سالها درس خواند تا رویای کودکیاش را در بزرگسالی زندگی کند…آرزوی او وکالت بود و از قضا به آن رسید!
صحبت درباره دختری به نام فاطمه ولایتی از شهر دوچرخههاست که ۳ سال پیش وقتی برای نخستین بار دوچرخه سواری را تجربه کرد چنان به این رکاب دل بست که به شوق فعالیت حرفهای در دوچرخهسواری، وکالت را کم کم کنار گذاشت! فاطمه قصه ما را اولین و تنها رکابزن بانوی استان یزد در رشته جاده میدانند آن هم در شرایطی که هنوز هم بسیاری در یزد با زاویه دوچرخهسواری بانوان را نقد میکنند و از خود مخالفت نشان میدهند…در چنین شرایطی فاطمه ولایتی که دیگر این نگاهها برایاش عادی شده روزانه ۸۰ کیلومتر را در جادههای یزد رکاب میزند و رکاب…
او در این مسیر تنها بوده و هست. خبری از مربی بانویی در کل استان نیست و اجازه حضور مربی مرد هم که برای این رشته صادر نمیشود. از طرف دیگر خبری از ماشین اسکورتی برای تامین امنیت این دختر رکابزن نیست چون مسئولان اجازه نمیدهند!
وقتی پای صحبتهای فاطمه ولایتی مینشینید از نادیده گرفتن و بیتوجهیهای فراوان به این رشته میگوید: «فدراسیون دوچرخهسواری و هـیئت های استانی برای پیدا کردن تیم و اسپانسر قوی برای ورزشکار تلاش چندانی ندارند و اگر هم سروکله تیمی پیدا شود قراردادی با ورزشکار بسته نمیشود یا متاسفانه قرارداد سوری به امضا میرسد…حمایت مالی از ورزشکار صرفا به همین پاداش قهرمانی خلاصه میشود که همان هم بعضا پرداخت نمیشود!»
فاطمه ادامه میدهد: «از وعده های پوشالی برای دعوت به اردوی تیم ملی برایتان نگویم! متاسفانه علی الرغم همه وعدهها برای اعزام به رقابتهای خارجی به هیچ وعده ای عمل نمیکنند و ورزشکار سرخورده میشود؛ مثلا ابتدا میگویند ٥ نفر به مسابقات اعزام میکنیم و بعد بهانه بودجه را میآورند و یکی دو نفر را بدون تجهیزات و با هزار مشکل راهی مسابقات می کنند.»
ولایتی که صدای بغض آلودی دارد از رفتارهای ناشایستی با ورزشکاران میگوید؛ «در کمپ فدراسیون تجهیزات دوچرخه در اختیار ورزشکار داده نمیشود و پولی شدن خوابگاه و غذای فدراسیون در مسابقات قهرمانی کشوری که همیشه رایگان بوده او را آشفته حال میکند…او میگوید: ورزشکار درامدی از لیگ ندارد و تعداد ما بانوان که چند ساله هر روز رکاب میزنیم به ٢٥ نفر نمیرسد و روز به روز کم میشود.»
او سکوت میکند اما هنوز هم با چشمهای راسخش میگوید؛ «قطعا نفر بعدی من نیستم!»
محمدرضا سلیمی| باشگاه خبرنگاران آزاد