شکی نیست که بازی در لیگ قهرمانان آسیا برای همه فوتبال ما چقدر مهم است. همه چشم انتظار حضور نمایندگانمان هستیم و البته که گل سرسبد بازیهای هفته اول که در تهران است! جایگاه پرسپولیس به عنوان قهرمان و یک تیم پرطرفدار به کنار؛ اینکه در هفته اول مقابل رونالدو باید در ورزشگاه آزادی به میدان برود از این بازی، مهمترین بازی فوتبال ما ساخته است اما... درست در آستانه همین بازی علیرضا بیرانوند مصدوم شد. سنگربان ثابت تیم ملی در سالهای اخیر که همه منتظر دوئل دوباره او با رونالدو بودند!
همه میدانند که بیرانوند بزرگترین نقش را در قهرمانی سه گانه پرسپولیس در فصل قبل داشت. خود یحیی هم قهرمانی را به او تقدیم کرد او تنها مهره بدون جانشین قرمزهاست. در فصل نقل و انتقالات پرسپولیس به دنبال یک گلر ذخیره مطمئن برای بیرانوند بود و خلاصه بعد از تمام حواشی، این اتفاق نیفتاد. حالا که بیرو مصدوم شده عده ای به واکاوی گذشته پرداختند و اینکه کوتاهی از یحیی یا درویش بوده یا اینکه چرا خود بیرانوند حضور دروازهبان برزیلی را وتو کرد؟! حتی این مسئله که چرا پرسپولیس در آوردن محمدرضا خالد آبادی سنگربان تیم ملی امید کوتاهی کرد تا او به تیم رقیب برود هم مطرح شده اما هرچه هست در این لحظه که پرسپولیس مهاجم هم ندارد، امیررضا رفیعی تنها گلر حاضر در اردوی قرمزهاست.
بیایید به این فکر کنیم که در مقابل النصر قرار است رفیعی درون دروازه پرسپولیس باشد، چه اتفاقی میافتد؟ آیا با این شرایط او آسیب نمی بیند؟ شکی نیست که برای هر بزرگی یک روز اول وجود داشته که توانسته در یک بازی مهم تواناییهای خود را نشان بدهد. هزاران مثال در فوتبال خود ما وجود دارد، مثلاً همین جواد نکونام ... او برای مدت ۲ سال از ۷۸ تا ۸۰ در تمام اردوهای تیم ملی دعوت میشد اما بازی نمیکرد. ایران و عربستان روز دوم شهریور ۱۳۸۰ در ورزشگاه آزادی دور نهایی مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ را شروع میکردند. ۱۲۰ هزار نفر در ورزشگاه حاضر و متعجب شدند وقتی که دیدند میروسلاو بلازویچ - سرمربی کروات تیم ملی - در ترکیب ۱۱ نفر اصلی نکونام جوان را فیکس بازی داده است، آن هم در پست هافبک دفاعی که بسیار پست مهمی است.
ایران آن روز آن بازی را ۲-۰ برد، جواد نکونام ۱۵۲ بازی ملی کرد و در دو جام جهانی و چهار جام ملتها برای ایران بازی کرد. لژیونر شد، به لالیگا رفت و به رئال مادرید گل زد و حالا سرمربی استقلال است و پتانسیل بالقوه برای سرمربیگری تیم ملی ایران. اما همین درون دروازه چه؟ یک روز کارلوس کیروش فهمید در آستانه ۳ بازی مهم مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ مهدی رحمتی را ندارد! چه کار کرد؟ با رحمان احمدی ۳ بازی و سه برد آورد و به جام جهانی رفت. در جام جهانی هم تا بازی اول، گلر ما دانیال داوری بود اما ناگهان علیرضا حقیقی ۳ بازی در جام جهانی کرد!
اصلاً بزرگترین نام درون دروازه فوتبال ایران کیست؟ قطعاً ناصر حجازی... سال ۱۳۴۹ رایکوف سرمربی تیم ملی ایران بود. او عزیز اصلی باسابقه و با تجربه را کنار گذاشت و به یک جوان گمنام میدان داد. حجازی همان بازی اول ۴ گل خورد - که البته دوستانه بود - اما چند ماه بعد ایران را به المپیک رساند.
سال ۱۳۸۲ امیر قلعه نویی هدایت استقلال را برای اولین بار بر عهده گرفته بود. او تا هفته یازدهم از پرویز برومند و مسعود قاسمی استفاده کرد و وقتی از گلر اول و دومش نتیجهای را که میخواست نگرفت، در حساسترین بازی فصل یعنی برابر سپاهان در نقش جهان، وحید طالب لوی جوان را که هنوز ۲۰ ساله نشده بود درون دروازه استقلال گذاشت. وحید از همان جا به تیم ملی رسید...
مثالها زیاد است اما هر نام بزرگی یک روز جوان بوده و از یک جا شروع کرده است!