ساختمان ایفمارک در غرب تهران یکی از آن مکانهایی است که هرسال در مقطعی کوتاه قبل از شروع لیگ بهشدت خبرساز میشود. جذابیت این مرکز پزشکی از این جهت اهمیت بیشتری دارد که یک زن موفق مسئولیت آن را برعهده دارد. درواقع شاید اینطور بهنظر برسد که این فعالیت توسط زهره هراتیان انحصاریشده اما واقعیت این است که بازگشایی چنین مرکزی با تلاش شخص وی بوده و این سهم را برای خود قائل است تا برای ادامه روند فعلی حمایت شود.
چه مسیری را پیمودید تا بهعنوان یک بانو راهی به فوتبال پیدا کردید؟
وقتی دانشجوی پزشکی بودم مسئول تربیت بدنی ما دکتر شجاعی بود و شرایطی پیش آمد که فوتسال بازی کردیم و درنتیجه با اینکه فوتسال تازه راه افتاده بود حتی تا قهرمانی کشور پیشرفتیم و من فوتسال را ادامه دادم. هرچند بهدلیل پزشکی موانعی به وجود آمد اما درنهایت به پیشنهاد خانم شجاعی بهعنوان پزشک به تیم ملی بانوان کمک کردم. از اینجا به بعد نشستی در ریاض برگزار شد که تاکید شده بود یک خانم بفرستند. در ریاض کمیته پزشکی فیفا به من پیشنهاد داد برای آنها کار کنم. با اینکه تجربه نداشتم ولی سهماه بعد در جامجهانی زیر ۱۷ سال بانوان در باکو دعوت شدم. این روند ادامه داشت تا اینکه کفاشیان مرا به شیخسلمان معرفی کرد و پیشنهاد داد عضو کمیته پزشکی کنفدراسیون فوتبال آسیا شوم. فعالیتهای پزشکی من با AFC ادامه داشت تا اینکه پروفسور ورژاک به من گفت: «تو نمیخواهی یک مرکز پزشکی عالی فیفا برای ایران بگیری؟» من چون امکانات نداشتم شوکه شدم اما به من اطمینان داد که کمکم کنند تا هزینه تامین شود. واقعیت این است که عضویت من از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در فیفا هیچ ارتباطی به فعالیتم در ایران نداشت. این همکاری ادامه داشت و بالاخره در جامجهانی ۲۰۲۰ برای فوتسال مردان در لیتوانی به من ماموریت دادند و در جام ملتهای آسیا در دوران کرونا جزء اولین زنانی بودم که به تورنمنت مردان دعوت شدم. درنهایت به من نامه زدند و نوشتند: «لطف کن و در جامجهانی به ما کمک کن.» اینگونه بود که من بهعنوان پزشک در جامجهانی مردان حاضر شدم. جالب اینکه از هشت پزشکی که در جامجهانی حضور داشتند تنها من زن بودم و این را تا زمانی که در این مسابقات حاضر شدم نمیدانستم.
آیا در راه فعالیتهای داخلی و خارجی شما کارشکنی نشد؟
اتفاقاتی صنفی و در حوزه کاری خودم بود و اطلاعات غلط به مسئولان میدادند. شخصیت من بهشکلی است که تا نخواهند به ملاقات مسئولان نمیروم. در عوض برخی هستند که مدام به ملاقات دیگران میروند. اشکال اصلی این است که مسئولان بدون تحقیق حرف این آدمها را میپذیرند. این چیزی نیست که بتواند جلوی مسیر مرا بگیرد، هرچند کارشکنیهایی هم صورت گرفت. البته من در ازای موفقیتهایم حتی در تورنمنتهای بینالمللی فقط از مردم بازخورد گرفتم و بس! همکاران خارجی اغلب از من میخواستند که از ایران و چیزهایی که شنیدهاند بگویم. اغلب آنها جزئیات را درمورد ایران و فعالیت زنان نمیدانند. بارها در این مورد بحث کردم و وقتی واقعیتها را میشنوند اعتراف میکنند دوستان ایرانی توانمندی دارند. همین مباحث اجتماعی باعث میشود هر خبری را درمورد ایران باور نکنند، چون فاکتور مثبتی از یک همکار ایرانی دیدهاند. برای ما مهم است دیگران درمورد ما اشتباه قضاوت نکنند و من سعی کردم نماینده خوبی از نظر فردی و اجتماعی باشم.
