام طول مسابقه آزاد و راحت بود. چرا فکری برای مهار تنهاستاره حریف نکردیم؟
- تیم ما یک در میان نمایشهای قابل قبول و ناامیدکننده داشت. برابر فلسطین خوب بردیم، برابر هنگکنگ ضعیف بودیم، به امارات ۵ گل زدیم، برابر سوریه کارمان گره خورد، ژاپن را عالی بردیم اما برابر قطر وا دادیم! سوال اول اینکه چرا دستیار اصلی شما این روند سینوسی را قبول ندارد و سوال دوم دلیل این عدم ثبات چه بود؟
- در حالی که طبق آمار ۴۰ درصد گلها در فوتبال دنیا از روی ضربات ایستگاهی به ثمر میرسد و در حالی که ما میانگین قدی بسیار خوبی داریم، چرا ایران نتوانست از این برنامه استفاده کند؟
- از ابتدای حضور شما در تیم ملی اعلام شده بود که رسیدن به جمع چهار تیم نیمهنهایی در جام ملتها به معنی موفقیت و ضامن تمدید قرارداد شماست. حالا برای جام جهانی ۲۰۲۶ کدام هدف را نشانهگذاری کردهاید؟ خود شما و همه مربیان وطنی بارها گفتهاند که با وجود ۸ سهمیه برای آسیا دیگر رسیدن به جام جهانی هنر نمیخواهد! آیا صعود به مرحله حذفی در جام جهانی بعد هدف ماست؟
- آیا در قطر عاملی بیرونی یا درونی وجود داشت که تمرکز بازیکنان را به هم بزند؟ مثلا پیشنهادات خارجی وسوسهانگیز به بازیکنان برای ادامه فعالیت باشگاهی؟
- چرا امیر قلعهنویی نمیتواند گذشته را فراموش کند؟ چرا در طول جام بارها از اتفاقات سال ۲۰۰۷ و نقدهای رسانهها از جمله خبرورزشی حرف زدید؟ آیا این مسئله به اتحاد ملی و تمرکز روی کار فنی در حال حاضر لطمه نزد؟