دروازهبانی پست بسیار حساسی است، دروازهبانها روحیاتی خاص دارند و روش رفتار با آنها کاملاً متفاوت با سایر بازیکنان است. آنها مربی جدا و تمرینات جداگانهای دارند و دروازهبان نیمی از یک تیم است. از همین توصیف میتوان به اهمیت برخورد با یک استعداد جوان دروازهبانی پی برد. هر چقدر کار با جوانان ظرافتهایی میخواهد تا استعدادها نسوزند، اهمیت برای دروازهبانها مضاعف میشود.
از همان روزی که آرشا شکوری در مسابقات قارهای نوجوانان خوش درخشید، فوتبال ما به داشتن یک استعداد برای آینده امیدوار شد. او هم فیزیک مناسب را دارد و هم جسارت و تمام الزامات لازم برای یک گلر را، وقتی بدانیم پدر او هم یک بازیکن سطح بالا بوده باید خیالمان راحتشود که این استعداد مسیر درستی را طی خواهد کرد.
ارشا شکوری حالا در جام جهانی نوجوانان میدرخشد. دوباره چشمها را خیره کرده اما یک خبر باعث نگرانی همه جامعه فوتبال شد، هادی شکوری مدافع سابق پاس و استقلال که پدر ارشا هست از پیشنهادات خارجی برای پسرش پرده برداشته و همین موضوع باعث نگرانی شده است.
در این فوتبال دروازهبان لژیونر داشتهایم اما هیچ کدام موفق نبودند. از نیما نکیسا در دهه ۷۰ که در اوج جوانی راهی اروپا شد تا پیام نیازمند، علیرضا حقیقی و حتی علیرضا بیرانوند که جملگی استعدادهای بزرگی بودند که با داشتن جایگاه ثابت در تیم ملی و تیمهای بزرگ ما راهی اروپا شدند ولی ناکام برگشتند.
شباهت بین ارشا شکوری و نیما نکیسا یا علیرضا حقیقی بیش از اینهاست. این دو نام بزرگ ما نیز پدرانی دلسوز داشتند که تمام زندگی خود را وقف پسر خود کردند اما دلسوزی یک پدر هم میتواند جاهایی باعث خسارت شود.
آمریکاییها ضرب المثلی دارند که خیلی مناسب فرهنگ ما نیست ولی معنای کلی آن این میشود که پسر تا زیر سایه پدر باشد، مرد نخواهد شد. تا روزی که اتکای یک پسر به پدرش باشد نمیتواند روی پای خود بایستد و تکیهگاه دیگران باشد، به خصوص اگر پدر برای پسر تصمیم بگیرد!
به سردار آزمون نگاه کنید، به سعید عزتاللهی که هر دو پدرانی نامدار و قهرمان داشتند، به حسن یزدانی نگاه کنید و حالا به جمع عظیم پسران نامهای بزرگ فوتبال نگاه کنید؛ از پسر علی پروین و ناصر حجازی تا پسر غلام پیروانی، نادر دستنشان یا اکبر میثاقیان و رضا مهاجری...
هرجا و هر وقت پسران زیر سایه پدران باشند، نمیتوانند به ۱۰۰ درصد بازدهی و کیفیت خود برسند. به خصوص اگر پدر خود متخصص آن رشته و نامی بزرگ باشد و برای آنها انتخاب کند.
امیدواریم هادی شکوری از تجربه نفرات قبلی درس بگیرد و به عنوان یک مشاور دلسوز، بهترین مشاوره را به پسرش بدهد اما اجازه دهد تصمیم نهایی را خود ارشا بگیرد. کیست که نداند ۱۷ سالگی سن مناسبی برای یک دروازهبان نیست که بخواهد به یک کشور دیگر برود.
ارشا هنوز در لیگ برتر خودمان بازی نکرده، پس چطور میتواند در یک کشور دیگر موفق شود؟ اینجاست که نام بزرگ عابدزاده وسط میآید! احمدرضا عابدزاده که بیشک یکی از سه دروازهبان برتر تمام تاریخ فوتبال ماست. او هم پسرش را از نوجوانی به اروپا فرستاد و از آکادمی تاتنهام تا باشگاههای آمریکا همه جور امکاناتی در اختیار امیر بود.
امیر آنقدر استعداد داشت که همین حالا دو جام جهانی را در کارنامه دارد اما امیر عابدزاده الان کجاست؟ او هنوز به ۳۰ سالگی هم نرسیده و میدانیم که دروازهبانها تا ۴۰ سالگی میتوانند بازی کنند. امیدواریم که ارشا شکوری اولین لژیونر موفق ما درون دروازه باشد، به شرط انتخاب زمان مناسب برای انتقال!