فرضیهای وجود دارد که شما بهشکل انحصاری ایفمارک را در اختیار گرفتهاید و منابع مالی زیادی از این طریق به دست آوردهاید.
طبق پلنی که سازمان لیگ دارد و ما نیز زیرمجموعه آن سازمان هستیم، ایفمارک فقط معاینات پیش از فصل فوتبالیستها را انجام میدهد، همه پولها به حساب سازمان لیگ واریز میشود و من حقوقبگیر این سازمان هستم. ما اصلا پولی اینجا نمیبینیم. بارها سازمان لیگ در این مورد اطلاعیه داده اما همچنان کارشکنی میکنند. اینکه من در صنف خودم به کسی اجازه ورود نمیدهم، نتیجهاش خروجی ایفمارک است که برندی متفاوت بوده است. اگر این کار را نمیکردم افرادی که در حوزه ورزش هستند و در این مورد سواد لازم را ندارند، زبان بلد نیستند و چند شغلهاند به این بخش هم وارد میشدند. درعوض به خیلی از جوانهایی که به آنها میدان داده نمیشد، اجازه دادم به ایفمارک بیایند و کار کنند و خروجی کار هم گویای همهچیز است. البته طبیعی است وقتی موفق پیشمیروی برخی مانعتراشی میکنند. من اگر دنبال منافع شخصی بودم حداقل یک خانه و ماشین داشتم. البته پشیمان نیستم؛ چراکه سبک زندگی من این است که دوست دارم ایجاد کنم. خیلیها اما از فوتبال به خانههای بالاشهر رسیدند که امیدوارم درآمدشان از راه درست باشد اما درمورد خودم میتوانم بگویم که از هیچ رانتی استفاده نکردم. ایفمارک درواقع مرکز پزشکی سازمان لیگ است. خیلیها میگویند چرا ایفمارک را به ایرانمال بردی؟ یکی از دوستانم مجوز درمانگاه گرفت و من مسئول فنی آنجا هستم، خوب من هم باید کار کنم با حقوق کارمندی که بهجایی نمیرسم. مشکلی که پیشآمد این بود که فیفا گفت ایفمارک نمیتواند به همه مردم خدمات دهد. از این رو ایرانمال را بهعنوان مرکزی مکمل برای خدمترسانی عمومی راه انداختیم که وقتی فیفا برای بازدید میآید مجوزها را تایید کند. رسانه با انتشار این چیزها فیفا را حساس میکند. متاسفانه به اتهاماتی که به ما میزنند رسیدگی نمیشود و اقتدار خودشان از بین میرود.
یکی از پرحاشیهترین پیشفصلها را با تیمهای لیگ برتری داشتید. چرا ایفمارک این بار اینقدر سخت گرفت؟
خیلی موارد حادی نبود. اغلب بهلحاظ ارتوپدی بود که با باشگاه در میان گذاشتیم تا باشگاه متضرر نشود یا شرایطی داشتیم که ممکن بود منجر به فوت بازیکن شود. بقیه موارد گمانهزنی بود. ما یک مرتبه تصمیم نمیگیریم و برای هر مورد کمیسیون تشکیل میدهیم. البته مواردی وجود دارد که بازیکن بعد از برطرف شدن التهاب قلبش بعد از شش ماه امکان بازی دارد یا موردی هست که میتوانیم به بازیکن مجوز دهیم اما باید تحتنظر باشد. همهچیز در این بخش محرمانه است ولی چون حساسیت بهوجود آمد و بازیکن حساس شد سازمان لیگ از ما خواست که در این مورد صحبت کنیم.
تاکنون پیشنهاد رشوه برای نادیده گرفتن این معایب دریافت کردهاید؟
فکر میکنم همه از من میترسند؛ چراکه تاکنون چنین پیشنهادی دریافت نکردهام. گاهی تماسهایی شده که بازیکن نابود میشود، خودکشی میکند و سعی کردند مرا تحتتاثیر قرار دهند. نمیگویم چنین دغدغههایی ندارم اما سعی کردهام با کمک اطرافیان به آن بازیکن کمک روحی بدهم اما هرگز تحتتاثیر قرار نگرفتهام.
