تعلیق؛ این واژهای است که آرش میراسماعیلی در چند سال اخیر بیشتر از هر رئیس فدراسیون دیگری با آن دست و پنجه نرم کرده است. جودوی ایران از تابستان سال ۱۳۹۸ تا همین چندوقت پیش درگیر ماجرای تعلیق بود. ماجرایی که برای مدتی طولانی به یک دردسر بزرگ برای فدراسیون جودو تبدیل شده بود و استرس زیادی را به اهالی این رشته تحمیل کرد. پس از آن هم خود آرش میراسماعیلی با تعلیق مواجه شد و برای مدتی کوتاه از ریاست فدراسیون کنار رفت. با این حال هر دو ماجرا پایانی نسبتا خوش برای میراسماعیلی داشته و او در حال حاضر رئیس فدراسیونی است که دیگر مشکل تعلیق ندارد و قرار است به زودی در بازیهای آسیایی حاضر شود. میراسماعیلی پس از چهار سال سخت و طاقتفرسا که خودش میگوید باعث سفیدشدن ریشهایش هم شده، حالا این فرصت را دارد تا برنامههای خود را در جودو پیاده کند. رشتهای که میگوید بیش از هر چیزی عاشق آن است و ریاست فدراسیون ان را با هیچ مقام و منصبی عوض نمیکند.
با یکی از جنجالیترین اتفاقات تاریخ ورزش ایران شروع کنیم؛ تعلیق فدراسیون جودو و رایی که بالاخره شکسته شد.
در این مورد اول از همه می خواستم بگویم که کتابی در حال نوشته شدن است که در مورد ۴ سال تعلیق جودو ایران که به روایت خودم است و نویسنده آن هم انتخاب شده. فکر میکنم این اتفاق باید ماندگار بماند که در این ۴ سال سخت چه اتفاقاتی برای جودوی ایران رقم خورد و چه شرایطی و چه پشتپردهای وجود داشت و چه کسانی پشت این پرونده بودند و ما چه سختیهایی کشیدیم تا دوباره موفق شدیم از تعلیق خارج شویم. تقریبا مهر و آبان ۱۳۹۷ بود که با توجه به استعفای رئیس فدراسیون سرپرست فدراسیون منصوب شد و بعد از آن ورزشکار روی تشک رفت و اتفاقاتی در پاریس فرانسه رقم خورد که بعد از آن فدراسیون جهانی وارد پرونده شد و دیماه همان سال نامهنگاریهایی با سرپرست وقت انجام داد. آنها به نوعی میخواستند که ایران تضمین کند دیگر چنین اتفاقی نمیافتد و ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران رژیم صهیونیستی مسابقه بدهند. فدراسیون وقت نامهنگاریهایی انجام داد که بعد از مشخص شدن رئیس فدراسیون جدید در این مورد تصمیمگیری خواهد کرد. اسفند ۹۷ بود که انتخابات انجام شد و من انتخاب شدم و من نامهها را دوباره دریافت کردم. ما از فدراسیون جهانی وقت دیدار حضوری در فروردین ۹۸ خواستیم که ایشان هم پذیرفت و خب آقای صالحیامیری، رئیس کمیته المپیک در آن جلسه حضور داشتند. در آن جلسه اتفاقات خوبی نیافتاد و به نوعی موضعگیریهای دو طرف و لجبازی هایی که در آن جلسه انجام شد، رئیس فدراسیون جهانی را روی لجبازی مصر کرد که ایران حتما باید تضمین دهد. من در روز تعطیل در خانه بودم که از روابط بینالملل کمیته المپیک با من تماس گرفتند که اسکن امضای خودت را بفرستید که ما نامهای نوشتیم که آن را ارسال کنیم. من از متن نامه بیاطلاع بودم و اعتماد کردیم و آن نامه ارسال شد. شب ارسال نامه بود که رئیس فدراسیون اعلام کرد که شرایط فراهم شده و به خاطر اعتماد ما به منشور المپیک آن نامه همهجا پخش شد.
