اطلاعات نوشت: سرانجام داستان مطالبات بوژیدار رادوشویچ گلر اسبق سرخپوشان از باشگاه پرسپولیس وقتی به خشم هواداران این تیم از او و فحاشی و تهدید و ...میرسد؛ این برداشت را به دنبال دارد که یک کلاهبرداری بزرگ با نقش آفرینی کرواتی پول پرست صورت گرفته است. یک میلیون یورویی که دیروز رضا درویش مدیرعامل پرسپولیس اعلام کرد به جیب این بازیکن رفته، رقم کمی نیست؛ یک لحظه چشمهای خود را ببندید و با تبدیل این رقم به ریال، تصور کنید با چنین مبلغی چه کارهایی میتوان انجام داد؟ نه برای خودتان بلکه برای باشگاهی که تا خرخره غرق در بدهی شده است. آیا روا است که این مبلغ برود در جیب گلری که به اندازه نیمی از آن برای تیمش کارایی نداشته است؟ اما این تنها رونمای ماجراست. این سکه روی دیگری نیز دارد. میتوان به گونهای متفاوت داستان را تفسیر کرد؛ مثلا نوشت: نوش جانش؛ گورای وجودش؛ وقتی پولش را سر وقت نداده اند خب حقش بوده که برود و از مجاری قانونی اصل پول و سود آن که تصاعدی بالا رفته است را طلب کند. شاید چنین نگاهی برای هوادار عصبانی در دل این خشم و هیاهو پذیرفتی نباشد، اما تلخی حقیقتی بزرگ را زیر زبان همگان میبرد؛ حقیقتی نهفته در بطن دلخوریهای امروز هوادار از مرد کروات.
اینجا حلقهای گمشده داریم؛ این حلقه را لابد تمام آن نهادهای نظارتی که میبایست بر کار و بار فوتبال ایران تسلط داشته باشند می شناسند. بحث متهمی است که گریخته و لابد الان از دور این بلبشو را تماشا میکند و نیش خندی میزند و با خیال راحت در حالیکه روی صندلی خود لم داده چای تازه دمش را هورت میکشد!
همان متهمی که قرارداد سنگینی با گلر کروات بست و بعد دست به تمدید آن زد و لحظهای به این فکر نکرد که آیندگان برای پرداخت آن رقم سنگین مندرج در برگه قرارداد چه گلی باید به سر بگیرند.
این روزها که بحث فساد در فوتبال داغ شده است و برنامه سازان سیمایی نیز جوگیر چنین فضایی، برنامه میسازند، آیا نمیتوان همین یک فقره – پرونده پرسپولیس و رادوشویچ – را مصداق بارز فساد در فوتبال دانست و آن را به مثابه شاهدی که از غیب رسیده به نهادهای مرتبط با فساد نشان داد؟
اگر به جوی آب ریخته شدن پول – از جیب مردم– به سبب عقد چنین قراردادی مصداق فساد نیست و لزوم احضار و برخورد با مسببان آن احساس نمیشود پس دیگر چه امیدی به وجود اراده محکم در جهت برخورد با مفسدین باید داشت؟
تمام آن افرادی که مقدمات چنین قراردادی را فراهم کردند، دلالهای پشت پرده، مدیرانی که بعدها آمدند و خطری را از قبل دیرپرداخت کردن مطالبات رادو متوجه باشگاه بزرگ پرسپولیس ندیدند و ... همه و همه در صف متهمان قرار دارند و متهم اصلی را نیز همگان میشناسند.
اگر واقعا ارادهای محکم برای مبارزه با فساد در فوتبال ایران وجود دارد و حرفهای و برنامههای امروز رنگ و لعاب شعار ندارد، میتوان از همین پرونده پیش رو آغاز کرد و بعد رفت سراغ پروندههایی مشابه؛ مثل قرارداد پر ابهام با مارک ویلموتس و متهمان آن و ... بسم الله.