رسانههای ورزشی و غیرورزشی از صبح شنبه به بحث ماشین ۱۰۰میلیاردی محمدحسین کنعانی زادگان پرداختهاند. این ماشین رنجروور خوشرنگ و لعاب اما پای ورزشکاران سایر رشتهها را هم به مناقشه اخیر باز کرد و شاهد چند جدال لفظی تمامعیار در فضای مجازی بودیم.
ورزشکاران غیرفوتبالی به ویژه اهالی کشتی، آنقدر وسعت دیدگاه دارند که به خاطر مدل ماشین و قیمت افسانهای آن در ایران یقه یک بازیکن فوتبال را نگیرند؛ بلکه حرف آنها چنان که از زبان پژمان درستکار بیان شد این بود که چرا در راستای توجه به فوتبال، به سایر رشتههای ورزشی که افتخارات جهانی و المپیک کسب میکنند بها داده نمیشود!
واقعیت ماجرا این است که هر از گرد راه رسیدهای به ما هم مجوز واردات خودرو بدهد، فرش زیر پای خود را میفروشیم و برای این فرصت، ثانیهای وقت تلف نمیکنیم. همانطور که روزنامه اعتماد در این باره نوشت «بین ۳ تا ۴هزارمیلیارد تومان خودرو توسط فوتبالیستها وارد شده است. این رقم بیش از دو برابر کل بودجه ورزش کشور در سال ۱۴۰۲ است». در واقع سود سرشاری که هر آدمی در این راه به جیب میزند به قدری وسوسهانگیز است که کنعانیزادگان و دیگران، نمیتوانند به بخت خود لگد بزنند. چنانکه روزنامه فرهیختگان هم نوشت «تفاوت هزینهای که بازیکن پرسپولیس برای این خودرو پرداخت کرده با قیمتی که به فروش میرود نشان میدهد او رانتی حداقل ۸۰میلیارد تومانی بهدست آورده است»!
مناقشه بزرگی که در ابتدای این نوشته از آن نام بردیم به هیچوجه مربوط به بازیکنان فوتبال نیست؛ چرا که باید به دنبال مسببان چنین اتفاق شگرفی باشیم و از آنها سوال کنیم مگر صعود به جام جهانی در روزگار فعلی، چه حادثه محیرالعقولی است که اینگونه برای ملیپوشان این رشته ورزشی با دیگران تبعیض قائل میشوید؟
در روزگاری که همه قدرتهای فوتبال آسیا به سادگی میتوانند مجوز صعود به جام جهانی را بگیرند که -بر فرض محال- نباید به آنها مجوز برجسازی وسط اتوبان صدر و مدرس را بدهند! گذشت آن روزها که صعود به جام جهانی با حضور بازیکنانی مانند خداداد عزیزی و آن گل فراموشنشدنیاش به استرالیا، یک حماسه مطلق بود و میلیونها ایرانی را برای جشن و شادی به خیابانهای کشور کشاند. گذشت آن لحظههای تاریخی که احمدرضا عابدزاده، کریم باقری، علی دایی و... با دل و جان برای کسب سهمیه جام جهانی جان میدادند و با تمام وجود بازی میکردند. صعود به این جام، به سختی ایام قدیم نیست که مسئولان مربوطه، این تبعیض و بیعدالتی بزرگ را میان فوتبالیها و ورزشکاران سایر رشتهها قائل شدهاند.
کنعانیزادگان یا هر دوست خوب دیگری، هر چقدر میتواند ماشین بخرد و بفروشد، سودش را هم ببرد و عشق کند؛ خداوند آدم بخیل را نیز در این وانفسا له و لورده کند، اما قرار نیست بیعدالتی آنقدر گسترده شود که میوههای بهشتی را عدهای خاص در این فوتبال نوش جان کنند و سر تعداد زیادی که قهرمانان جهان و المپیک هم هستند، تا این اندازه بیکلاه بماند.
در اینباره باید فکری کرد و از افرادی که این مجوزها را به فوتبالیستها دادند پرسید: شما بر چه اساسی، با چه استدلالی و از جیب کدام بختبرگشتهای، سود ۸۰میلیاردی به آنهایی رساندید که به اندازه کافی، خیر دنیا و آخرت را در فوتبال ایران دیدهاند؟