تیم ملی بسکتبال زنان برای دومین بار به مسابقات دویژن ب آسیا رفت. سه ماه اردوی سخت و تمرین برای بانوان پشت سرگذاشته شد. همه خندان بوده و کنار یک سرمربی خارجی به نام النی کاپوچیانی مسیری سخت ولی امیدوارکننده را آغاز کردند. این تیم حتی برای نخستین بار با تیمهای شرق آسیا رودررو شد تا اولینهای زیاد تجربه کرده باشد اما روز پایانی این رویداد روزی غمانگیز شد، چون از بین ۱۴ بازیکن تنها دو نفر بودند که باید چمدانهای خود را جمع کرده و به تهران برمیگشتند. یکی از آنها حتی به گریه افتاد چون برای این همه مدت که در اردو و مسابقه سپری کرد، حق خود نمیدانست در ثانیه پایانی خط بخورد، آن هم زمانی که حتی جواد داوری رئیس فدراسیون بر این باور بود که یکی از نفرات اعزامی به دویژن B حتماً گلشید امیدیان است اما اسامی اعلام شده روی سایت فدراسیون همه را شوکه کرد.
اسم شما در لیست اعزامی به تایلند نبود. تنها اسمی که شاید خیلیها تصورش را نمیکردند؟
هر وقت به یاد میآورم گریهام میگیرد. در تهران بودیم که سرمربی دستهایش را دور من حلقه کرد و گفت انتخاب اول من هستی، ولی وقتی لیست نهایی تیم ملی را بعد از تورنمنت ویلیام جونز دیدم شوکه شدم. باورم نمیشد. من خط خورده بودم. تازه سرمربی نزد من آمد و گفت این لیست، لیست من نیست! ببینید من دنبال توجیه نیستم. تنها بازیکنی بودم که در تمامی روزهای اردو حتی بدون یک روز غیبت داشتم ولی داشتیم بازیکن جوانی که حتی یک هفته سر تمرین نیامد. یک بار عضله پایش را میگرفت یا یک روز فامیلش فوت میکرد. در کل یک ماه هم نبود. آن وقت در لیست نهایی قرار میگرفت. مگر میشود؟ نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود؟
مربیان ایرانی میگفتند شما در بازیهای اول ویلیام جونز خوب نبودید؟
در بازی اول به عنوان بازیکن فیکس به میدان رفتم ولی بعد از سه دقیقه من را نشاندند. بازی دوم توسط مشاور اصلی النی من را کوارتر سوم به زمین فرستادند و یک دقیقه بازی کردم و... نمیدانم چطور میتوانند به همین راحتی از من صحبت کردند. همان مشاور ایرانی به هنگام بازگشت از تایلند به من زنگ زد و گفت که برای تیمش در فصل جاری بروم بازی کنم. به نظرم مشاورههای غلطی به سرمربی میدادند.
در این مورد با آقای داوری صحبت نکردید؟
صحبت نکردم چون عادت به شکایت کردن نداشتم ولی من از آقای جوادی انتظار داشتم به موضوع رسیدگی کنند. ایشان از اول اردوها به ما گفتند اجازه نمیدهم کسی در تیمم حاشیه داشته باشد. باور کنید از اول تمرینات یک مواردی بود که من را اذیت میکرد و میخواستم کنار بروم ولی النی من را کشید کنار و گفت اگر به من اعتقاد داری باید بمانی.
شب و روز شما شده بسکتبال، آیا این زندگی سخت نیست؟
الان سالهاست به صورت حرفهای بسکتبال را دنبال میکنم. با همه همتیمیهایم صمیمی هستم. من همسرم هم بسکتبالیست است و کنار هم خوشبخت هستیم. از این انتخاب نیز کاملاً راضیام.
اصلاً پشیمان نیستید به بسکتبال آمدید؟
پشیمان که هیچ وقت. بخش عمده زندگیام است.
در جام باشگاههای غرب آسیا تجربه داشتی و فکر میکنید اگر به جام آسیا راه پیدا کنید تفاوت زیادی بین تیمهای شرق و غرب هست؟
به نظرم تفاوت زیادی بین تیمهای دو منطقه هست ولی ما در غرب آسیا میتوانیم حرف اول را بزنیم. اگر با لبنان و اردن فقط با بازیکنان بومی رقابت کنیم قطعاً ما برنده هستیم ولی اولین بار با گروه بهمن رفتیم دوم شدیم و لبنانیها بازیکن تاپ لول آمریکایی آوردند و به قهرمانی رسیدند اما با شرق آسیا کاملاً از نظر کیفی فاصله زیادی داریم.
ما در بخش آقایان عقب گرد داشتیم ولی میخواهم بدانم در بانوان شروعمان باید از کجا باشد که زمانهای از دست رفتهمان را جبران کرده و با یک سرعت عمل بالاتری پیشروی کنیم؟
باید از فدراسیون، مربی یا بازیکن از کجا شروع کرد؟ به نظرم از همان پایه که مربوط به فدراسیون میشود. روش آموزش از همان پایه باید درست باشد. سیستممان باید به سمت تیمهای تراز اول پیش برود. ببینید چین و ژاپن دارند چه میکنند که در ۱۷ یا ۱۸ سالگی مثل یک بازیکن تراز اول دنیا بازی میکنند.
سه رئیس فدراسیون را تجربه کردید. به نظرت کدام یک از آنها توجه بیشتری به بانوان کرد؟
در زمان مشحون توجه کمی به ما شد. جوری شده بود که روتینوار به اردو میرفتیم ولی نهایتاً کنسل میشد. در دروه طباطبایی توجهات در بخش سه به سه زیاد بود اما امسال آقای داوری دست به کار بزرگی زدند و مربی خارجی آوردند. مربیان مرد چون آقای قنبری را به ما اضافه کردند و خیلی موارد را در این سن از آقای قنبری یاد گرفتیم. باید تشکر کنیم. از ساعت ۶ صبح برای تکتک ما وقت میگذاشت.
هیچ وقت شده از رسانهها ناراحت شده باشید؟
پیش میآید ولی یک ورزشکار حرفهای باید در هر زمینهای قدرتمند برخورد کند و جا نزند. من شخصاً دیدم یک خبرنگار ورزشکار را دوست نداشت و به هر نحوی بود او را تخریب کرد. به نظرم کسی که عشق به هدفش دارد باید بجنگد.
شما ازدواج بسکتبالی کردید دوست داری فرزندت هم در این رشته فعالیت کند؟
واقعاً یکی از آرزوهای من این است که فرزندم راه پدر و مادرش را برود. من حمایت میکنم ولی خب دوست دارم بسکتبالیست شود.
آرزوی دیرینهات؟
امیدوارم همه بانوان ورزشکارمان به بالاترین سطح خود برسند چراکه لیاقت زنان ما بیشتر از اینهاست. در بازیهای آسیایی هم ثابت کردیم که تلاش زیادی برای موفقیت میکنیم.