از مونومنتال و لابومبونرا در آرژانتین تا ماراکانا در برزیل؛ همه این ورزشگاهها، نکات جذاب از تاریخ و گذشته خود دارند که خواندن آنها، خالی از لطف نیست.
بخش اول این گزارش را در لینک روبهرو بخوانید: معرفی بهترین استادیومهای فوتبال جهان
۵- مونومنتال؛ نگینی در بوئنوس آیرس!
سال تاسیس: ۱۹۳۸
ظرفیت: ۸۶۰۴۹ نفر
چندین ورزشگاه در آمریکای جنوبی، به اسم«مونومنتال» نام گذاری شده اما ال مونومنتال بوئنوس آیرس، بهترین و شناخته شده ترین آنهاست. در واقع نام کامل ورزشگاه خانگی تیم ریور پلاته، «استادیو مونومنتال آنتونیو وسپوچیو لیبرتی» است که در این عبارت طولانی، نام رئیس وقت باشگاه ریور پلاته به چشم میخورد. ال مونومنتال علاوه بر بازیهای خانگی میلیونرهای سفید و قرمز بوئنوس آیرس، پذیرای دیدارهای داخل خانه تیم ملی آرژانتین هم میباشد. این ورزشگاه که عنوان بزرگترین استادیوم فوتبال آلبی سلسلته را به خود اختصاص میدهد، جزء آن دسته از ورزشگاههایی به شمار میرود که علاوه بر فوتبال، پیست دو و میدانی هم در کنار چمن دارد. این ورزشگاه البته همچنان بدون سقف مانده و در طی چند دهه گذشته، بافت قدیمیاش تقریبا از بین رفته است. چنین شرایطی امنیت جانی هواداران را در مونومنتال، تهدید میکند؛ ولی در بوئنوس آیرس، تماشاگران به این موارد اهمیت نمیدهند و با شور و شوق مثال زدنی به ورزشگاه ال مونومنتال میروند. در سوپر کلاسیکو(دیداری میان ریور پلاته و بوکا جونیورز)، جو مونومنتال وصف ناشدنی است و به قدری این حال و هوا، جذاب و هیجان انگیز است که نمیشود تنها با چند کلمه آن را توصیف کرد. ال مونومنتال در جام جهانی ۱۹۷۸،میزبان نه بازی از جام بود که فینال آن دوره از رقابتها، در همین استادیوم برگزار شد و آرژانتینیها، هیچ وقت درخشش ماریو کمپس و خوشحالی به یاد ماندنی پس از گلش را از یاد نمیبرند.
۴- تاتنهامهاتسپر؛ ورزشگاهی فراتر از فوتبال!
سال تاسیس: ۲۰۱۹
ظرفیت: ۶۲۸۵۰ نفر
دنیل لیوی، رئیس باشگاه تاتنهام پس از سپری شدن دو دهه از عمر کاری اش، توانست آرزوی دیرینه اش را برآورده و به آن جامه عمل بپوشاند. او زنبقهای سفید را از وایتهارت لین به تاتنهامهاتسپر منتقل کرد و موفق شد پروژه ای را طراحی کند که منبع درآمدش فراتر از یک مسابقه فوتبال باشد. ساخت این ورزشگاه برای تاجر تاتنهام، بیش از یک میلیارد پوند آب خورد؛ هر چند که این ورزشگاه نوساز، با تاخیر به تیم تاتنهام تحویل داده شد. اما اهداف این پروژه، نشان میداد که صبر برای ساخت و بنا شدن ورزشگاه جدید، ارزش تک تک لحظات را داشت. ولی حالا چرا این ورزشگاه، فراتر از فوتبال است؟ مسابقات NFL،فوتبال آمریکایی و کنسرتهای خوانندگان معروفی در این ورزشگاه برگزار میشود و قطعا چنین سرمایهگذاری برای لیوی و شرکایش، بیش از پیش از لحاظ مالی میارزد. علاوه بر این موارد، امکانات دیگری وجود دارند که مطمئنا از خواندن آنها، متعجب میشوید. یکی از نکات جالب تاتنهامهاتسپر، این است که ورزشگاه برای تغییر کاربری از زمین فوتبال به زمین فوتبال آمریکایی، کافی است بیست و پنج دقیقه زمان سپری شود تا چمن به طور کلی تغییر پیدا کند. در چنین مواقعی، چمن فوتبال که بر روی حالت ریلی قرار گرفته، به پارکینگی که در قسمت زیرین جایگاه جنوبی ورزشگاه تعبیه شده، انتقال داده میشود و تا ده روز این چمن در آن مکان قابل نگهداری است. سیستم روشنایی LED، سیستم خنک کننده و آبیاری، به چمن کمک میکند تا حالت استاندارد خود را در بهترین شرایط ممکن حفظ کند. این ورزشگاه در سال میتواند تا دوازده رویداد و رخدادهای غیر فوتبالی را به میزبانی، برعهده بگیرد. در اتاقهای رختکن، بیست و سه کمد وجود دارد که هر کمد دارای پریز برق است و به صفحات دیجیتال مجهز میباشد. بیش از شصت غرفه و مغازه در بخشهای مختلف ورزشگاه قرار دارد که به راحتی نوشیدنی و اغذیه را در اختیار هواداران میگذارد. همچنین فاصله اولین ردیف تماشاگران با زمین، کمتر از پنج متر است که این اندازه کمترین حد مسافت ممکن در ورزشگاههای لیگ برتری میباشد.
