ورزش بدنسازی طرفداران بیشماری در میان قشر جوان دارد. کشور ما هم کشور جوانی است و بهطور طبیعی اخبار این رشته مخاطبان بسیاری دارد. اما حتی اگر این هم نبود، وقتی پای رسیدن یک هموطن به بزرگترین میدان جهانی یک رشته ورزشی یا هنری به میان میآید همه با عرق ناسیونالیستی اخبارش را دنبال میکنند. مهم نیست که شما طرفدار سینما یا موسیقی باشید، وقتی یک ایرانی به اسکار میرود یا کاندیدای جایزه گرمی میشود ماجرا برایتان مهم است. در ورزش هم همینطور؛ رشته ورزشی و علاقه ما مهم نیست، مهم نام ایران و ایرانی است. پس در همین ابتدا چند چیز را باید مشخص کنیم؛
اول- اینکه مسابقات مسترالمپیا به عنوان بالاترین سطح در رشته بدنسازی محلی برای جولان حرفهایهاست. از زمانی که آرنولد شوارتزنگر پس از قهرمانی در این مسابقات به سینما آمد این رشته برای همه دنیا مهم شد و کسی که قهرمان مسترالمپیا شود از یک ستاره پاپ یا سینما چیزی کم ندارد. صرف رسیدن به این سطح و حضور روی استیج افتخاری بزرگ است.
دوم- در دنیای حرفهای ورزش هیچکس و هیچ تیمی بدون کار گروهی موفق نمیشود. عملکرد شما درون محوطه ورزشی تنها نیمی از ماجراست و همه میدانند نیم دیگر موفقیت بیرون اتفاق میافتد. این یک حقیقت است و ما متاسفانه همیشه در این بخش کمبود و ایراد داریم.
هادی چوپان تک و تنها، بدون مربی و اسپانسر، بدون دکتر و روانشناس، بدون مشاور و متخصص رسانه به آن سوی دنیا میرود و با همه دنیا میجنگد. به یاد داریم سال اولی که میخواست وارد آمریکا شود چه مشکلاتی برای ویزا داشت. پس همین که او خودش را به این سطح رسانده برای ما یک دنیا ارزش دارد و هر نتیجهای بگیرد روی این حقیقت را نمیپوشاند که هادی چوپان تا همینجا کار بسیار بزرگی کرده است.
سوم- در دنیای ورزش اصل روی رقابت است. یعنی هر مسابقهای یک برنده دارد و بقیه میبازند. قوانین دنیای ورزش کاملا مشخص است و همه میدانند یک قهرمان برای ماندن در قلب مردم به چیزی بیشتر از مدال نیاز دارد.
در ورزش مشکلات داوری همیشه و برای همه هست اما کسی موفق میشود که از شکستها پلی برای پیروزی بسازد. بهانه آوردن و توجیه کردن شاید در کوتاهمدت از فشار روی قهرمان کم کند اما در درازمدت او را به گمراهی میکشاند. پس اگر میخواهیم به قهرمان کشورمان کمک کنیم باید راه درست را نشان او بدهیم و هر کس به سهم خود میتواند کمک کند.
هادی چوپان مثل هر ورزشکار دیگری باید به طور همزمان به هر دو جنبه کارش بها دهد. جنبه فنی به او کمک میکند تا در مسابقات شرایط بهتری داشته باشد و البته که این بخش در تخصص ما نیست. خود هادی چوپان قوانین را بهتر از ما میداند؛ میداند که چه حرکات و فیگورهایی امتیازات بیشتری دارند و برای رشد هر عضله چه باید بکند. او به خوبی از اهمیت تغذیه و تمرین و استراحت آگاه است و در این زمینهها بحثی نیست.
این روزها همکاران ما که متخصص رشته بدنسازی هستند در مورد شرایط فنی مسابقه او توضیح دادهاند. اینکه چرا داوران امتیازات بیشتری به رقیب او دادند و آیا ناداوری در دوم شدن هادی چوپان تاثیر داشت یا خیر! و به طور کلی با این بحث نیز اینجا کاری نداریم. بحث ما روی جنبه دیگر ماجراست. اینکه همه قبول داریم هادی چوپان بازنده خوبی نبود؛ او پس از شنیدن رای داوران استیج را ترک کرد، حال آنکه سال قبل رقیب او درک لانسفورد، روی صحنه ماند و پیروزیاش را تبریک گفت.