یعنی ضمانتی ندادید که آنچه میخواهند را اجرا خواهید کرد؟
نه ما اجازه چنین کاری را اصلا نداشتیم. همه میدانیم این اتفاق خط قرمز تمام ورزشکاران و آرمانهای نظام ماست و کسی حق ندارد از این موضوع تخطی کند. همه حتی رئیس فدراسیون جهانی ایدئولوژی من را میدانند. همه چیز تا مسابقات شهریور ۹۸ آرام بود. آنجا ورزشکار ما شرایطی را رقم زد و به نوعی فدراسیون جهانی وارد موضوع شد و شرایط را کنترل کرد. نامهنگاریهایی شد کمیته انضباطی تشکیل شد و در آن رای به محرومیت دائمی دادند و پیششرطی را گذاشتند که تا زمانی جودوکاران ایرانی با رژیم صهیونیستی مسابقه ندهند این تعلیق ادامه خواهد داشت. ما به وزارت وقت به صورت کتبی اعلام کردیم که از فدراسیون جهانی شکایت نکنیم و با فدراسیون جهانی وارد مذاکره و تعامل بشویم. دوستان نپذیرفتند و اصرار بر این بود که شکایت کنیم. کمیته المپیک سر خود شکایتی را تنظیم کرد و بدون اطلاع من پولی را پرداخت کردند و مسئولی را هم گذاشتند. ما وقتی دیدیم شرایط اینطور است وارد ماجرا شدیم و کار را دست گرفتیم و شکایت خودمان را تنظیم کردیم و وکیل خودمان را انتخاب کردیم، به نوعی شکایت دست خودمان بود. جلساتی گذاشته بود و همه دیدند ما در دادگاهها چه سختی کشیدیم و به نوعی وارد یک چالش بزرگی با کمیته ملی المپیک شده بودیم و این دغدغه را داشتیم که ما تنهاییم. جلسه انجام شد، ۹ ساعت طول کشید و ما داور ایرانی داشتیم و یک داور سوییسی نیز حضور داشت، سرداور هم ایتالیایی بود. خدارو شکر که بعد از اینکه چندین بار این رای تمدید شد بالاخره موفق شدیم آن را باطل کنیم. این یک افتخار و برد بزرگ برای ما به حساب میآمد. هر چند متاسفانه رسانههایی در داخل طوری رفتار کردند که انگار ما شکست خوردهایم. شاید آن رسانههای داخلی با ما مشکل داشتند جالب این بود که رسانههای بیگانه این رای را یک موفقیت میدانستند اما بعضی از رسانههای زرد داخلی ما را شکست خورده میدانستند.
شما در این مدت میگفتید که از داخل خیانتهایی را دیدید. مثل ایمیلهایی که گفته میشد به فدراسیون جهانی برای تعلیق زده شده است!
بله این اخبار به ما میرسید که بعضی از داخل این کارها را انجام میدهند که این برای ما خوب نیست. نه فقط فدراسیون ما، بلکه سایر فدراسیونهای دیگر ایران نیز با این مسائل دست و پنجه نرم میکنند. متاسفانه با این افراد برخورد نشد. ولی خب آن رای باطل شد و دوباره برای تجدیدنظر به دادگاه جدید ارسال شد. اعلام شده بود که هیچ پیششرطی هم نباید بگذارند. بعد از تجدید نظر بود که رای محرومیت چهار ساله اعلام شد. اصرار داشتیم شکایت کنیم و این فرصت را از دست ندیم. دوباره شکایت کردیم و داور ایرانی خودمان را تغییر دادیم و آفای براتی را گذاشتیم. چندین بار از داوری که روبهروی ما گذاشتند شکایت کردیم و تغییرش دادیم. چند بار جلسه به تعویق افتاد و در نهایت در زمان کرونا به صورت آنلاین جلسهای تشکیل شد و داوران و سرداور صحبتهای ما را شنیدند. اگر اشتباه نکنم داوران ۹ الی ۱۰ بار رای نهایی را به تعویق انداختند. ۲ الی ۳ ماه طول کشید و ما وقتی رای را دیدیم از یک چیز خیلی تعجب کردیم و زمانی که ما رفتیم و قوانین دادگاه را خواندیم، یک امضا پای این محرومیت دیدیم که ما را بسیار غافلگیر کرد و آن امضای آقای براتی بود! یعنی تایید کرده بود که ما ۴ سال محروم شویم. شاید به اندازهای