۳- زیگنال ایدونا پارک؛ خانه اُپرای فوتبال آلمان!
سال تاسیس: ۱۹۷۴
ظرفیت: ۸۱۳۶۵ نفر
جام جهانی ۱۹۷۴ آلمان غربی، نقطهای برای آغاز ساخت زیگنال ایدونا پارک یا وستفالن بود. ماجرا از این قرار است که فیفا بعد از قبول آلمان غربی به عنوان میزبان، از این کشور خواست که شهرهای میزبان خود را در این جام معرفی کند. شهر دورتموند هم این درخواست را به سران اتحادیه DFB آلمان داد؛ چرا که میدانست دولت، بودجه قابل توجهی برای ساخت و ساز این ورزشگاه در اختیار آنها قرار میدهد.
اما پس از مدتی، سران اتحادیه فوتبال آلمان، با بررسی موشکافانه تر، متوجه شدند که ساختن این ورزشگاه با ظرفیتی شصت هزار نفری، برای دورتموند و حتی با وجود کمک دولت، مقدور نیست؛ زیرا که خرید زمین در آن زمان، شصت میلیون مارک دویچه (معادل ۷/۵ میلیون پوند امروزی) هزینه داشت که تهیه این مقدار پول، از عهده دولت خارج بود. با توجه به این اوصاف، دورتموندیها تصمیم گرفتند یک ورزشگاه بدون پیست بسازند و البته به طور طبیعی با ظرفیتی کمتر. شصت هزار نفر به ۵۳۶۰۰ صندلی تقلیل پیدا کرد و هزینه اش فقط با ۳۳ میلیون مارک، امکان پذیر بود. DFB از ارائه این پیشنهاد دچار حیرت شد اما دیگر دیر شده بود و شهر کلن، جایگزین دورتموند لقب گرفت ولی طولی نکشید که شهر کلن هم به دلیل هزینههای زیاد و گزاف، از میزبانی سر باز زد و انصراف داد تا دوباره سران اتحادیه فوتبال آلمان، به مسؤلان شهر دورتموند و ساخت ورزشگاه وستفالن، چراغ سبز نشان دهند. وستفالن چندین سال بعد، توسط باشگاه دورتموند خریداری شد. در گذر سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ به خاطر استقبال بی سابقه تماشاگران به علت قهرمانی و درخشش دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا، مدیران دورتموند در یک اتفاق نظر، مصمم شدند تا تعداد سکوها را افزایش دهند. زیگنال ایدونا پارک در جام جهانی ۲۰۰۶، میزبان چهار بازی از مرحله گروهی و دو دیدار از مرحله حذفی بود که از مهم ترین آنها میتوان به مصاف ایتالیا و آلمان در نیمه نهایی اشاره کرد. جایگاه دیوار زرد، حال و هوای خاصی برای تماشاگران دو آتشه زنبورها دارد و ۲۴۴۵۴ هوادار زرد پوش را در خود جای میدهد. هیچ جایگاهی در استادیومهای فوتبال اروپا، قابل قیاس با جایگاه دیوار زرد در وستفالن نیست و طرفداران همین جایگاه، برای هر رقیبی جو وحشتناک و مخوفی رقم میزنند. زیگنال ایدونا پارک، بزرگترین ورزشگاه فوتبال آلمان محسوب میشود و با گنجایش بیش از هشتاد هزار نفر، به خانه اُپرای فوتبال آلمان معروف است.
۲- ماراکانا؛ زخمهای عمیق یک فاجعه عاطفی!
