با بازنشستگی مسوت اوزیل، دنیای فوتبال یکی از جادوگران بزرگ خود را از دست داد. فوتبالیست آلمانی متولد ترکیه، به دوران درخشانی پایان داد که بیش از همه با جام جهانی ۲۰۱۴ در ماراکانا و دورانش در رئال مادرید و آرسنال در یادها خواهد ماند. اما اوزیل نمیخواهد بدون صحبت با هوادارانی که از بازی او هیجانزده میشدند و هنوز در تعجب هستند که چرا از رئال مادرید جدا شد، بازی را ترک کند. او با روی گشاده به سوالات پاسخ میدهد. مادرید، مورینیو، ونگر، آرسنال، شالکه، جام جهانی، خداحافظیاش از تیم ملی، الکلاسیکوها... داستان جزئیات حرفه اوزیل را از زبان خودش میخوانیم.
اکنون که بازنشسته شدهاید، خود را جادوگر میدانید یا میدانستید؟
من هرگز خودم را اینگونه نمینامم، اما همیشه سعی میکردم پاسهایی بدهم و حرکاتی در زمین انجام دهم که هیچ کس انتظارش را نداشت. فکر میکنم این نام مستعار از اینجا آمده است. و اگر این بدان معناست که هواداران حاضر در استادیوم سرگرم میشدند و حس میکردند به تماشای جادو نشستهاند، پس از شنیدنش بسیار خوشحالم (میخندد).
۱۱۴ گل زدید و ۲۲۲ پاس گل دادید. چه چیزی بیشترین لذت را به شما داد؟
گل، پاس گل، واقعا اهمیت ندارند. در نهایت این مهم بود که به عنوان یک تیم برنده شویم. من همیشه سعی کردم تا جایی که ممکن است باعث درخشش همتیمیهایم شوم، فکر میکنم سبک بازی من در فوتبال همین بود. من همیشه امیدوار بودم که کل تیم اینطور فکر کنند زیرا خودخواهی هرگز باعث پیروزی در زمین نمیشود. بنابراین هیچوقت درک نکردم چرا به من میگفتند خودخواهتر باشم و بیشتر شوت بزنم.
با نگاهی به گذشته اولین خاطرهای که از فوتبال به یادتان میآید چیست؟
بچه که بودم اغلب به من میگفتند که هرگز موفق نمیشوم، چون خیلی کوچولو بودم... اما من گوش نکردم و روی خودم تمرکز کردم. زمانی که اولین قرارداد حرفهای خود را با شالکه امضا کردم و اولین بازیهای خود در بوندسلیگا را انجام دادم، از خوشحالی سر از پا نمیشناختم. هر چیز دیگری مانند بازی برای رئال مادرید، قهرمانی در جام جهانی و این چیزها فقط یک امتیاز بود و در نهایت باورنکردنی بود. اما نکته مهم در دوران حرفهای من قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۴ بود. نیازی نیست بیشتر بگویم...
شما فقط ۳۴ سال سن دارید، آیا بازنشستگی زودهنگام شما را ناراحت میکند؟
در نهایت مطمئن شدم که این تصمیم درستی بود. خوشبختانه در بیشتر دوران حرفهایام مصدومیت زیادی نداشتم و همیشه آمادگی جسمانی داشتم. اما در ماههای آخر واقعاً احساس سنگینی میکردم و نمیتوانستم آنطور که باید به تیمم در زمین کمک کنم. بنابراین، افکارم را به باشاکشهیر گفتم و خیلی سریع راه حل پیدا کردیم.
اوزیل حالا قرار است چه کار کند؟ آیا دوست دارید در دنیای فوتبال حضور داشته باشید؟
هنوز صد در صد نمیدانم در ماهها و سالهای آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اما فعلاً فقط روی خانوادهام در ترکیه تمرکز خواهم کرد. من یک همسر زیبا و دو دختر زیبا دارم و میخواهم بزرگ شدن بچههایم را ببینم... دخترانم بهترین هدیهای هستند که زندگی به من داد و از هر ثانیه بودن با آنها لذت میبرم. در حال حاضر هیچ برنامهای برای مربی شدن یا ماندن در تجارت فوتبال ندارم. من تقریباً ۱۷ سال بخشی از تجارت فوتبال بودم و بیشتر اوقات از بازی بسیار لذت میبردم و به این خاطر شکرگزارم. اما همانطور که همه میدانند دوست ندارم در کانون توجهات، مصاحبهها، در معرض دید عموم قرار داشته باشم. الان واقعاً دلم میخواهد آرامش بیشتری در زندگی داشته باشم.