که از این امضا ناراحت شدیم از خود رای ناراحت نشدیم. چون ما تلاشمان را کرده بودیم و این تنها فرصت ما بود که از خودمان دفاع کنیم. به خود رئیس فدراسیون هم گفتم من از همه جهات باید مبارزه کنم. بعد از آن چندین بار با هم ملاقات داشتیم و همیشه احترام زیادی به من میگذاشت و حتی یک بار هدیهای به من داد که میگفت فقط آن را به رئیسجمهور کشورها میدهد. من هم متقابلا احترام زیادی به او میگذاشتم. ما از این امضا بسیار ناراحت شدیم و حتی اگر فقط سرداور و یک داور این حکم را تایید میکرد این حکم تایید میشد نیازی به امضای آقای براتی هم نبود. من ایرانی وقتی آرش میراسماعیلی شدم برایم هزینه شده. اگر اسم و رسمی به دست آوردم پول بیتالمال برایم هزینه شده. اگر کرسی به دست آوردم در نهایت ایرانی هستم و حق ندارم علیه کشورم کاری را انجام دهم. حتی اگر به قیمت از دست رفتن کرسی من باشد.
با ایشان صحبت نکردید؟ نگفتند چرا این کار را کردند؟
جالب اینجاست وقتی ما ایشان را به عنوان داور انتخاب کردیم ارتباطش را با ما قطع کرد. هر چه میگفتیم آقا با ما جلسهای بگذاریم بیرون رستورانی چیزی نمیآمد و فکر میکرد دوربینی چیزی با خودمان داریم و قبول نکرد.
یعنی هیچوقت با او صحبتی نکردید؟
نه و هیچوقت نخواهم کرد. زیرا من عرق ملی خودم را بالاتر از هر چیزی میدانم و وقتی شما امضا کردهای قطعا کار خوبی نکردی. تو میتوانستی حتی به قیمت از دست دادن کرسی این کار را نکنی چون در نهایت تو یک ایرانی هستی. خیلی جالب بود برای من اینکه ایشان اگر وکیلی بیرون از این مجموعه و ورزش بود، میگفتیم وارد نیستند اما ایشان هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ما بودند و حتی شنیدم در هیئت فوتبال تهران نیز سرپرست شدند. ما از ایشان بسیار ناراحت هستیم. نه به خاطر شخص خودم، فقط به خاطر امضایی که کردند. اگر امضا نمیکردی من از شما تشکر هم میکردم. چون سرداور آن را امضا کرده، با امضا و بدون امضای ایشان حکم تایید بود. این برای ما سخت تمام شد. امیدوارم مسئولان ما اگر میخواهند کسی را بگذارند که در هر جا کرسی بگیریم شخصی را بگذاریم که مطمئن باشیم آن فرد حافظ منافع ماست.
بحثی که هست تا این لحظه بالاخره تعلیق برداشته شده ولی در آینده باز هم خطری ایران را تهدید میکند؟
فکر میکنم تعلیق جودو ایران ۲۰ یا ۲۱ شهریور کامل برطرف میشود و یک روز بیشتر هم ادامه پیدا نخواهد کرد. رئیس فدراسیون جهانی در قطر به جودوی ایران سلام کرد و در جلساتی که با هم داشتیم قول هر نوع همکاری را داد و حتی گفت میخواهد با مسئولین ما دیداری داشته باشد و حتی رئیسجمهور ما را ببیند ما این را انتقال دادیم. نمیدانم چه اتفاقاتی افتاد که نپذیرفتند اما ایشان هنوز آمادگی خودش را دارد که به ایران بیاید و دیداری با سران داشته باشد. حالا بالاخره جودوی ما رفع تعلیق خواهد شد و ما باید کاری بکنیم که دیگر این اتفاق صورت نگیرد. هم باید چارچوبهایمان را رعایت کنیم و هم تدبیری داشته باشیم که جودوی ایران دیگر دچار چنین اتفاقاتی نشود. این چهار سال ما را اندازه ده سال به عقب انداخت. ما در این چهار سال به شهامت میگویم جودو را با چنگ و دندان نگه داشتیم. ورزشکاران ما با تعاملاتی که داشتیم بیشتر از هر رشتهای به سفر میرفتند و با همسایههای ما رقابت میکردند. حضور ما در بازیهای کشورهای اسلامی یک موفقیت به حساب میآمد.
