قطر یک حریف سرسخت و چغری بود که به خوبی توانست از میزبانی خود استفاده کند و فاتح نیمه نهایی و یک پای فینال جام شود. چقدر برای رسیدن به فینال و تصاحب جام لحظه شماری می کردیم، چقدر پس از شکست دادن سوریه در ضربات پنالتی هم خوشحالی کردیم و هم حرص بسیار خوردیم، وقتی برابر ژاپن حریف بعدی از زمین تا آسمان متفاوت بودیم و توانستیم ژاپن را در پایان ۹۰ دقیقه مغلوب کنیم روحیه و انگیزه بسیاری پیدا کردیم.
در ذهن و تصور خود اینگونه پنداشتیم تیمی که ژاپن مدعی را بتواند در ۹۰ دقیقه شکست بدهد در نیمه نهایی از پس قطر میزبان هم به سلامت عبور خواهد کرد. هرگز حتی برای لحظه ای شکست برابر قطر را در ذهن نمی پروراندیم به ویژه وقتی دقیقه ۳ گل برتری مان را به میزبان زدیم انگیزه مان برای فتح نیمه نهایی بیشتر شد. اما گل تساوی قطر در باورمان نگنجید و گل دوم قطر مثل آب سردی بود بر پیکر گرم مان که شکست برابر قطر را تاب و تحمل نداشت. پنالتی و گل تساوی دوم باز ما را به بازی و جام برگرداند تا شاید فرصتی برای گل سوم و برتری پیدا کنیم اما نشد که بشود. گل سوم قطر دیگر کار را تمام کرد طوری که حتی ۱۴ دقیقه وقت تلف شده هم نتوانست تیم ایران را به گل تساوی و ضربات پنالتی برساند و امیدوار کند.
حسرت رسیدن به فینال برای دومین دوره متوالی تبدیل به حسرت ۴۸ ساله ای شد که هنوز نمی توان آن را باور کرد. این دوره و این تیم می توانست با کمی شانس بیشتر امیدهای مان برای کسب جام را به بیشترین حد ممکن برساند اما نشد. حسرت رسیدن به فینال و تصاحب جام به چهارسال دیگر کشیده شد اما معلوم نیست که دوره بعدی چنین تیم باانگیزه و با هدفی همچنان باشد تا طلسم و حسرت جام را برایمان تمامی بخشد.
محمود فخرالحاج| باشگاه خبرنگاران آزاد