در ورزش این رفتارهاست که قهرمان را جاودانه میسازد نه مدالها و جامها. بهخصوص در کشور ما که پهلوانی اهمیتی بیشتر از قهرمانی دارد و ای کاش هادی چوپان حتی با وجود داشتن اعتراض به رای داوران در صحنه میماند و به رقیبش تبریک میگفت.
اما این هم گذشت و اگر آن را به حساب عصبانیت لحظهای قهرمان بگذاریم با نوشته چوپان در فضای مجازی چه کنیم؟ او بلافاصله استوری گذاشت و با عذرخواهی سعی در به دست آوردن دل مردم کرد! رفتاری که همه دوست دارند اما چرا باید برای چنین عنوان بزرگی عذرخواهی کرد؟ در حالی که باید بابت نماندن و تبریک نگفتن به برنده عذرخواهی میکرد! همه میدانیم هادی چوپان با چه شرایطی خود را به این مسابقات میرساند و همین حضور او خود موفقیت است. سال قبل قهرمان این تورنمنت معظم شد و حالا دوم شده و این جایگاه رفیع عذرخواهی نمیخواهد.
به نظر میرسد چوپان ترجیح داد با این کار اتفاقات روی صحنه و کمبودها را جبران و آنچه در زندگی واقعی به دست نیامد را در فضای مجازی تجربه کند. رفتاری که غلط است و اگر هادی چوپان را دوست داریم باید به او تذکر دهیم که زندگی در فضای مجازی نیست. فضای مجازی ابزاری برای کمک به زندگی واقعی است و بهترین مثال رفتاری است که رقیب هادی در همین فضا نشان داد! درک لانسفورد به چوپان تبریک گفت و او را دلیل پیشرفت خود معرفی کرد. خودتان خط به خط بخوانید: ممنون قهرمان، تو منو هُل دادی به جلو که بهترین خودم باشم. گرگ ایرانی، یه گرگه تو باشگاه، ممنون برای اینکه باعث شدی من هر روز سخت تمرین کنم. خدا تو و خونوادتو نگه داره.
این همان ادبیاتی است که دو دهه لیونل مسی و کریس رونالدو را به جلو راند. آنها به خاطر رقابت با یکدیگر دست از پیشرفت و تلاش برنداشتند و اگر یکی از آنها نبود، شک نکنید که دیگری نیز به این افتخارات و این سطح نمیرسید و این تداوم را نداشت.
اساس ورزش بر رقابت استوار است و بدون رقیب هیچ استعدادی دوام نمیآورد. هادی چوپان هم باید از رقیبش بیاموزد. او سال قبل شکست خورد اما نه ماتم گرفت و نه علیه زمین و زمان گلایه کرد؛ به خود قبولاند که ضعفهایی دارد و یک سال را صرف برطرف کردن آن ضعفها کرد و حالا شاهد موفقیت را در آغوش گرفته است.
این همان تفکر برنده است. اگر هادی چوپان یا هر ورزشکاری به خود بقبولاند که دیگران یا داوران از روی عمد باعث شکست او شدهاند، هرگز موفق نخواهد شد. باز هم تاکید میکنیم که اشتباه داوری هست و چه بسا در مورد چوپان هم حقکشی صورت گرفته باشد اما با این نگاه هادی چوپان هرگز به دنبال ضعفهایش نمیرود. با این نگاه او اصلا ضعفی ندارد و جای دیگر حقش را خوردند! پس هرگز جلوتر نمیرود! اما اگر با نگاه ورزشی به قضیه نگاه کند ماجرا خیلی تغییر میکند. این حقیقت پابرجاست که اگر هم بیرون زمین لابی علیه چوپان صورت گرفته کاری از دست او بر نمیآید و سال بعد هم ماجرا تکرار خواهد شد! اما اگر فرض را بر این بگذارد که مطابق گفته کارشناسان، ضعف عضلات پشت او و تغییر قوانین داوری -که باعث افزایش امتیازات این ناحیه شده- باعث شکست او شد، از همین امروز تلاش خواهد کرد تا این ضعف را بپوشاند و این گونه هادی چوپان سال بعد دوباره مستر المپیا در دنیاست.