چطور در این شرایط ما در مسابقات کشورهای اسلامی حضور پیدا کردیم؟
بالاخره ارتباطات قوی داشتم و با توجه به سابقهای که من داشتم بسیاری از روسای فدراسیونها دوستان من هستند و بسیاری از آنها همدوره من هستند و شرایط بسیار خوبی داریم. بالاخره بعضی از افراد سیاسی باید مقبولیت من در عرصه بینالمللی را بپذیرند. مثلا رئیس فدراسیون ترکیه سالها با من رفیق بوده، ما سالها با هم رفت و آمد داشتیم مثل بسیاری از فدراسیونهای دیگر. طبیعتا در این چهار سال سختیهای زیادی را کشیدیم، سعی ما در این بود که روی پایهها کار بکنیم. تقریبا شاید ۱۰۰ نفر را در جوانان و نوجوانان در تیم داشتیم و به مسابقات میرفتیم و آن مدالهایی که در این مدت با تعلیق گرفتیم برای ما بسیار ارزشمند است. به مسئولین کمیته المپیک هم گفتم بچههای ما که برای بازیهای آسیایی اعزام میشوند واقعا دست و پا بسته نیستند. شاید من به عنوان مسئول قول ندهم اما همه خواهند دید ورزشکاران ما چه تواناییهایی دارند. در مسابقات دانشجویان ورزشکاری که ما فرستادیم موفق شده نفر هفتم شود و نفرم سوم رنکینگ را برده. خب این برای ما ارزشمند است. این یعنی در سختی کار کردیم. به خدا سختی کشیدم، در این چهار سال مرتب دادگاه باید میرفتم. دادگاههای مختلف با شکایتهای مختلف. ببینید چقدر به ما سختی وارد کردند و همه به ما فشار میآورند.
برای شما در جودو پاپوش درست میکنند؟
ما یکسری افرادی داریم که بسیار شفاف بگویم مریض هستند. در فدراسیونهای قبل از من هم این افراد جایگاهی نداشتند و با تمام فدراسیونهای قبلی مشکل داشتند و با ما هم دارند و بعد ما هم خواهند داشت. یکسری افراد دوست دارند بگویند جودو برای ماست و اگر کسی رئیس فدراسیون میشود باید بلهقربانگوی من باشد. این ارتباطی که من در این ۴ سال در حوزه بینالمللی گرفتم هیچ کس نگرفته. من هر لحظه بخواهم با سران جهانی این ورزش صحبت میکنم. نایب رئیس فدراسیون جهانی وقتی تعلیق هستیم به ایران میآید و این ارزشمند است. ولی خب همیشه افرادی بودند که نیمه خالی را میبینند و من هم باید قبول کنم در مدیریتم ضعفهایی داشتم؛ نه من، هر مدیری ضعف دارد اما همیشه تلاش من بر این بوده که همه چیز را به بهترین شکل پیش ببرم. هیچ رئیس فدراسیونی به جرات میگویم به اندازه من سفر استانی نرفته است. در این چهار سال اینقدر که سفر استانی بودم در خانه نبودم. همیشه تلاشم بر این بود که نگذارم جودوی ما سرخورده شود و بعضی از رشتههای همنوع ما به دنبال این بودند که ورزشکاران ما را ببرند. قهرمان جهان ما را بردند و با وعده مدال جذب میکردند. این برای ما سخت بود، باید این ورزشکاران را حفظ میکردیم و با برنامههای سرزنده جودوی ایران را با مسابقات و اردوهای مختلف و پاداشهای خوب آنها را نگه میداشتیم. وقتی از مسابقات رسمی به دور هستیم مجبور بودیم این کار را کنیم تا انگیزه ورزشکار از بین نرود. این را در دوربین شما میگویم من آرش اسماعیلی شرمنده جوانان و نوجوانانی هستم که مسابقات جهانی را از دست دادند و عمرشان تلف شد. خدا از باعث و بانی افرادی که باعث تعلیق جودوی ایران شدند و کسانی که با اطلاعات غلط به جودوی ایران خیانت کردند. حالا هم فدراسیون آسیا و هم جهانی به این نتیجه رسید که با فدراسیون ایران تعامل بکند. انشاالله بعد از شهریور همه خواهند دید که ما وارد فاز دیگری خواهیم شد و در اولین مسابقه جوانان و نوجوانان ما در قهرمانی آسیا در آبان در کشور لبنان مسابقه خواهند داد. فکر میکنم با ۴۰ الی ۵۰ نفر در این مسابقات حضور پیدا خواهیم کرد.