در حرفه خود به چه چیزی بیشتر افتخار میکنید؟
نه گل، نه پاس گل، نه پیروزی نه عناوین، بلکه فرصتی که در اختیار داشتم تا با نام خودم آگاهی را گسترش دهم و به موضوعاتی دست یابم که برای من مهم هستند. اینکه بتوانم چیزی را به مردمی که از امتیازات کمتری برخوردارند، به ویژه در آفریقا و آمریکای جنوبی برگردانم. مطمئن باشید این کار بعد از بازنشستگی من متوقف نمیشود. اینها را مادرم به من آموخت، و بله، این چیزی است که من واقعاً به آن افتخار میکنم.
از اولین بازی خود به عنوان یک بازیکن حرفهای در شالکه چه چیزی به یاد دارید؟ یادتان هست مربی قبل از اینکه وارد زمین شوید به شما چه گفت؟
خیلی خجالت میکشیدم اما در عین حال به تواناییهایم خیلی اعتماد داشتم. میرکو اسلومکا مربی من بود. او فقط به من گفت که باید از بازی لذت ببرم و من هم همین کار را کردم. بازی مقابل اینتراخت فرانکفورت در سال ۲۰۰۶ در حضور ۶۰۰۰۰ هوادار برگزار شد و همه آنها نام من را فریاد زدند. این حس در یکی از زیباترین استادیومهای اروپا در آن زمان واقعا باورنکردنی بود. تمام بدنم مور مور شده بود.
سپس وردربرمن، جامجهانی آفریقای جنوبی و مادرید. یادت هست چطور قرارداد امضا کردی؟ اولین کسی که از رئال مادرید با شما تماس گرفت چه کسی بود؟
باید بین رئال مادرید و بارسلونا تصمیم میگرفتم. در نهایت تصمیمم ربطی به پول نداشت. از مادرید و بارسلونا دیدن کردم و حضور ژوزه مورینیو تفاوت ایجاد کرد. او یک تور VIP در رئال مادرید به من داد. من استادیوم شگفتانگیز و تمام جامهایی که آنها به دست آوردند را دیدم و تمام تنم مور مور شد. دیدار از بارسلونا با شور و شوق کمتری همراه بود و ناامیدکنندهترین مسئله این بود که پپ گواردیولا برای دیدن من زمان نگذاشت. قبل از سفر، سبک فوتبال بارسلونا را بسیار دوست داشتم و واقعاً میتوانستم خودم را عضوی از آنها ببینم. ژوزه مورینیو قطعاً بزرگترین نقش را در تصمیم من ایفا کرد. پس از دیدارها، تصمیم من ۱۰۰ درصد واضح بود: میخواهم مادریدیستا شوم...
وردربرمن تمایلی به رفتن شما نداشت. آیا از اینکه این انتقال جواب ندهد نگران بودید؟ آن روزها چطور بود؟
به یاد دارم که مذاکرات سختی بین باشگاهها انجام شد. اما در نهایت، وردر نمیخواست من را در تابستان به رایگان از دست بدهد و معتقدم که این انتقال به همین دلیل رخ داد. و من به کلاوس آلوفس، مدیر ورزشی وردربرمن، گفتم که قطعاً میخواهم آنجا را ترک کنم، زیرا هرگز نمیدانی چه زمانی ممکن است دوباره چنین فرصتی در زندگی خود پیدا کنی.
و سپس به رئال مادرید رسیدید. چه چیزی از روز رونمایی خود به یاد دارید؟ چند داستان برایمان تعریف کنید.
من در آن زمان ۲۱ ساله بودم. قبلاً فوتبال بینالمللی برای وردر و همچنین جام جهانی ۲۰۱۰ را برای آلمان بازی کرده بودم، اما با این وجود، هرگز محاصره شدن در میان اینهمه عکاس و خبرنگار را تجربه نکرده بودم. کنترل اوضاع آسان نبود و واقعا استرس داشتم. با این حال روز بسیار خاصی بود. هیچ باشگاه دیگری مانند رئال مادرید از فوتبالیستهای جدید رونمایی نمیکند.