باشگاهها چقدر در این مورد همکاری میکنند؟
معدود مربیانی را دیدهام که پزشکی ورزشی برایشان مهم باشد. البته مربیانی چون برانکو و لوسادا از تیم پرسپولیس اهمیت میدادند. این نشان میدهد ما برخلاف دیگر باشگاههای دنیا که در مسائل پزشکی ورزشی دغدغه دارند، دغدغه نداریم. تا جایی که مجبور شدم ورود کنم و تیمها را تحتفشار بگذارم. اگر ما کمک نکنیم پزشکان تحتفشار هستند.
در لیگ قهرمانان آسیا دیدیم که در ورزشگاه آزادی بودید، اما چرا در لیگ برتر نیستید؟
من هیچوقت دوست نداشتم وارد ورزشگاههای ایران شوم. البته هرگز دعوت نشدم، حتی وقتی اینفانتینو بهعنوان رئیس من به ایران آمد، فدراسیون مرا دعوت نکرد. وقتی برای بازی پرسپولیس و النصر به استادیوم رفتم، برخوردها خیلیخوب بود اما در این ۲ ساعت خیلی حرص خوردم و برای زمانی که از دست دادم خودم را سرزنش کردم، در نتیجه از رئیس سازمان لیگ خواستم با توجه به ضعفهایی که حتی در بخش بیماریارها، تجهیزات و برخوردهای پزشکی داریم بیشتر به ورزشگاه بیایم و بازیهای لیگ را نیز نظارت کنم تا به بهتر شدن شرایط کمک کنم. از پیشنهاد من استقبال شد. حضور من و رفتارهایی که شد واقعا نشان میدهد حضور خانمها کمککننده است و کمک میکند. شاید مقصر خودم بودم. در جامجهانی دیدم که سرپرست تیمها خانم بودند و این خیلی جذاب بود. یک خانم در برخی موارد دقیقتر است و قطعا میتواند خیلی چالشهای بین تیمی را حذف کند. در جامجهانی در نزدیکی تیممان نشسته بودم. هرچند آقای نبی بهعنوان یک وزنه شرایط را تحت کنترل داشتند اما با خودم گفتم اگر من بهعنوان مدیر روی نیمکت بودم آیا این نفرات روی نیمکت ما جرات داشتند چنین کارهایی را انجام دهند؟ بههرحال توانمندی خانمها در مدیریت بحران با توجه به اینکه دختر خانواده ایرانی ارزش خاصی در خانواده دارد، میتواند بهشدت تاثیرگذار باشد، درنتیجه میخواهم تهران را پایگاهی کنم که علاوهبر لیگ برتر، فوتبال پایه را هم پوشش دهیم. ما در فوتبال پایه کم ضرر نکردهایم، حتی به دلیل سربهسر شدن فوتی داشتیم.
پیشنهادی برای مهاجرت داشتید؟
پیشنهاد شده مدیر مرکز پزشکی فیفا در کشوری بسیار خوب بشوم. نمیگویم به این پیشنهاد فکر نکردهام اما دلم هنوز به ایران وصل است. حس میکنم کارم تمام نشده و اگر بروم و ایفمارک را رها کنم همه تلاشهایم از بین میرود. من نمیروم تا اینجا خراب نشود و بعد بگویم که دیدید من ایفمارک را نگه داشته بودم. پس چه کسی باید بماند و در حوزههای مختلف برای این وطن فعالیت کند؟ خوب آنهایی که به من بهعنوان الگو نگاه میکنند با این رفتن ناامید میشوند. بااینحال صادقانه میگویم تاکنون تنهای تنها کار کردهام و حس میکنم احتیاج است به من بگویند تو برای ما مهم هستی. هرگز به من نگفتند برو تلاش کن ما پشتت هستیم. اما حالا به مرحلهای رسیدهام که دوست دارم از من حمایت شود و بگویند کار تو ارزشمند است و از این مراکز در همه استانها احداث کنند و مردم از امکاناتش استفاده کنند. اصلا حمایت نکنند فقط آنهایی را که اذیت میکنند دور کنند. به من میگویند زبانت تلخ است اما زبان من تلخ نیست، این واقعیتهاست که تلخ است و باید بپذیریمش تا بتوانیم تغییر دهیم. معتقدم این تلخیها را حتی اگر ریشه دوانده باشد میتوان خشکاند.