بهروز سلطانی دروازه بان اسبق پرسپولیس و تیم ملی مصاحبه ای مفصل با ایسنا انجام داده است. سلطانی در این مصاحبه، پس از سال ها از وقایع دهه ۶۰ فوتبال ایران و پرویز دهداری چهره شاخص فوتبال کشور سخن گفت که در ادامه می خوانید:
*مجبورم کردید بگویم! ما همیشه میگوییم استاد دهداری اما استاد یعنی منش و برخورد. او اخلاق داشت اما دیکتاتور بود. دهداری میگفت، من این چای را میخورم، بعد همه بخورید! این شد مربی؟ ۱۴ بازیکن به خاطر او از تیم ملی استعفا دادند. اولین بار است که میگویم. وقتی با او صحبت میکردید فقط شمشیر دستش بود و الان همه میگویند استاد بزرگ آقای دهداری! از نظر من استاد یعنی علی پروین! یعنی وقتی کنارش هستی با او شوخی کنی، بگویی و بخندی. استاد یعنی اصغر شرفی! استاد ابراهیمی! استاد یاوری! تا شب میتوانم بگویم چه کسی استاد است.
*دهداری مرا از فوتبال بیزار کرد. او فقط شمشیر دستش بود و الان همه میگویند استاد بزرگ آقای دهداری! او من و خیلیها را اذیت کرد. استاد یعنی علی پروین! استاد یعنی اصغر شرفی! استاد ابراهیمی! استاد یاوری! تا شب میتوانم بگویم چه کسی استاد است.دهداری من را از فوتبال بیزار کرد. الان روزنامه که میخرم میگویند استاد دهداری همه چیز است. من به زندان نیامدم که اردوی تیم ملی پادگان باشد. او انگار اسپارتاکوس بود و ما را هم از رم آوردهاند. این که نشد فوتبال! مربی باید از قیافه شاگردش متوجه شود. من از فوتبال فرار کردم. خدابیامرزد،ش ای کاش زنده بود اینجا کنارش حرف میزدم. اذیتم کرد. خیلیها را اذیت کرد!
*از نظر روانشناسی زیر صفر بود و کمکهای آقای وطنخواه بود که روی تیم تاثیرگذار بود. اگر بخواهم مسائل را باز کنم، نمیتوانید بنویسید. این چه استادی است؟ استاد باید از نظر معنوی به شاگردش برسد. چون خودش نیست نمیتوانم خیلی چیزها را بازگو کنم. دلیل اصلی که کنار رفتم آقای دهداری بود چون از فوتبال بیزار شدم. دقیقا چهارده نفر بودند که استعفا دادند. ما با اصغر شرفی، حسن حبیبی و شاهرخی از فوتبال لذت میبردیم. آقای ناصر ابراهیمی همیشه برخورد خوبی داشت. دیگر این موضوع را باز نمیکنم چون او باید از خودش دفاع کند ولی دیگر نیست و خدا رحمتش کند.