قبل از بازیهای کشورهای اسلامی مشکلی برای بانوان ما پیش آمد. ماجرای آن چه بود؟
ما تیم را اعزام کرده بودیم به مسابقات کشورهای اسلامی هم بانوان هم آقایان، به نوعی رای ما این بود که در تمام مسابقاتی که زیر نظر IJF برگزار میشد ما محروم بودیم. خب مسابقات کشورهای اسلامی سیستم دیگری داشت و ما هم با اجازه از فدراسیون جهانی در این مسابقات حضور پیدا کردیم و تیم کامل بانوان و آقایان را فرستادیم. درست قبل از شروع مسابقات ویسهایی برای من و مسئولین مسابقات ارسال شد که چرا بانوان را آوردهاید! بانوان به خاطر بحث حجاب نمیتوانند شرکت کنند. در واقع حجاب بانوان ما فقط در بازیهای آسیایی تعریف شده و در مسابقات جهانی نمیتوانند حضور پیدا کنند. همان روز دغدغه بزرگی برای ما به وجود آمد. من به آنها آرامش دادم و گفتم تا ظهر این موضوع را حل میکنم و همه دیدند که تا ظهر آن روز من مشکل را برطرف کردم. با رئیس فدراسیون جهانی وارد مذاکره شدم و گفتم این مسابقات فرق دارد و ولی در نهایت هر چه شما بگویید قبول است. خیلی راحت پذیرفت و تا ظهر ایمیلش را زدند و تیم ما شرکت کرد. ان شاالله بتوانم بعد از بازنشستگیام اسم این افراد را در یک کتاب مفصل اعلام کنم چون گفتن آن الان عواقب دارد.
ماجرای تعلیق اخیر شما چه بود؟
کلا من با تعلیق گره خوردهام! ما یک نفر داشتیم که از فدراسیون قبل حضور داشت و ما هم به او اعتماد کردیم و نگهش داشتیم. بعد از اختلافی که خوردیم ایشان شیطنتهایی کرد و به چند ارگان شکایت کرد. پروندهای تشکیل شد که پشت پرده وحشتناکی داشت. این منجر به یک کیفرخواستی شد که طبق قانون باید تعلیق میشدم تا رای قضایی بیاید. ما هم پذیرفتیم ولی وزارت ورزش و آقای سجادی در این موضوع بیمعرفتی کردند. آنها اجازه ندادند دو هفته هم بگذرد تا دادگاه تشکیل شود و شاید خودشان اصلا منتظر این اتفاق بودند. به سرعت دنبال سرپرست رفتند و از افراد مختلف رزومه گرفتند. این عدم صداقت خوب نیست. از قدیم ورزش را با صداقت و جوانمردی و پهلوانی گره زدند ولی الان این صداقت این را در ورزش نمیبینیم. ما اینهمه حمایت کردیم و خوشحال شدیم آقای سجادی به عنوان یک قهرمان وزیر شده ولی از ماست که بر ماست. میگویند پشت سر کسی که رفته صحبت نکنید ولی نه، چرا وقتی بودند معرفت و جوانمردی نکردند؟ چرا تلاشهایی که برایشان کردی را فراموش کردند؟ به نظرم باید به شهامت و جرات آقای رئیسی احترام بگذاریم که دوباره یک فرد ورزشی را برایمان انتخاب میکند. یک فرد ورزشی که عملکرد خوبی نداشت. البته استاد من بوده و برای او احترام قائل هستم. این مدت قهرمانانی که ضربه خوردند و فاصله گرفتند خب برای آقای سجادی خوب نیست. چون همدوره و همصنف ماست. در بازیهای آسیایی بانکوک و المپیک سیدنی با هم بودیم. الان رشتههای مختلف یک کاروان هستند و همه از هم توقع دارند. من و دبیر و ساعی و رضازاده و علیرضا حیدری و علی دایی در یک دوره با هم بودیم. انتظار داریم اگر یکی از ما در جایی قرار میگیرد حرمت قهرمانان را نگه دارد. یادم هست هادی ساعی رئیس شده بود تا چند ماه او را ندید. من خودم چند بار به او گفتم.
