سیفالله پور مدیرعامل باشگاه نساجی مازندران با انتشار یک پست اینستاگرامی از سمت خود استعفا کرد که متن آن به شرح زیر است:
به پایان آمد این دفتر حکایت هم چنان باقی است.
سه فصل حضور در باشگاه نساجی ـ قدیمیترین و ریشهدارترین تیم فوتبال در استان مازندران بیشک برای من مایه مباهات بود و حال که تقدیر بر جدایی است، باید تشکر خاضعانهای داشته باشم از آقای صنیعیفر که پیشنهاد همکاری با این باشگاه را به من داد و در ادامه رضا حدادیان، همچنین اعضای هیات مدیره، اعضای تیم در این سه سال و از همه مهمتر تماشاگران دوست داشتنی نساجی. آنان که نساجی برایشان فراتر از یک تیم فوتبال است و خدا گواه است که در این سه سال با اشکهای آنها گریستم و با خندههایشان به سر ذوق آمدم. خدا گواه است که در این سه سال با همه وجود و آنچه که طی سالها حضور در ورزش و مدیریت آموختم، سعی کردم برای نساجی یار باشم و خدا رو شکر با زحمات همه اعضای تیم و این کوچکترین دستاوردهای بزرگی برای نساجی حاصل شد. قهرمانی در جام حذفی که مهمترین افتخار باشگاه نساجی طی ۶۳ سال حیات بود. دو قهرمانی به همراه تیم امید در لیگ برتر امیدهای کشور و حضور شایسته تیم در لیگ برتر که در نهایت و اکنون که روز خداحافظیام از نساجی رسیده، سهمیه فوتبال مازندران در لیگ برتر حفظ شده است.
خون دلهایی که خوردم برای نساجی بود و جای هیچ منتی نیست. گاهی موانع این قدر آزاردهنده بود که تصور نمیکردم این حضور به سه سال بیانجامد، اما خدا رو شکر که ماندم و در کنار همه دوستان در باشگاه نساجی و از همه مهمتر تماشاگران اتفاقات خوبی را رقم زدیم. شادی مردم در خیابانهای استان مازندران به خصوص در شهر قائمشهر بعد از قهرمانی در جام حذفی بزرگترین جایزهای بود که من در فوتبال گرفتم و این را هیچ وقت فراموش نمیکنم و به همه آزار و اذیتها میارزید و البته گاهی به خاطر نساجی تند رفتم، تصمیمات محکم گرفتم که شاید برای برخی ناراحتکننده بود که باز هم خدا گواه است همه این تصمیمات نه از روی غیظ و منافع شخصی، بلکه تنها و تنها به خاطر یک نام بود، نساجی. با این حال طلب حلالیت میکنم از آنهایی که این تصمیمات موجب ناراحتیشان شد. دو سه ماهی است که با خود کلنجار میروم که وقت، وقت رفتن است. حرفها بسیار است، اما بماند برای بعد. از این پس به عنوان یک هوادار در کنار نساجی خواهم بود و برای این تیم آرزوی بهترینها را دارم. عرض زندگی مهمتر از طول آن است. مهم، دستهایی نیست که به سمت من نشانه شد. مهم خودم هستم و خلوتم که میدانم برای موفقیت نساجی از جان مایه گذاشتم و حتی یک لبخند جای همه بغضها و کینهها را میگیرد و همین برای من کافی است. برای رضا حدادیان مالک باشگاه نساجی که مثل یک برادر برای من بود و میماند، تشکر میکنم. او و نساجی را به خدا میسپارم و آرزوی بهترینها را برای همهاشان دارم.