زینالدین زیدان به عنوان بازیکن همه افتخارات را در زمین به دست آورد، تنها در چهار فصل با رئال مادرید به یکی از بهترین مربیان تاریخ فوتبال تبدیل شد و سپس تصمیم گرفت استراحت کند. زینالدین زیدان پس از دو سال دوری از بازی و گذراندن وقت با خانواده و دوستانش، آماده چالشی جدید است.
زیزو بازیگوش است. او در رستوران دریایی کوچکی در مادرید با خبرنگار و عکاس نشسته و خیلی زود مقابل دوربین احساس راحتی میکند. به گفته خودش دو سال دوری از میادین به او خیلی کمک کرده تا خود سابقش شود. وقتی بشقاب دونات را آوردند او به صورت خودجوش یک دونات را برداشت و مانند عینک جلوی چشمش گرفت و مقابل دوربین لبخند زد.
کتابی که بیش از همه برای مربی سابق رئال مادرید اهمیت دارد، نوشته پدرش اسماعیل: Sur Les Chemins de Pierres (در مسیر سنگها) است که همیشه روی میز کنار تخت او است و آن را با خود به جلسه آورده است. کتاب روایتی است از زندگی متواضع خانواده زیدان، همراه با اشعار کوتاه، درسهای زندگی، و جملاتی که برای اسطوره رئال مادرید به عنوان یک طلسم آرامشبخش عمل میکند. این کتاب سفر زیدان بزرگ را از دوران کودکیاش در الجزایر (به ویژه در کوههای کابیلیا) تا ورودش به فرانسه، استخدام شدن به عنوان کارگر ساختمانی در پاریس و سپس زندگی در مارسی را روایت میکند و با صفحات کمی زرد شده اما جلد سالم، زیدان را به عنوان یک مربی، یک پدر و یک مرد راهنمایی میکند. ارزشهایی مانند فروتنی، احتیاط، پشتکار و اعتماد به نفس، تا به امروز عمیقاً در شخصیت او ریشه داشته است.
«پدرم چیزهای زیادی به من منتقل کرد. وقتی موهایم را کوتاه میکرد یا قبل و بعد از بازیها به آن روغن زیتون میمالید، همیشه از این فرصت برای انتقال پیامهایش به من استفاده میکرد. هروقت پدر شدی به بهانهای نیاز داری تا فرزندانت را به شنیدن تشویق کنی، به خصوص زمانی که آنها نوجوان هستند. وقتی پدرم از من مراقبت میکرد، تمام توجه من را به خود جلب میکرد. من از طریق فوتبال میتوانم توجه فرزندانم را جلب کنم.»
چهار پسر زیدان، انزو، لوکا، تئو و الیاز، همگی بازیکنان سطح بالای حرفهای هستند و توصیههای پدرشان باید ارزشمند بوده باشد. اگرچه او هرگز موهای پسرانش را با روغن زیتون ماساژ نداد، اما زیزو با آنها فوتبال زیادی بازی کرده است. «زمانی که من هنوز بازی میکردم، انزو و لوکا میخواستند همیشه فوتبال بازی کنند. من خیلی تمرین میکردم و ترجیح میدادم در منزل استراحت کنم اما آنها اجازه این کار را به من نمیدادند. وقتی به مادرید رسیدیم، در آپارتمانی با یک باغ بسیار کوچک زندگی میکردیم. یادم میآید که در طبقه بالا با آنها بازی میکردم و به دلیل کوتاه بودن سقف اتاق زیر شیروانی مجبور میشدم زانوهایم را خم کنم. من خیلی کارها کردم! خوشبختانه تئو و الیاز (دو پسر کوچکترش) به من زیاد سخت نمیگرفتند.»
زیدان از زمانی که رئال مادرید را در سال ۲۰۲۱ ترک کرد، پس از دومین دوره حضورش در آنجا، زمان بیشتری را با خانواده و دوستانش سپری میکند، استراحت میکند و با خود سابقش ارتباط برقرار میکند، فارغ از فشار مداوم و طاقتفرسای مربی بودن.