برگردیم به ماجرای تعلیق؛ در نهایت چگونه حل شد؟
خب ما به دادگاه رفتیم و رای را گرفتیم و دیدیم وزارتخانه در این موضوع بازی درمیآورد و هر روز ما را به یک جا پاس میدهد. مدیر کل حقوقی وزارتخانه به وزیر نامه نوشت که من مشکلی ندارم و باید برگردم. در نهایت ما به کار برگشتیم و منجر به تغییراتی شد. الان هم آقای هاشمی آمده و ما از رئیسجمهور ممنونیم چون اگر فرد سیاسی میآورد هم نمیتوانستیم حرفی بزنیم! کیومرث هاشمی از جنس ماست و گرچه خودش قهرمان نبوده ولی با ورزش عجین است. با توجه به اتفاقات و چالشهای دو سال اخیر و عدم تعامل وزارت ورزش با مجلس کار ایشان سخت است و به افراد توانمندی نیاز دارد. کسانی که فضای دوستی و اخلاق و صداقت بین وزارت و کمیته ملی المپیک و مجلس و فدراسیونها بسازند. همه ما مدافع او هستیم. از جناحهای سیاسی هم خواهش میکنم دست از سر ورزش بردارند. آدمهای چسبیده به ورزش را به ما تحمیل نکنند. افراد را سر تخصص خودشان بگذارند. همین الان هر جای دیگری را در ورزش به ما پیشنهاد کنند به خدا قبول نمیکنم. چرا از جایی که تخصص آن را دارم خارج شوم؟ اگر جای دیگری بروم خیانت کردهام. کسانی را سرپرست فدراسیونها میگذارند که آن رشته را نمیشناسند. یک بار یکی از مسئولان آمد دکتر تیم را با هادی ساعی اشتباه گرفت! در وزارت ورزش یکسری افراد بیکار هستند که میخواهند به هر قیمتی برایشان پست پیدا کنند. به خدا به رشته و به مدیریت آن شخص هم ضربه میزنید. آقای پریچهره دو ماه در فدراسیون بود تمام کارهای ما خوابید و حتی تیم ملی یک روز اردو نداشت. الان مجامع ما برنامهریزی شده و مسابقات مناطق را برگزار کردیم. مسابقات کشوری جوانان و نوجوانان برگزار میشود. اردوی بزرگسالان تشکیل شده و دنبال اردوی خارجی هم هستیم. قبل رفتن من سهمیه ما ۴ آقا و یک خانم بود ولی سهمیه ما وقتی رفتیم دوتا شده است. از آقای خسرویوفا خواهش کردیم یک سهمیه آقا و خانم اضافه کنند چون ۴ سال بچههای ما جایی نرفته بودند و نیاز به حمایت داریم. آرش میراسماعیلی برای خودش که سیلی نخورده، به خاطر آرمان و ارزشهای کشور بوده است. پای ارزشها ماندیم و کشور باید به ما کمک کند تا سر پا بایستیم. درست است که بچههای ما کمتر در مسابقات شرکت کردند ولی بدون شانس هم نیستیم.
