این یک اتفاق تازه و نوبرانه نیست و در طول تاریخ ورزش ایران بارها سابقه داشته اما رخ دادن آن در شرایط فعلی براهمیت آن میافزاید. اصل ماجرا این است؛ «ورزشکاران مدالآور بازیهای پاراآسیایی هانگژو در زمان مراجعه به کمیته پارالمپیک برای دریافت پاداش مدالهای خود با یک اتفاق عجیب مواجه شدند؛ پاداش مدال نقره از ۵ هزار دلار وعده داده شده به ۴ هزار دلار رسید، پاداش بیش از یک مدال را هم ندادند!همچنین برخی ورزشکاران که چندین مدال کسب کرده بودندفقط پاداش بهترین مدال خود را گرفتند و خبری از پاداش مربوط به سایر مدال هایشان نبود.»
در همه جای دنیا کشورها به شکل قانونی پاداشهایی را برای قهرمانان ملی مصوب میکنند که همیشه به آنها پرداخت میشود. بسته به اهمیت مسابقات از بازیهای المپیک تا مسابقات قهرمانی جهان در رشتههای مختلف و در سطوح مختلف سنی، اعداد و شکل این پاداشها متفاوت است و البته کاملاً متناسب. همه جای دنیا این پاداشها را به شکل قانون در مجلس مصوب میکنند تا دیگر سلایق شخصی و نگاههای جناحی در سیاست وارد عرصه ورزش نشده و آسیبی به قهرمان ملی وارد نشود. وقتی همه چیز قانونی و مصوب باشد خیال دولتها و مجریان نیز راحت است و دیگر کسی نمیتواند به آنها اتهام جانبداری از شخص یا تیمی یا رشتهای را به دلیل علاقه شخصی بزند. این خواسته رسانهها در سه دهه اخیر بوده که متاسفانه هنوز هم هست.
در کشور ما هم در آستانه بازیهای المپیک یا بازیهای آسیایی دولتها به شکل رسمی اعدادی را به عنوان پاداش مدالهای سه گانه مشخص میکنند و در آستانه مسابقات جهانی در هر رشته مسئولان آن فدراسیون این وظیفه را برعهده میگیرند که اولین ایراد و ضعف همین جا مشخص میشود. پایه تبعیض در میان رشتههای مختلف همین جا گذاشته می شود که بعد قهرمانان ملی را به جان هم میاندازد. نگاه کنید به اختلاف اخیرکشتیگیران و فوتبالیستها که بعد ازبازی همین هفته تراکتور «شجاع خلیلزاده» آخرین نفر وارد شده در این دعوا بود. دعوایی که مقصر آن ورزشکاران نیستند. اما بدتر از همه این «نبودنها» این است که حتی وقتی قولی هم داده میشود به آن عمل نکنند و دیوار اعتماد در محیط مقدس ورزش فرو میریزد. داستان حواله خودرو برای پاداش صعود به جام جهانی سوژه این روزهای ورزش ماست، مخالفان و موافقان بیشماری دارد که همه در یک چیز مشترکاند؛ اینکه اگر قولی داده میشود - حتی به غلط و اشتباه - باید به آن عمل شود.
قهرمان ملی در هر رشته و تخصصی پرچم کشورش را بالا برده و شایسته یک رفاه نسبی در زندگی است. او باید خیالش از موارد اولیه زندگی راحت باشد تا بتواند برای کشورش افتخار بیاورد. ببینید که همین اصل ساده چطور در کشور ما رعایت نمیشود! و همان روز که هشدار دادیم این بدقولی در دراز مدت چه بر سر ورزش ما میآورد، پیش بینی این روزها را کرده بودیم. چقدر زود دیر شد. همین هفته قبل ورزشکارانی بودند که به دنبال پاداش پای سکو میگشتند. پاداشی که در ادوار گذشته به محض پایین آمدن قهرمان از سکو و در حالی که هنوز مدال دور گردنش بود، پرداخت میشد اما حالا بیش از دو ماه از بازیهای آسیایی گذشته...
متاسفانه همیشه خبری بدتر و تلختر هست. این بار نه پاداش پای سکو بلکه مصوبهای که به شکل رسمی و مصوب از سوی دولت در رسانهها اعلام شده بود زیر سوال است. همیشه به شکل رسمی اعلام میشود که هر مدال طلا در المپیک یا بازیهای آسیایی چه پاداشی دارد و مدال نقره و برنز نیز مشخص، در مسابقاتی مثل کشورهای اسلامی یا بازیهای آسیایی و پارا که ما قهرمانانی داریم که در یک رشته شانس کسب چند مدال دارند، نیز همیشه اعلام میشود که پاداش مدال دوم به بعد به چه صورت است.
اصل مصیبت اینجاست که به همین راحتی مسئولان وعدهها را زیر پا میگذارند و نتیجهاش این میشود که قهرمانان ملی ما در رشتههای مختلف یکی پس از دیگری مهاجرت و زیر پرچمهای دیگر افتخار میآفرینند. چه خوشبخت است این سرزمین که این همه استعداد و نیروی انسانی درخشان دارد و متاسفانه چه بدشانس که قدر آنها را نمیدانند. قهرمانانی که با زحمت و تلاش تا مطرح می شوند با این رفتارها سرخورده و به کشورهای دیگر میروند تا ثمره به بار نشستن آنها نصیب پرچم و ملت ایران نشود.