بزرگترین مشکل ورزش ما این است که مدیران و مربیان اعتقادی به علم ندارند تنها به شکل سنتی کار میکنند. ورزش در دنیای امروز یک علم است؛ تغذیه، بدنسازی، روانشناسی و در راس همه مدیریت! در دنیای امروز بدون برنامه دیگر تا سر کوچه هم نمیروند چه رسد به قلههای موفقیت و رسیدن به مدال در جایی که تمام دنیا مدعی باشند.
بارها در مورد فلسفه بازیهای آسیایی نوشتهایم. آنجا جایی است که کشورهای پیشرفته برای میدان دادن به جوانانشان میآیند و کشورهایی که شانسی برای درخشش در مسابقات جهانی و المپیک ندارند، برای کسب افتخار و غرور. نوشتهایم که به تقلید از بازیهای آسیایی، بازیهای پان امریکن و کامن ولث (مشترک المنافع) در دیگر قاره ها ایجاد شده و همه دنیا چنین می کنند.
میدانیم که ما توان گرفتن مدال در رشتههای مختلف در سطح جهان المپیک را داشته و داریم. ایران دریای استعداد است و با اندکی توجه میتواند در هر رشته ورزشی چند تیم ملی داشته باشد. همه این حقایق را همه میدانند الا مدیران! روش گلخانهای کماکان روش محبوب مدیریت ماست! اینکه از گلهای خودرو که بدون تلاش و برنامهریزی تنها با استعداد شخصی و تلاش خود رشد کردهاند، در لحظه استفاده کنیم و هیچ کاری با آینده نداشته باشیم! برای همین نفرات هم هیچ برنامه ای نداریم. نتیجه این میشود که میبینید...
در تمام رشتهها ما متکی به چند اسم هستیم و در هر تورنمنت و مسابقهای فقط همانها را اعزام میکنیم! مگر یک ورزشکار در طول سال چند بار میتواند به اوج برسد؟ تیم والیبال با اقتدار در بازیهای آسیایی طلا گرفت اما میبینید که در مسیر رسیدن به المپیک ۲۰۲۴ پاریس، جایی که به مراتب بسیار بسیار بسیار مهمتر است، بازی اول را در سه ست متوالی به آلمان باختیم و بازی دوم را با همین نتیجه به اوکراین! حالا شانس تیم والیبال برای رسیدن به المپیک خیلی کم شده اما اگر فکر میکنید تنها قربانی بازیهای آسیایی والیبال است، سخت در اشتباهید! منتظر شروع مسابقات کشتی در بازیهای آسیایی باشید تا بینید نامهای بزرگ ما چه میکنند.
حرف آخر اینکه ما در بازیهای آسیایی همه جوره میبازیم. هم جوانانمان و هم قهرمانان، چه ورزشکارانی که طلا میگیرند مثل تیم والیبال که در میادین بعدی قربانی میشوند و چه آنها که با عنوان قهرمانی جهان و المپیک شکست میخورند. علم ثابت کرده که یک بدن نمیتواند در یک ماه دوبار فشار مسابقات سطح بالا و پروازهای طولانی به این سو و آن سوی کره زمین را تحمل کند. عاقبت جنگیدن با علم آن هم بدون سلاح و با اتکا به غیرت، متاسفانه همین است که میبینیم...