مشکل حق امضای شما حل شد؟
بله. کاری که آقای هاشمی کرد زمان وزارت قبلی هم قابل انجام بود. کاری که آقای سجادی میتوانست انجام دهد را آقای هاشمی انجام داد و کار ما حل شده است. برای من افتخار است که ۴۸ نفر از اعضای مجمع نامهای فرستادند و ریاست من را تایید کردند.
این ماجرای تجمعات جلوی ساختمان فدراسیون چیست؟
من خیلی ناراحت میشوم که چند دختربچه را میآورند و خانوادهها چرا همچین اجازهای میدهند. بچه را با یک پلاکارد میآورند که تجمع کنند و این برای کشور ما خوب نیست. این کار برای ضربه زدن به حیثیت جودو است. این نباید باب شود. ۲۰ تا بچه را با پلاکارد میآورند. خب آن بچه بعدا چه میشود. او حتی آن نوشته را نمیتواند بخواند. آن افراد باعث و بانی این کار هستند. در کشور چه شرایطی پیش آوردند؟ اگر اتفاقی برای این بچهها بیفتد خب خوراک رسانههای معاند است. شرایط جودوی ما بسیار سخت است. ریشهای من وقتی بلند میشود مشخص است در این چهار سال چقدر سفید شده و این مدت به اندازه تمام دوران قهرمانی من سخت بود. ما باز هم عاشق جودو هستیم و ۱۲ خانه جودو میسازیم، آکادمی تاسیس میکنیم. اینها برای جودو است. میخواهم یک خوابگاه خوب تاسیس کنم که آن هم ماندگار است.
درباره سلامتی شما هم یک سری شایعه مثل استعفا وجود دارد. چنین چیزی درست است؟
نه من هیچوقت در زندگیام استعفا نمیدهم. آقای سجادی هم کمی بهانه کرد. من در دوران قهرمانی خیلی تمرین میکردم و ناگهانی کنار گذاشتم و استرس داشتم خب چند بار مشکلاتی برای قلبم پیش آمد ولی نه، ما مرد روزهای سخت هستیم. اصلا دنباله بهانه بیماری نیستم. تا جایی که بتوانم برای جودو تلاش میکنم. من استعفا ندادم چون به من اعتماد کردند. افرادی که باید من را تایید کنند این کار را کردند و از اعتمادشان سوءاستفاده نمیکنم.
چند وقت قبل هم حسن کامرانیفر را به عنوان دبیرکل انتخاب کردید. تصمیمی که با توجه به سابقه فوتبالی او کمی عجیب بود ولی خودش میگفت قبلا جودو کار کرده است. چه شد که او را انتخاب کردید و خیلی زود هم جدا شد؟
خب ایشان از چند سال پیش ارتباط صمیمی با من داشته و مثل برادرم است. من وقتی دوره جدیدم شروع شد بحث جدایی دبیر سابق وجود داشت و با مشورت دوستان به این نتیجه رسیدیم ایشان با توجه به سابقه جودو انتخاب شود. البته سابقه داوری او بیشتر بولد بود. ایشان هم پذیرفت و آمد. خیلی هم انسان آرام و متینی است و فضای آرامی را وارد فدراسیون کرد. من بعد از مشکلاتی که برایم به وجود آمد از او خواستم بماند ولی استعفا داد. خب او به این نتیجه رسید که نماند. من هم وقتی برگشتم نایب رئیس را به حفظ سمت به عنوان دبیر انتخاب کردم. بحث دیگری نبود ولی دوست داشتم او بماند و کارها انجام شود چون وقتی رفت کارها زمین ماند. جدا از این ایشان هنوز برادر ماست و در ارتباط هستیم و به من تبریک هم گفت.
شما درباره بازی نکردن با ورزشکاران رژیم صهیونیستی صحبت کردید و خودتان هم قبلا در المپیک آتن این سابقه را دارید.
