فوتبال برای جوانان است و بزرگترین ستارهها بعد از عبور از ۳۰ سالگی به بازنشستگی نزدیک میشوند. تمام تیمهای ملی معمولا بعد از هر جام جهانی پوستاندازی کرده و تغییر نسل میدهد؛ بازیکنان بزرگ و نامدار همانطور که روزی خود به عنوان یک جوان جویای نام جانشین ستارهای شدهاند باید به جبر زمانه این پیراهن را درآورده و به جوانی دیگر بدهند.
این جبر زمانه است و با طبیعت و با علم نمیتوان جنگید. در طول تاریخ فوتبال ما هم چه بسیار ستارههای بزرگی که حتی بدون بازی خداحافظی از تیم ملی رفتهاند. تیم کشورمان در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر پیرترین تیم مسابقات بود. آنجا توجیه این بود که کیروش زمانی برای تغییر نداشته و به اجبار با بازیکنانی که به آنها اعتماد داشت و تیمی که خودش ساخته بود راهی قطر شد.
بعد از جام جهانی امیر قلعهنویی برای جوانگرایی آمد اما این بار بهانه فاصله نزدیک جام ملتها تا جام جهانی بود. قرارداد امیر به شرطی تمدید میشد که او به جمع چهار تیم نیمه نهایی برسد و شاید هر کس دیگری جای او بود ریسک نمیکرد باز از همان تیم استفاده میکرد که قلعهنویی هم چنین کرد. اما حالا که جام ملتها تمام شده و تا جام جهانی ۲۰۲۶ دیگر تیم ملی تورنمنتی ندارد، قلعهنویی، فدراسیون و کل فوتبال ما مجبور و ناگزیر از جوانگرایی هستند.
در تیمی که در جام ملتها برای ما به زمین میرفت، با وجود تغییرات مداوم در هر بازی تعداد بازیکنان زیر ۳۰ سال هرگز به نصف تیم نرسید! ایران در این تورنمنت هم دومین تیم مسن جام بود و خیلی از بازیکنان اصلی ما بالای ۳۳ سال سن و عملا در جام جهانی بعدی قادر به همراهی تیم نیستند. ما حتی در ترکیب بازیکن ۳۶ و ۳۷ ساله هم داشتیم.
حالا سوژه روز رسانهها و گمانهزنیها این است که از میان بازیکنانی که با جبر زمانه ناچار به جدایی از تیم ملی خواهند شد کدام علیه کادرفنی تیم ملی و قلعهنویی مصاحبه خواهند کرد؟ این یک عادت دیرینه ما و تجربهای است که همیشه تکرار شده و خیلی طبیعی است که آماده وقوع مجددش باشیم. حتی علیه کیروش بزرگ هم شجاع خلیلزاده مصاحبه کرد و ۷ سال از تیم ملی دور ماند و در آخرین اتفاق به یاد داریم که حسین کنعانیزادگان بعد از رفتن کیروش چه پیغامی برای او نوشت!
کسانی که از نزدیک در قطر شاهد وقایع تیم ملی بودند بیشترین شانس برای این اتفاق را به ۴ گزینه میدهند؛ شجاع خلیلزاده، کریم انصاریفرد، احسان حاجصفی و رامین رضاییان! البته تعداد کسانی که به احتمال زیاد دیگر به تیم ملی دعوت نخواهند شد یا آنها که با یک توافق قبلی با قلعهنویی تنها برای یک مسابقه خداحافظی دعوت میشوند تا چهار گوشه زمین را ببوسند، خیلی بیشتر از اینهاست. از تیم فعلی تنها چند ستاره انگشتشمار -مثل سردار و طارمی و جوانترها مثل محبی و قایدی- میمانند که میتوانند در جام جهانی بعدی بازی کنند. اما برای چنین اتفاقی از شخصیت خود آن بازیکن تا ارتباطی که با کادرفنی داشته و از لیگ و باشگاهی که بازیکن در آن شاغل است تا سطح اسم و رسم و اعتبار آن بازیکن و کارنامه و سابقهاش در تیم ملی، همه و همه تاثیرگذارند.
با توجه به همه این المانها به احتمال زیاد باید منتظر واکنش احتمالی کنارگذاشتهشدهها از تیم ملی باشیم!