«به عنوان مربی حتی بیشتر از یک بازیکن خسته میشوید. این دو شغل هیچ ربطی به هم ندارند. به یاد دارم که به عنوان یک فوتبالیست روی عملکرد خودم و تیم تمرکز داشتم. من فقط به این فکر میکردم که برای کمک به تیمم تا حد امکان خوب باشم. از طرف دیگر، مربی سرپرستی ۲۳ بازیکن را برعهده دارد و هرگز متوقف نمیشود.»
مردی که تنها در سه فصل و نیم با رئال مادرید ۱۳ عنوان قهرمانی کسب کرد، از جمله سه قهرمانی متوالی در لیگ قهرمانان اروپا در سالهای ۲۰۱۶، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ که برای یک مربی بیسابقه بود، سرعت روزهای اولیه خود را توصیف میکند؛ روزهایی که از ساعت ۸ صبح شروع میشد و ساعت ۲۳ به پایان میرسید، جلسات تمرین، آنالیز تاکتیکی، فیلم، کنفرانسهای مطبوعاتی و حضور، سفر، مبادلات شخصی با بازیکنان... «وقتی به خانه میرفتم فکرم با تیم بود. تمام اطلاعات به سمت شما سرازیر میشود و شما مسئولیت دارید که همه این تصمیمات را بگیرید. واقعاً انرژی شما را تخلیه میکند. من عاشق کار هستم و میتوانم خیلی کار کنم، اما هر از گاهی. و دو بار این کار را انجام دادهام، و حالا به استراحت نیاز دارم. الان فقط از زندگی لذت میبرم. هروقت بخواهم با والدینم ملاقات میکنم، وقتی در مادرید هستم با همسر و فرزندانم ناهار میخورم و دوستانم را میبینم. همه اینها تنها در صورتی امکانپذیر است که یک قدم به عقب بردارید. زندگی من همیشه با سرعت بالا پیش میرود اما اکنون احساس شادابی میکنم.»
زینالدین زیدان میداند چگونه از وقتش استفاده کند. پس از آویختن کفشهایش پس از فینال جام جهانی ۲۰۰۶ در آلمان، در هیچ کاری عجله نکرد. پس از اینکه در سال ۲۰۰۹ مشاور ورزشی فلورنتینو پرس، رئیس باشگاه رئال مادرید شد، تا سال ۲۰۱۶ هدایت تیم اصلی رئال مادرید را بر عهده نگرفت. در سالهای پس از آن، او برای تعلیم به عنوان مربی، یادگیری از بهترینها و کسب دانش هم در مورد ورزش و هم نحوه مدیریت یک تیم وقت گذاشت.
در حالی که زیدان میتوانست برای مربیگری یک تیم سطح بالا به دریافت مدرک BEPF (مدرک مربیگری فرانسوی) بسنده کند، دیپلمی که به راحتی برای بازیکنان ملیپوش سابق فرانسه قابل دستیابی است، اصرار داشت که آموزش ببیند تا مدیر کل یک باشگاه ورزشی در فرانسه شود. این ویژگی زیدان است که راه آسان را انتخاب نمیکند، میداند چگونه تواناییهای خود را ارزیابی کند و همیشه در تعیین چگونگی رسیدن به اهدافش روشمند بوده است. «آن سه سال تحصیل ضروری بود و به من انگیزه داد. گذراندن چند روز در مونیخ با پپ گواردیولا (مربی بایرن مونیخ از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶) و کادرش، نزدیک بودن به بازی و توانایی پرسیدن انواع سؤالات، قابل توجه بود. برای من و گواردیولا که مقابل هم بازی کردهایم و احترام زیادی برای هم قائل هستیم، تبادل نظر واقعا مفید بود.»
