هکتور رائول کوپر نامی آشنا برای فوتبال دوستان در دنیاست. یک مربی آرژانتینی که برخلاف هموطنانش تمایلی به فوتبال تهاجمی نداشته و در هر تیمی که بوده اول و بیشتر ترجیح میدهد خیالش از بابت دفاع راحت باشد! هکتور کوپر در ابتدای هزاره سوم با درخشش والنسیا در سطح لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا به شهرت رسید. او به فاصله ۲ سال دو بار والنسیا را به فینال لیگ قهرمانان آسیا رساند و البته هر دو بار در تصاحب جام ناکام ماند و زورش به تیمهای بزرگتر همچون رئال مادرید نرسید!
شهرت کوپر با والنسیا بخاطر دفاع بتُنی بود. خصیصهای که در دهه ۶۰ میلادی در فوتبال ایتالیا با تئوریسین نامداری همچون لوئیس سوارز - با نام کاتاناچیو - تبدیل به ویژگی اصلی فوتبال سرزمین چکمه شد، روشی که هنوز هم در ایتالیا کاربرد دارد. هکتور کوپر در ادامه حرفهاش به نراتزوری رفت اما در اینتر موفق نشد، چرا که طرفداران تیفوسی آبی و سیاه پوشان شهر میلان از تیمشان توقع بازی تهاجمی و زدن گلهای فراوان در هر مسابقه داشتند. چیزی که درست بر خلاف روش و فلسفه فوتبال هکتور کوپر بود!
حالا این مربی نامدار آرژانتینی به آسیا آمده و در جام ملتهای آسیا سوریه با تفکرات او به میدان آمد. تیمی با اتکا به دفاع چند لایه که موفق شد به مرحله حذفی صعود کند اما از بخت بد رقیب تیم ملی قدرتمند ایران شد! سوریه قبلاً با مربیان کم نام و نشان تر نیز بارها تیم ملی ما را متوقف کرده بود. نوع فوتبال آنها به فوتبال تهاجمی و تکنیکی ما نمیخورد و بازیکنان سوریه با شناخت عمیق از فوتبال و بازیکنان ما، برای متوقف کردن تیم کشورمان تقریباً دست به هر کاری میزنند.
در مسابقه آخر مرحله یک هشتم نهایی جام ملتهای آسیا همانطور که پیش بینی میشد، بازی گره خورد. هر وقت تیم ما صاحب توپ بود، سوریه با ۶ بازیکن در یک خط عجیبترین خط دفاعی جام را به خود اختصاص میداد! آنها به جای دو هافبک دفاعی با سه بازیکن مقابل این خط دفاعی ۶ نفره بازی میکردند و با این تراکم وحشتناک در یک سوم دفاعی، عملاً تمام روزنههای ممکن را از بین بردند تا بازیکنان تکنیکی ایران نتوانند چه با توپ و با اتکا به تکنیک فردی و چه با پاسهای تو در و در عمق، از لایههای دفاعی زیاد سوریه عبور کنند. اما چنین تیمهایی یک مشکل بزرگ دارند؛ در فوتبال احتمال اشتباه فردی بازیکنان هست، وقتی تیم رقیب از بازیکنان بزرگ و باهوشی برخوردار باشد به سادگی از این اشتباه نمیگذرد و وقتی چنین تیمهایی از حریف عقب بیفتند، آن وقت کار سختی برای جبران دارند. چون حمله و گلزنی نیاز به تکنیک، خلاقیت، هوش، سرعت و قدرت بالای ضربه به توپ دارد.
تیمهایی با چند لایه دفاعی باید چنین بازیکنانی در ترکیب داشته باشند، همان طور که خود هکتور کوپر در والنسیا، گایزکا مندیتا و جان کاروی نروژی را داشت و با اتکا به تکنیک اولی و قدرت تمام کنندگی دومی، مشکل گلزنیاش را حل میکرد اما در سوریه از داشتن چنین بازیکنی محروم است و دقیقاً بزرگترین ضربه را هم از همین ناحیه خورد!