هر مجموعهای حق دارد با توجه به شرایط و سیاست خود دست به جابهجایی افراد بزند، هیچکس با این حق مشکلی ندارد. هر مدیری حق دارد نفرات کابینه و زیرمجموعه خود را خودش انتخاب کند که به او در راستای اجرای درست وظایف کمک کنند، کسی با این حق هم مشکلی ندارد. اما وقتی از فوتبال حرف میزنیم صحبت از یک بعد اجتماعی میشود. اگرچه هر تیم فوتبال یک مجموعه مستقل است -حال چه شخصی باشد و چه دولتی- و مدیرانش این حق را دارند که دست به جابهجایی بزنند، اما تیم فوتبال موردتوجه مردم هم هست و نتایجش تاثیر مستقیم در زندگی افراد میگذارد.
پس باید به هواداران، کارشناسان، رسانهها، پیشکسوتان و تمام اهل فن حق اظهار نظر داد که در مورد یک تیم فوتبال و جابهجایی مدیران و سرمربیان نظر بدهند. حال بیایید از این نظر به تغییر اخیر در باشگاه فولاد نگاه کنیم؛ با اعلام باشگاه فولاد خوزستان حمیدرضا شعبانی از سمت مدیرعاملی این باشگاه کنار رفت و بهرام رضاییان، عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال و مدیرعامل سابق پارس جنوبی به عنوان سرپرست مدیرعاملی این باشگاه منصوب شد.
در برخورد اول یک نفر رفته و یک نفر آمده اما با کمی تامل میشود پرسید که چطور شد این نفر رفت! حالا بماند تا برسیم به اینکه چطور شد آن نفر آمد! و البته که در اینجا فولاد تنها یک بهانه و مثال است و منظور ما کلیت جابهجاییها در فوتبال است! حمیدرضا شعبانی فصل قبل سومین مدیرعامل فولاد بود. تیمی که نماینده ما در لیگ قهرمانان آسیا بود و شرایط خوبی نداشت، پس انتخاب این فرد باید روی اصول و دلایلی بوده باشد و در ظاهر او توانست کارش را درست انجام بدهد. فولاد در پایان فصل هفتم شد و به آرامش رسید.
اگر قرار بود او مدیر موقت باشد چرا در همان تعطیلات بین فصل تغییر نکرد؟ چرا ماند و منصوریان را نگه داشت؟ چرا وسط فصل و بعد از شکستهای متوالی هزینه روحی و مالی زیادی به باشگاه تحمیل شد؟ اصلا چرا آمد اگر اینکاره نبود؟ و اگر بود چرا باید برود؟ فولاد در فوتبال ما یک باشگاه معمولی نیست. دومین تیم شهرستانی که موفق شد قهرمان لیگ برتر شود. همین حالا بعد از سپاهان با دو جام قهرمانی پرافتخارترین تیم شهرستانی ماست. فولاد قهرمان جام حذفی و سوپرجام هم شده و از همه مهمتر صاحب بهترین آکادمی پایه در فوتبال ماست. دیگر از ملیپوشانی که فولاد تحویل تیم ملی داده حرفی نزنیم. خوزستان هم مهد استعداد است و فولاد بزرگترین باشگاه این استان، پس از این نظر هم سرنوشت فولاد برای یک استان و یک کشور مهم است.
اما آن که آمده کیست؟ از همان گروه مدیران همیشگی فوتبال که حال و روز امروز فوتبال ایران نشانه مدیریت و توانمندی آنهاست! مدیرانی که از این باشگاه به آن باشگاه میروند، گاهی هم برای استراحت و تنوع سری به هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال میزنند!اگر دنبال تغییر و پیشرفت هستیم چرا در انتخاب مدیران پسرفت میکنیم؟ چرا سراغ آزمودههایی میرویم که امتحان خود را پس دادهاند؟ در دنیای مدیریت و حتی در سطح کلان کشوری یک رئیسجمهور بعد از دو دوره دوباره برنمیگردد، چون هرچه داشته در همان دوره گذاشته و دیگر چیزی برای ارائه ندارد. چرا در فوتبال ما همه «هی» برمیگردند؟
شاید کسی بگوید که آقای رضاییان مدیر خوبی است. بسیار خوب ایشان که مدیرعامل پارس جم بود، اگر خوب بود چرا رفت؟ وقتی به دنبال پایین آوردن سن مدیریت و تغییر شرایط در فوتبال هستیم چطور میشود که دوباره سراغ نسلهای قبلی میرویم؟ شاید فولاد با رضاییان به روزهای خوب برگردد اما شک نکنید که دوباره او را هم برمیدارند! و این چرخه باطل باز هم ادامه خواهد داشت. وقتی نگاه مسئولان ارشد برای تصمیمگیری به فضای مجازی و تجمع چند نوجوان تحت تاثیر احساسات باشد، نتیجه بهتر از این نخواهد شد.