سال تاسیس: ۱۹۵۰
ظرفیت: ۷۸۸۳۸ نفر
این ورزشگاه که برای جام جهانی ۱۹۵۰ در برزیل آماده شد، عظمتی دارد به اندازه تاریخ و سرگذشت یک ملت! در حقیقت ماراکانا، نفس و قلب تپنده فوتبال برزیل است. در ابتدای ساخت و شروع پروژه، مسؤلان کنگره فوتبال برزیل با یکدیگر بحث داشتند که ماراکانا در کدام شهر واقع شود. اختلاف نظر و تفاوت سلیقهها در این زمینه، بسیار بالا بود اما در نهایت ورزشگاه، به جای اینکه در محله ای ساخته شود، به ساخت یک محله کمک کرد. امکان ندارد اهل برزیل باشید، عاشق فوتبال باشید و ماراکانا را نشناسید! آیا تا به حال دیده یا شنیده اید که دویست هزار نفر، سکوهای یک ورزشگاه را برای یک دیدار پر کرده باشند؟ هفتاد و سه سال پیش در ماراکانا، حدود دویست هزار نفر گرد هم آمدند تا برای اولین بار، قهرمانی برزیل را در خاک سلسائو، تماشا کنند اما برزیل مقابل اروگوئه، با نتیجه دو بر یک در فینال ۱۹۵۰ شکست خورد تا عمیق ترین زخم، بر پیکر ماراکانا وارد شود و قلب برزیلیها را برای همیشه به درد آوَرَد.پس از آن دوره، برزیل پیراهنهای سفید با یقههای آبی خود را برای همیشه به رنگ سبز و زرد تغییر داد تا بتواند با این کار، برای قلبهای سراسر برزیل، تسکینی باشد و دوای دردی اما این زخمها، عمیق تر از یک فاجعه عاطفی، حرف دارد! زخمیکه تا ابد بر جسم فوتبال برزیل خواهد ماند! از ویژگیهای سیاه و تاریک ماراکانا، عبور میکنیم و به نقاط سفید و زیباییهای آن نور میتابانیم. ماراکانا، جایی است که پله، هزارمین گل دوران خود را در این ورزشگاه به ثمر رساند. ماراکانا، جایی است که زیکو در ۴۳۵ بازی، ۳۳۳ گل وارد دروازه رقبا کرد. پیوند عاطفی برزیلیها با ماراکانا، بسیار عجیب است؛ باید گفت ماراکانا، جایی است که نبض برزیلیها با آن میزند!
۱- لابومبونرا؛ جعبه شکلات آرژانتین!
سال تاسیس: ۱۹۴۰
ظرفیت: ۵۴۰۰۰ نفر
حق هر طرفدار و عاشق فوتبالی است که یکبار نشستن در ورزشگاه خانگی بوکا جونیورز را تجربه کند. این استادیوم، در محله شلوغ و پر جنب و جوش لا بوکا جاخوش کرده است. لابومبونرا، بعد از مدتی دچار ضعف در پی ریزی شد. به همین خاطر،باشگاه بوکا جونیورز تصمیم گرفت که این خانه خود را تعمیر و بازسازی کند. آبی و طلاییها حاضر نشدند که از میراث معنوی خود بگذرند و لابومبونرا را ترک کنند. پس از ساخت دوباره، این ورزشگاه به سه طبقه تغییر شکل داد؛سکوهای بسیار خوب همراه با پایههای عمودی، دیگر نمونههای پیشرفت ورزشگاه لابومبونرا را تشکیل میدهند. لابومبونرا در زبان آرژانتینی به معنای «جعبه شکلات» است و وقتی که از بالا به ورزشگاه نگاه میکنید، متوجه میشوید که اضلاع سقف ورزشگاه، به D انگلیسی شباهت دارد.
شما میتوانید طعم و معنای درست و واقعی گزاره «یار دوازدهم» را در سکوهای لابومبونرا بچشید؛ چرا که در دیدارهای بدون گل و بازیهای کسل کننده، هواداران بوکا برای خود، آواز میخوانند؛ به بالا و پایین میپرند و حسابی پا میکوبند. بارابراواسها، اولتراهای افراطی بوکا، گردشگران اروپایی را به تماشای یک مسابقه در ورزشگاه لابومبونرا دعوت میکنند. توریستهای اروپایی، با پرداخت پول بابت «تور آدرنالین» به جایگاه اولتراهای بوکا جونیورز میروند و هیجان بسیار بالایی را در سکوها، تجربه میکنند. به قول یک ضرب المثل آرژانتینی: این ورزشگاه نمیلرزد بلکه میتپد. لابومبونرا، در همه ادوار زنده است؛ نفس میکشد و هر هفته، به طرفداران بوکا هیجان، نشاط و انگیزه تزریق میکند. گاهی اوقات طرفداران در ورزشگاه به قدری بالا و پایین میپرند و تشویق میکنند که زمین لرزههای کوچکی، در همان نقاط، به وقوع میپیوندد.
معین احمدوند| باشگاه خبرنگاران آزاد