شهرستان ایذه سومین چهرهاش را هم به فوتبال ایران معرفی کرد. تا چندوقت پیش فقط ایمان مبعلی در فوتبال مردان و سهیلا ململی در فوتسال زنان، چهرههای شناختهشده این شهر در رشته فوتبال بودند، ولی حالا نگین زندی ملیپوش ایران هم جزو همان کسانی است که در کوچههای شهرستان ایذه پا به توپ شد، با یک شیطنت سر از فوتبال و فوتسال درآورد. کشف نیلوفر اردلان در فوتبال زنان که حالا به گلزن شماره یک تیم ملی ایران تبدیل شده است و در بازی دوم برابر میانمار گلزنی کرد تا یکی از عوامل صعود به مرحله دوم انتخابی المپیک باشد.
درخشش این ستاره جوان در فوتبال زنان بهقدری موجب تحسین علاقهمندان شده است که به او لقب «قایدی فوتبال زنان» را دادهاند. نگین زندی بازیکن خاتون بم است که در فصل گذشته با اینکه وظیفه بازیسازی و تغذیه مهاجمان را دارد، بارها هم دروازه حریفان خاتون را باز کرد اما تحسین او از سوی علاقهمندان به فوتبال به واسطه گلهای به ثمر رسیده او نیست، بلکه به دلیل فرارهای از سمت راستش و ارسال پاسگلهای زیباست و به واسطه حرکات تکنیکی و ریزنقش بودنش با مهدی قایدی مقایسه میشود.
از چه زمانی فوتبال را شروع کردی؟
راستش من فوتبال را از دوازده سالگی و در کوچه و خیابان شروع کردم و از همان سالهاست که هر کسی فوتبال من را از نزدیک میبیند به من میگوید تو شبیه مهدی قایدی بازی میکنی، خودم هم سبک بازی این بازیکن را بسیار دوست دارم.
دلیل مطرح شدن اسمت این است که میگویند شبیه مهدی قایدی هستی. این شباهت را در چه میبینند؛ ریزنقشیات یا مدل بازیات؟
نمیدانم چرا این حرف را میزنند. شاید به خاطر ریزنقشیام میگویند و شاید هم به خاطر اینکه من هم مثل او تند و تیز هستم اما بیشتر به من میگویند نابغه و پدیده!
چرا باید بهت بگویند پدیده؟
چون همیشه بیشترین تأثیرگذاری را در تیمهایی که بازی کردهام داشتم.
از ایذه به اصفهان و سپس به بم رفتی. تنها زندگی کردن در یک شهر دیگر برای یک دختر در این سن تقریباً تابوشکنی است.
وقتی هدف داشته باشی، برایش میجنگی. من خیلی هم تنها نیستم، مربیام سحر رمضانی هم کنارم بود. او در ایذه مربیام بود. وقتی ذوبآهن بودم خانوادهام هم به خاطر من به اصفهان آمدند. البته آنها فولادشهر بودند و من در اصفهان با بچهها در خوابگاه میماندم. در بم هم که همه بازیکنان در یک هتل بودیم.
میگویند برای باشگاه ذوبآهن شرط گذاشته بودی که هر جا سحر رمضانی بازی کند تو هم همان جا بازی میکنی.
بله ۲ سال بود که در لیگ بازی میکردم البته در سپاهان هم با سحر همبازی بودم. به خاطر سن کمی که دارم این شرط را میگذاشتم تا وقتی بزرگتر شدم. من با سحر رمضانی به اینجایی که هستم، رسیدهام.
از کجا با سحر رمضانی شروع کردی؟
قبل از فوتبال ۲ سال هندبال کار میکردم. دوستم کلاس فوتسال میرفت. به او گفتم فوتبال را خیلی دوست دارم، یک روز من را هم یواشکی برد سر کلاس!
چرا یواشکی؟!
من هر سه، چهار ماه یکبار یک رشته عوض میکردم. پدرم میگفت باید یک ورزش را ادامه بدهی. نمیخواستم پدرم بداند که من دوباره رشته ورزشیام را عوض کردهام، ولی بعد از اینکه سمت فوتبال رفتم، ماندگار شدم. ۱۲ سالگی رفتم فوتسال، ۲ هفته بعدش من را به جام رمضان بردند، پدیده مسابقات شدم. یکبار بهترین بازیکن و یکبار هم خانمگل شدم اما وقتی فستیوال استعدادیابی در خوزستان برگزار شد، خانم رمضانی من را فرستاد که تست بدهم. برای فوتبال من را انتخاب کردند و از آن موقع به بعد دیگر فوتبال را ادامه دادم.
شرایط ایذه برای فوتبال زنان چطور است، میتوانستی راحت بازی کنی؟
شهر کوچکی است و ما دختران آنجا اجازه نداریم زیاد در چمن کار کنیم. میگویند دختر نباید فوتبال بازی کند، ولی ما باز هم در زمین چمن تمرین میکنیم. آنهایی که خودشان فوتبالیاند ما را درک میکنند. ما اوایل بیشتر در سالن تمرین میکردیم، هفتهای یکی، دو بار هم روی چمن تمرین داشتیم.
بازیهای مردان را میبینی؟
خیلی از بازیها را میبینم، هم فوتبال داخلی هم فوتبال خارجی. بازیهای استقلال را حتما نگاه میکنم. در بازیهای استقلال هم بازی قایدی را دقیق میبینم. نگاه میکنم تا ببینم موقع گل زدن چهکار میکند، چطور دریبل میزند، چطور پاس میدهد، کجا میایستد. من قبل از اینکه بازی شروع شود هم فقط به این فکر میکنم که چطور باید گل بزنم.
پس مشخص شد که چرا به تو میگویند قایدی!
بله بازیاش را خیلی دوست دارم. البته سطح او خیلی بالاتر از من است. خیلی باید بجنگم تا به سطحی که قایدی هست، برسم.
وضعیت مالی چطور است؟ در حدی هست که نگین به آینده فوتبالش امیدوار باشد؟
خدا را شکر قراردادها خیلی بهتر شده و باشگاهها نگاه ویژهای به زنان دارند. البته من دوست دارم لژیونر شوم.
از همگروهی با استرالیا، چینتایپه و فیلیپین در مرحله دوم انتخابی بگویید؟
مشخصا نه تنها استرالیا بلکه دو تیم دیگر هم تیمهای خوبی هستند اما ما برای خلق یک اتفاق خوب میرویم.