عجب دوره و زمانهای شده؛ چه کار سختی داریم برای مراقبت از بچهها و جوانانمان! الگوهای نامناسب همینطور از در و دیوار میبارد و نمیدانیم برای حفظ فرهنگ، سلامت و اخلاق آنها چه کنیم!
اما از شوخی گذشته از قدیم معمولا برخی ورزشکاران در کشور ما لغزشهایی داشتند که کفه ترازو به سمت «دود» سنگینی میکرد. در هر نسل داریم قهرمانانی که متاسفانه بعد از پایان دوران قهرمانی اسیر دیو اعتیاد شدند و کیست که نداند شروع همآغوشی با دود از سیگار است...
در نسل جدید قلیان هم اضافه شد! حالا سبد انتخاب «قهرمانان کافهها» انواع و اقسام دخانیات طعمدار را شامل میشود و یکی از معضلات مربیان و مدیران لیگ برتری ما جمع کردن بازیکنانشان -حداقل در شبِ بازیها- از سفرهخانههاست!
تقریبا در خانه نیمی از فوتبالیستهای ما کلکسیون قلیون وجود دارد! کم نیستند بازیکنان سیگاری که بعد از تمرین خودشان را به دود وصل میکنند و حالا تصور کنید این خبر به گوش این جماعت برسد... واویلا! برای ملتی که به قول حضرت مولانا «تقلیدشان بر باد داد» کافی است بدانند در بلاد فرنگ چه چیزهایی اتفاق میافتد. بدون توجه به زمان و مکان و فرهنگِ جایی که در آن زندگی میکنند تقلید شروع میشود....
تصور کنید باد به گوش فوتبالیستهای ما برساند که در زمان حضور آندرئا پیرلو روی نیمکت فاتح کاراگومروک، بازیکنان ایتالیایی این تیم اجازه سیگار کشیدن در رختکن را داشتند و قبل بازی و بین دو نیمه، حتی بین صحبتهای پیرلو سیگار میکشیدند. فکر میکنید چه خواهد شد؟ در رختکن بساط قلیان بین دو نیمه!
هنوز صحبتهای خداداد عزیزی در برنامه ۹۰ فوتبالیها دست به دست میشود که میگفت در یک تیم شهرستانی که سرمربی بوده وقتی وارد خوابگاه بازیکنان میشد از شدت دود قلیان چشمهایش نیممتری را نمیدید... «بچهها دوسیب دوست دارند»!