شما اولین بازی خود را در مادرید انجام دادید و برنابئو عاشق شما شد. رابطه خود را با هواداران رئال مادرید چگونه توضیح میدهید؟
واقعا شگفتانگیز است. حتی ده سال پس از ترک مادرید هم هنوز از طرفداران رئال مادرید در رسانههای اجتماعی حمایت زیادی دریافت میکنم. این واقعاً باورنکردنی است. فکر میکنم ما واقعاً سه سال خیلی خوبی را با هم سپری کردیم و هواداران دیدند که من همیشه با تمام وجود برای این باشگاه بزرگ بازی کردم، اما هرگز انتظار نداشتم که تا به امروز از من حمایت کنند. فقط میتوانم بگویم متشکرم.
در مادرید، مورینیو مربی شما بود: چه خاطراتی از او دارید؟
داستان ویژه من و او در رختکن را همه میدانند (میخندد). ما رابطه خوبی داشتیم. او همیشه میدانست که چگونه به من انگیزه دهد، چگونه هر روز از من بازیکن بهتری بسازد. او یک مربی شگفتانگیز است و من بسیار مفتخرم که توانستم برای او بازی کنم.
شما بهترین شریک کریستیانو رونالدو در زمین بودید. آیا فکر میکنید هر دوی شما یکی از بهترین زوجهای تهاجمی جهان را تشکیل دادید؟
بازی در کنار کریستیانو رونالدو که برای من بهترین بازیکن تمام دورانها است، بسیار سرگرمکننده بود. هر دوی ما درک بسیار خوبی در زمین داشتیم، عالی بود.
شما دوستی خوبی با سرخیو راموس در مادرید داشتید. هنوز با او دوست هستید؟ آیا در تماس هستید؟
برای من سرخیو راموس قویترین شخصیت و بهترین مدافعی است که تا به حال با او بازی کردهام. او در آن زمان خیلی جوان بود اما ذهنیت قدرتمندی داشت. کاملاً مشخص بود که او رئال را به عناوین بیشتری در لیگ قهرمانان هدایت میکند. او واقعاً رئیس بود. یکی از بهترین دوستان من در آن زمان بود. ما دوران خیلی خوبی داشتیم و زمان زیادی باهم سپری میکردیم و خیلی خوش میگذراندیم. او عاملی کلیدی برای سازگار شدن سریع من با رئال مادرید بود و خیلی به من کمک کرد. حالا که ۱۰ سال گذشته هم هنوز با هم در ارتباط هستیم و هر از گاهی به هم پیام میدهیم و البته که بازیهای او را دنبال میکنم.
خاطراتتان از الکلاسیکوها مقابل بارسلونا چیست و آیا آنها فشردهترین بازیهایی بودند که تا به حال انجام دادید؟
فکر میکنم زمانی که من در مادرید بودم، «ال کلاسیکو» به نوعی در اوج قرار داشت، ما حتی نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا را در سال ۲۰۱۱ داشتیم. مورینیو در مقابل پپ، رونالدو مقابل مسی. این روزها الکلاسیکو مقداری از هیجان و فشار سابق را از دست داده است. آن زمان شکست دادن بارسلونا لذت محض بود. میتوانم بگویم شکست ۵-۰ ما در لالیگا در سال ۲۰۱۱ یکی از بدترین کابوسهای من در زمین بازی در دوران حرفهایام بود. من دربیها و دوئلهای سطح بالای زیادی را در دوران حرفهایام تجربه کردم، اما بله، میتوانم بگویم الکلاسیکوها واقعاً خاصترین بازیها بودند.
شما لالیگا، کوپادلری را بردید... اما لیگ قهرمانان را نبردید. آیا این تنها ناکامی شما در مادرید است؟ باخت در نیمهنهایی مقابل بایرن بیشتر درد داشت یا نیمهنهایی مقابل دورتموند؟
بردن لیگ قهرمانان همیشه یکی از آرزوهای من بوده است، بله. شما نمیتوانید همه چیز را در زندگی داشته باشید. و من آن را با عنوان قهرمانی جام جهانی عوض نمیکنم. میتوانم بگویم نیمهنهایی مقابل دورتموند درد زیادی داشت؛ از یک طرف به این دلیل که من از شالکه، رقیب بزرگ بوروسیا دورتموند آمدم (میخندد) و از طرف دیگر به این دلیل که بازی خیلی نزدیک بود. در دور رفت کنترل را از دست دادیم، اما در دور برگشت به طرز باورنکردنی قوی بودیم. در نهایت فقط با یک گل اختلاف باختیم.
و بعد رفتن شما از مادرید... شبی که خروجتان قطعی شد چه حسی داشتید؟ احساس شادی بود یا غم؟
وقتی مادرید را در فرودگاه ترک کردم واقعاً غمگین بودم. من به مدت سه سال در باشگاه و در این شهر اوقات خوشی داشتم. اما فرصت زیادی برای بازی نداشتم و پس از درگیری بین آقای پرس، پدرم و ایجنتم، باید به دنبال یک باشگاه جدید میگشتم. حتی زمانی که هواپیما از فرودگاه مادرید حرکت کرد چشمانم پر از اشک شد، آن لحظه متوجه شدم که همه چیز تمام شده است.
اگر میتوانستید به گذشته برگردید آیا این تصمیم را تغییر میدهید؟
در آن زمان احساس میکردم کار درستی است، زیرا بعد از درگیری بین پدرم و آقای پرس، نگران بودم که اگر باشگاه را ترک نکنم، وقت بازی نخواهم داشت. بنابراین گفتنش سخت است. اما البته، ای کاش میتوانستیم آن مشکلات را به شکل دیگری مدیریت کنیم.
آیا بعد از رفتنتان فلورنتینو را دوباره دیدید؟ اگر دوباره او را ببینید به او چه میگویید؟
رفتن من مربوط به خیلی وقت پیش بود. من دیگر با هیچ کس مشکلی ندارم. مطمئنم اگر قرار بود دوباره همدیگر را ببینیم، میتوانستیم کاملاً عادی با یکدیگر صحبت کنیم.
آیا دوست ندارید در برنابئوی جدید از شما قدردانی شود؟ آیا دوباره به استادیوم خواهید آمد؟ طرفداران دوست دارند دوباره شما را ببینند.
من در فینال لیگ قهرمانان اروپا در پاریس بودم تا از رئال حمایت کنم، اما متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل برنامه شخصیام امکان بازگشت به برنابئو وجود ندارد. من هنوز برنامهای ندارم، اما امیدوارم در آینده نزدیک این اتفاق بیافتد. باعث افتخارم است.
و سپس آرسنال آمد، زمان خود را در آنجا چگونه ارزیابی میکنید؟
سالهای اول برای من خیلی خوب بود. ما در لیگ قهرمانان اروپا بازی کردیم، ما یک تیم عالی با شخصیتهای بسیار عالی و یک مربی شگفتانگیز داشتیم. آرسن ونگر. بعد از اینکه او از باشگاه رفت خیلی چیزها برای من تغییر کرد. اما من هیچ علاقهای به شعلهور کردن آتش ندارم. اکنون در آرامش هستم و برای هواداران باشگاه واقعاً بهترینها را آرزو میکنم زیرا آنها همیشه از من حمایت زیادی کردند. اگر هواداران آرسنال بتوانند قهرمانی لیگ برتر را در تابستان جشن بگیرند، خوشحال خواهم شد. آنها سزاوار آن هستند!
چه لحظهای برای شما در آرسنال متمایز است؟ بهترین لحظه شما...
فکر میکنم بهترین بازی من برای آرسنال در سال ۲۰۱۸ مقابل لسترسیتی بود؛ ۳-۱.
رابطه شما با ونگر چگونه بود؟ آیا دلتان برای مربیای مثل او تنگ نشده است؟
او یک جنتلمن واقعی بود. همیشه محترم بود. وقتی باشگاه را ترک کرد چیزی کم شد. ما رابطه بسیار خوبی با هم داشتیم و از اینکه او مربی من بوده احساس افتخار میکنم.
و در حالی که در مادرید و آرسنال تاریخسازی میکردید، قهرمان جهان شدید. بازی در فینال جام جهانی و برنده شدن در آن چگونه است؟
پیروزیهای شگفتانگیز زیادی در دوران حرفهای من وجود داشت اما این چیز دیگری بود. آن شب بهترین شبی بود که در دوران فوتبالم تجربه کردم. حتی الان هم هروقت به آن بازی فکر میکنم لبخند به لبم میآید و بدنم مور مور میشود. چه خاطره خوبی...
آیا چیزی وجود دارد که حس کنید نتوانستید با تیم ملی آلمان به دست آورید؟
من نمیخواهم هیزم دیگری به آتش اضافه کنم. در نهایت من و اتحادیه فوتبال آلمان نظرات متفاوتی داشتیم و به همین دلیل بعد از جام جهانی ۲۰۱۸ تیم ملی را ترک کردم. چند هفته پیش در اشتوتگارت یک دیدار بسیار دوستانه با یواخیم لو داشتم. همه چیز بین ما کاملاً خوب است. من هرگز با او مشکل شخصی نداشتم و دوران بسیار موفقی را با هم سپری کردیم. بعد از جام جهانی ۲۰۱۸ فقط به کمی فاصله نیاز داشتم.
اگر بخواهید فقط یک شریک را در زمین انتخاب کنید، چه کسی را انتخاب میکنید؟
بهترین بازیکن انفرادی که میخواهم سراغش بروم کریستیانو رونالدو است. برای بهترین رهبر و شخصیت، سرخیو راموس را انتخاب میکنم. بهترین مهاجم مقابل دروازه: رفیقم بنزی!
اگر مجبور به انتخاب مربی بودید چه کسی را انتخاب میکردید؟
برای من ژوزه مورینیو بهترین مربی قرنهای اخیر است. درک تاکتیکی او چیز دیگری است، اما نحوه صحبت او در رختکن و اینکه چگونه همیشه از تیمش در رسانهها محافظت میکند. او واقعاً در سطح جهانی است.
بهترین ورزشگاهی که تا به حال در آن بازی کردهاید... و چرا؟
متاسفم، اما من باید برنابئو، امارات و ورزشگاه فنرباغچه را انتخاب کنم، هر سه. (میخندد)
بهترین حریفی که مقابلش بازی کردید... و چرا؟
مسی! فکر میکنم همه میدانند چرا...
از تمام کارهای اجتماعی خود برای ما بگویید. رودیگر چند روز پیش گفت که کار شما تاثیرگذار است؟
این فقط چیزی است که مادرم به من آموخت؛ اینکه همیشه چیزی را پس بدهم. من خیلی با سازمان BigShoe کار میکنم و ما با هم توانستیم به بیش از ۱۰۰۰ کودک نیازمند در سراسر جهان کمک کنیم. آنها کار شگفتانگیزی انجام میدهند و من بسیار خوشحالم که میتوانم کمک کنم و مفید واقع بشوم. وقتی دیدم بازیکنانی مانند تونی رودیگر و بوکایو ساکا به این سازمان پیوستند، بسیار خوشحال شدم.
چه چیزی را در مورد فوتبال تغییر میدهید تا آن را به ورزش بهتری تبدیل کنید؟
من از خیابانهای گلزنکرشن میآیم. ما همیشه در زمینهای فوتبال آماتور بازی میکردیم. بنابراین بازی بدون آفساید را انتخاب میکنم، درست همانطور که در کودکی بازی میکردیم (میخندد). این باعث لذت بیشتر و گلهای بیشتر میشود.
۲۵۴ بازی برای آرسنال، ۱۵۹ بازی برای مادرید، ۱۰۸ بازی برای وردربرمن، ۳۹ بازی برای شالکه، ۳۷ بازی برای فنرباغچه. کدام باشگاه در قلب شما جایگاه ویژهای دارد؟
فکر میکنم باید به این سوال به شکلی شخصی پاسخ دهم. در آلمان من همیشه طرفدار شالکه ۰۴ بودهام و در ترکیه همیشه فنرباغچه را دوست داشتم. این دو باشگاه مورد علاقه من در دوران کودکی بودهاند و این افتخار بزرگی است که برای هر دو بازی کردهام.
این مطلب را هم بخوانید: امپراتوری شگفتانگیز ستاره آلمانی/ از برند لباس تا سهام باشگاه، کافیشاپ، کلینیک، املاک و حتی خیریه!