علیرغم فهرست چشمگیر دستاوردهای زیدان، بدون شک میل او به پیروزی به زودی او را به سمت چالش جدیدی سوق خواهد داد. تمایل او برای ارتباط با فوتبالیستها و فوتبال، در حرفه او نقش اساسی دارد. «هیچ چیز بهتر از صحبت کردن با یک بازیکن قبل از مسابقه نیست. من به آن نیاز دارم و این اساس کار من است: با هم صحبت کنیم، بفهمم حال او چگونه است، به او بفهمانم که همه چیز خوب پیش خواهد رفت، و آنچه را که میتوانم به او منتقل کنم.»
زیدان با دیگر ستارگان بزرگ فوتبال که منیت بزرگی دارند متفاوت بود. او همیشه نوعدوست بود و به حرفهای دیگران گوش میداد و این ویژگیها برای مربی بودن لازم است. زیدان مردی است که تخصص فوتبال خود را با لذت به اشتراک میگذارد. در پس اشتیاق همیشگی او برای بازی، یک هدف واحد نهفته است: برنده شدن. زیدان میگوید: «وقتی بازیکن برتری هستید و شروع به بردن میکنید، این آدرنالین هرگز شما را رها نمیکند و هر روز شما را راهنمایی میکند. این احساس واقعاً روی شما تأثیر میگذارد و هرگز از آن خسته نمیشوید. مهم نیست که چند بار پیروز شدهام، همیشه آرزوی پیروزی را خواهم داشت.»
اما کجا؟ آینده زیدان چه خواهد شد؟ با توجه به اینکه این مرد فرانسوی که تابستان امسال ۵۱ ساله میشود، گفتنش سخت است. فاش نکردن برنامهها و غافلگیر کردن بخشی از شخصیت زیزو است. اما او میگوید که این تصمیم نه بر اساس برنامهریزی، بلکه بر اساس احساسات خواهد بود. او میگوید: «به طور کلی برای چیزی آماده نمیشوم، من کاری را که دوست دارم انجام میدهم. مثل اولین استراحتم در مادرید. من دو سال و نیم کار کردم. بردهای زیادی کسب کرده بودیم و من واقعاً به استراحت نیاز داشتم. و هشت ماه بعد، پس از یک وقفه که شخصاً برای من خوب بود، رئیس باشگاه با من تماس گرفت و من بلافاصله برگشتم. میتوانستم به خودم بگویم: کاری را که لازم بود انجام دادم، چرا به آنجا برگردم؟ اما من اصلا چیزی را محاسبه نمیکنم، از روی غریزه پیش میروم.»
زیزو تمایل خود را برای بازگشت به نیمکت ابراز میکند، اما نمیداند ایستگاه بعدیاش کجا خواهد بود. او علاقهای به تغذیه شایعات وبسایتهای مختلف که میگویند او به پاریسنژرمن یا منچستریونایتد خواهد رفت، یا دیگرانی که تصور میکنند او به تورین بازمیگردد، ندارد. هنگامی که از او در مورد احتمال مربی شدن برای تیم ملی فرانسه و رقابت احتمالی با دیدیه دشان سؤال میشود، پاسخ میدهد: «من بارها گفتهام که وقتی به عنوان بازیکن در تیم فرانسه بودهاید و سپس مربی میشوید، کاملاً منطقی است که در مورد آن فکر کنید. اما اکنون زمان آن نیست.»
هرجا که برود باز هم یک چیز به او انگیزه خواهد داد: برنده شدن. «زمانی که در کن بودم میخواستم به بوردو بروم. سپس میخواستم در یووه و بعد مادرید بازی کنم زیرا هر کدام چالش متفاوت و بزرگتری بود. به سادگی به این احساس جاهطلبی میگویند. من همیشه جاهطلب بودهام و همیشه به خودم ایمان داشتم.»
دنیای فوتبال منتظر است تا ببیند زیزوی بزرگ و افسانهای دقیقاً به کدام سمت خواهد رفت.
گفتوگو و گزارشهای دیگری از مجله GQ با ستارههای فوتبال را بخوانید: