علیرضا بیرانوند از معدود فوتبالیستهایی است که وقتی موفق میشود و بالا میرود، کمتر کسی ناراحت میشود چون با زحمت و ممارست فراوان رشد کرده و در زندگی شخصی هم سختیهای زیادی کشیده است. بیرانوند بعد از زندهیاد حجازی، احمدرضا عابدزاده و سیدمهدی رحمتی جزو دروازهبانانی است که به قول معروف خیال همه را راحت میکنند.
هنوز آن حرکت کارلوس کیروش در جام جهانی و در بازی با انگلیس که بعد از مصدومیت بیرانوند با دست به سرش کوبید را به خاطر داریم. همین امسال جواد نکونام میخواست او را به استقلال ببرد و معادلات را عوض کند که البته نشد. از نظر فنی بیرانوند نیازی به تعریف ندارد هرچند گاهی اشتباهات عجیبی را هم مرتکب میشود. علیرضا بعد از بازی با شمسآذر به احترام تماس تلفنی پدر عزیزش با خبرنگاران صحبت نکرد و ایستاده جواب صحبتهای او را داد تا نشان بدهد با وجود مطرح شدن و محبوبیت فراوان، گذشته و زحمات پدرش را فراموش نکرده است. بیرانوند جزو کسانی است که با «دعای پدر» به اینجا رسیده و قطعاً زندگی او که فیلمی بهنام «بیرو» هم برایش ساختند، برای همه فوتبالیستها درس بزرگی است.
او یکبار دیگر از نظر اخلاقی نمره قبولی گرفت؛ هرچند امیدواریم با توپجمعکنهای ورزشگاه آزادی ادبیات بهتری داشته باشد و در لحظات حساس بازی شرایط آنها را هم که در سرمای وحشتناک ورزشگاه زحمت میکشند، درک کند.