به عقیده برخی این یک خرید وحشتناک بوده است. اسکای اسپورت گفت که باید احساس هواداران لیورپول را درک میکردید و یکی از روزنامههای بریتانیا از «حس شوک اولیه آمیخته با تمسخر و حتی ناامیدی» صحبت کرد.
همه اینها از واکنش نسبتاً ناخوشایند به ورود واتارو اندو به آنفیلد خبر میدهند. پس از اینکه خرید مویسس کایسدو به شکست انجامید، انتقال اندو فاقد زرق و برق و هیجان خاصی بود، به خصوص زمانی که سن بازیکن در نظر گرفته میشود (۳۰)، به علاوه اینکه او آسیایی است و از بخشی از دنیای فوتبال میآید که پیشرفت چندانی نداشته است. اگر اندو آرژانتینی، آلمانی یا فرانسوی بود، احتمالاً شوق بسیار بیشتری از سوی هواداران وجود داشت.
هافبک تدافعی همه کاره یک بازیکن درجه یک و یکی از بهترینهای بوندسلیگا با اشتوتگارت است. در دو فصل گذشته در آلمان، او بیش از هر بازیکن دیگری در پست خود در دوئلهای هوایی پیروز شد، تعداد دفعات دفع توپ بیشتر، دفع ضربه سر بیشتر و بالاترین رتبه برای کسب مالکیت توپ داشت. اگر این آمار به اندازه کافی تاثیرگذار نبود، جالب است بدانید که او از نظر لمس توپ، تکل و پاس دوم بود.
همچنین لازم به ذکر است که کاپیتان بودن در باشگاه یکی از پنج لیگ بزرگ اروپایی، برای یک بازیکن آسیایی با توجه به تفاوتهای فرهنگی بزرگی که در داخل و خارج از زمین با آن مواجه میشوند، نشاندهنده سطح خاصی از حرفهای بودن، قابلیت رهبری و عزم راسخ است.
جای تعجب نیست که انتقال او به انگلیس ناراحتکننده بود. سباستین هونس، سرمربی اشتوتگارت، گفت: «از دیدگاه باشگاه، سود مالی خوبی برایمان داشت اما از نقطه نظر ورزشی اصلا خوشحال نیستم. واتارو بازیکن مهمی هم از نظر ورزشی و هم از نظر شخصیتی است. او کاپیتان ماست و در ۹۹ بازی از ۱۰۲ بازی بوندسلیگا بازی کرده است. او همیشه در لحظات مهم در جای مناسب حضور داشت.»
اندو علیرغم بازی در یکی از باشگاههای کوچک، یک فرد برجسته بوده است. او همچنین کاپیتان بهترین تیم ملی آسیا است، تیمی که میتواند هر تیمی را شکست دهد. ژاپن در سه دوره از چهار جامجهانی گذشته به مرحله حذفی رسید. آبیهای سامورایی آلمان و اسپانیا را در قطر شکست دادند و هنوز هم به خاطر عدم شکست کرواسی برای رسیدن به مرحله یکچهارم نهایی، خود را سرزنش میکنند.
با وجود تلاشها و استعدادهای سون هیونگ مین در تاتنهام و کائورو میتوما در برایتون، فوتبال آسیا هیچوقت آنطور که شایسته است اعتبار دریافت نکرد. سون همیشه دست کم گرفته شد. این قاره همچنان به عنوان جایی که بازیکنان سطح بالا از آن میآیند دیده نمیشود و ژاپن هنوز آنطور که واقعا هست به عنوان یک کشور فوقالعاده قوی در فوتبال در سطح جهانی دیده نمیشود.
از برخی جهات، واکنشهای ناخوشایند نسبت به گذشته بیشتر شده، زمانی که هر آسیایی که وارد میشد با صحبت زیاد در مورد فروش پیراهن و ارتش هواداران جدید استقبال میشد. خرید پارک جیسونگ برای منچستریونایتد در سال ۲۰۰۵ اینگونه بود. پارک از نظر تجاری معجزه کرد، اما این به خاطر عملکردهایش در زمین بود. او در طول هفت سال حضورش در اولدترافورد یک بازیکن تیمی سختکوش و رویای هر مربی بود. او همه این خصوصیات را داشت اما از نظر فنی نیز با استعداد، ماهر و سریع بود.
سون بیشتر به دلیل مهارتهایش شناخته میشود، اما مقالات زیادی وجود دارد که فروتنی، تربیتی که ظاهراً سختگیرانه بوده و پدر سختگیرش را دلیل موفقیت او میدانند، به گونهای که به ندرت در مورد افراد دیگر از سایر نقاط جهان اتفاق میافتد، گویی هیچ یک از اینها والدینی ندارند که فداکاریهای زیادی از نظر زمان و هزینه برای کمک به موفقیت آنها انجام داده باشند.
آسیا میتواند در ارتقای خود بهتر عمل کند. حتی باشگاههای ژاپنی و کرهای برای گلزنی به دنبال بازیکنان وارداتی خارجی هستند، اغلب برزیلی، با این فرض که آنها در مقابل دروازهها هیجانانگیزتر، خلاقتر و ویرانکنندهتر از بازیکنان داخلی هستند.
تیمهای کیلیگ و بهویژه جیلیگ بهطور سنتی برای کمک به بهترین بازیکنان خود برای مهاجرت به اروپا تلاش میکنند. شاید بدتر از همه این باشد که تعداد کمی از طرفداران، رسانهها یا پخشکنندگان آسیایی به آنچه در قاره خودشان میگذرد توجه زیادی نشان میدهند. اگر آنها ارزش زیادی برای منطقه خود قائل نباشند، جای تعجب نیست که دیگران هم به آنها زیاد احترام نگذارند.
اندو در سطح اروپا عالی است و میتواند یک معامله خیلی خوب باشد و بله، او خریدی بسیار بهتر از کایسدو است. او در انگلیس نام آشنا نیست، اما تا همین اواخر بازیکن ۲۱ ساله اکوادوری نیز نام آشنا نبود؛ از طریق عملکردهایش در لیگ برتر بود که شهرت او افزایش یافت. و این هدف اندو خواهد بود.
این مطالب را هم بخوانید: