کسانی که در قطر حضور داشتند میدیدند که چه تبلیغی روی برگزاری فینال تمامعربی میشود. اما همین تبلیغ و سرمایهگذاری بعد از پایان مرحله یکچهارم نهایی بود چرا که خود قطریها هم این احتمال را نمیدادند که در جمع چهار تیم برتر پایانی تنها یک قدرت سنتی یعنی ایران حضور داشته باشد!
همیشه در جام ملتهای آسیا مدعیان سنتی قهرمانی یعنی ایران، ژاپن، کره، عربستان و در یک دهه اخیر استرالیا در شروع هر دوره بزرگترین شانسهای قهرمانی هستند. البته که کشورهایی همچون عراق، کویت یا قطر هم قهرمان جام ملتها شدهاند اما تا پیش از این دوره نام آنها در جمع ابرقدرتها مطرح نمیشد. کمتر کسی فکر میکرد که در جمع ۴ تیم نهایی تنها ایران بماند و بقیه حذف شوند...
اما دو تیمی که به فینال رسیدند، تنها به لحاظ رگ و ریشه عربی شباهت نداشتند؛ شباهتهای بین قطر و اردن بهمراتب بیش از اینها بود. مثلا قطر و اردن هر دو یک تیم متحد بودند، هر دو حول محور یک ستاره درخشیدند (اکرم عفیف و موسی تعمار) و هر دو با روح تیمی و میل خواستن شگفتی آفریدند. هر دو وقتی به قدم آخر یا فینال رسیدند، شناخت خوبی از یکدیگر داشتند و واقعا برای رسیدن به این مرحله کار کردند. پس چه چیز باعث برتری قطر شد؟
وقتی دو تیم در کلیات و عوامل اصلی با یکدیگر برابر باشند، آن وقت جزئیات تفاوتها را رقم میزنند. قطر مثل اردن شخصیت تیمی داشت اما تجربه بیشتر این تیم و اتکا به عوامل میزبانی و استفاده بهتر از موقعیت، باعث قهرمانی این تیم شد. چیزی که اردن نداشت!
اردن مثل ما اشتباه نکرد و قطر را دستکم نگرفت اما تجربه حضور در بازیهای بزرگ را نداشت. آنها باور داشتند که میتوانند رقیب را ببرند اما نتوانستند این باور را در زمین اجرا کنند.
و اینها درسهایی است که ایران میتواند از قهرمانی قطر و شکست خوردن تیم خوب اردن در فینال -هر دو به یک اندازه- بگیرد. ما باید از برنده و بازنده یاد بگیریم...
بیشتر بخوانید: رکوردهای تاریخی قطر در جام ملتهای آسیا؛ عنابیها مُزد هزینه کردن را گرفتند/ تمام جوایز تیمی و فردی در حاشیه خلیجفارس ماند!