قطع به یقین همه ایدئولوژی من را میدانند. شبکههای معاند هم کلی من را زدند و برنامه علیه من ساختند و نمیدانم چرا خسته نمیشوند. من که به آنها میخندم. من با شهامت میگویم که در همین اتفاقات سال گذشته یکی از معدود روسای فدراسیون بودم که از نظام و ایدئولوژیام دفاع کردم چون بعضی چیزها را نامناسب میبینم. بعضی قهرمانان ما استوری گذاشتند و تحریک کردند که اتفاق خوبی نبود. کسانی که به خیابانها آمدند بچههای ما هستند و فرقی نمیکند. اگر من کسی را تحریک کنم؛ هر اتفاقی برای آنها بیفتد مقصر هستم. آیا من اجازه میدهم بچه خودم برود؟ من وقتی اسم آقا را میبرم با وجودم میبرم. بیمهریهایی که به آرش میراسماعیلی شده به هیچ ورزشکاری نشده است. هر کسی بود وسایلش را جمع میکرد و میرفت ولی من نه اعتقاد دارم کشور مال ماست. کشور و مردم و نظامم را دوست دارم. یک جاهایی رد صلاحیت شدم و به من فشار آوردند یا پاپوش درست کردند. هر اتفاقی برای من پیش آوردند. خانواده و بچهام را تهدید کردم. بعضی وقتها دلم برای خودم میسوزد. من که ۴ مدال جهانی دارم المپیک و بازیهای آسیایی رفتم. ۱۱ مدال آسیایی دارم. در ۱۸ سالگی پنجم المپیک شدم. پرچمدار کاروان بودم. اما مغرضانه میگویند ایشان فقط با اسراییل مسابقه نداده است. من کلی افتخار دارم. شرایطی که در کشور ما رقم میخورد بعضی وقتها ناراحتکننده است. من کارم را انجام میدهم ولی سختی هم هست. یک کلیپی خود آقا دارد که من نگاه میکنم، یک جانباز میگوید چیزی بگویید آرام شویم، آقا میگوید ما آرام هستیم و کارمان را میکنیم. من همیشه در چارچوب خط قرمزم حرکت کردم. هر خانواده و کشوری یک چارچوب دارد. من رئیس کمیسیون ورزشکاران بودم و در یونان یک جلسهای شرکت کردم. هر شخصی باید درباره کشورش صحبت میکرد و من ۱۰ دقیقه فرصت داشتم کشور را پرزنت کنم. یک نفر بلند شد و احساس کردم میخواهد سوال حاشیهای کند. او گفت من رئیس تاریخ المپیک از آمریکا هستم و شما در همین المپیک منشور آن را زیر سوال بردید. پرچمدار کاروان بودی و به زور به تو گفتند با اسراییل مسابقه نده. من گفتم شما از کدام کشوری؟ گفت آمریکا. گفتم من سوالت را با سوال جواب میدهم، آیا شما به عنوان یک شهروند آمریکایی میتوانی به کره شمالی بروی؟ گفت نه. هر کشور و قومیت و شخصی یک چارچوب دارد و وقتی در آن سیستم هستی موظفی آن را رعایت کنی.
بعد از تمام این اتفاقات، آینده جودو در ایران روشن است؟
همه باید تلاش کنیم و کمک کنند. ما به خاطر دفاع از آرمانهایمان سیلی خوردیم و همه باید کمک کنند سرپا شویم. بودجه ما ۴میلیارد بوده با فشار من به ۷ تومان رسیده است! این پول یک اعزام است. با ۷میلیارد قهرمان المپیک و کمک به هیئتهای استانی و توسعه زیرساخت میخواهند. تبعیض بزرگی بین ما و فوتبال اتفاق افتاده است. چرا فوتبال قبل جام جهانی ۱۰۰میلیارد میگیرد. من نمیگویم به آنها نرسید ولی به ورزشهای دیگر هم بها دهید. چرا فوتبالیستها حواله میگیرند؟ حسن یزدانی قهرمان المپیک ما و بقیه آنها چه انگیزهای دارند؟ این اتفاقات به ضرر ورزش است. من وقتی درباره قراردادهای ۵۰میلیاردی میشنوم مغزم سوت میکشد. نصف آن را به ما دهید ببینید چیکار میکنیم. با این میشود ورزش مملکت را متحول کرد و جای ۸ مدال، ۱۶ تا بگیریم. این ۷ تومان را به یک رئیس دیگر بدهید، ببینید میتواند آن را برای یک سال تقسیم کند؟