محمد مهاجری فعال سیاسی در واکنش به استوری جنجالی علی کریمی یادداشتی نوشته که در ادامه میخوانید:
آقای علی کریمی فوتبالیست سابقا محبوب کشورمان در صفحه اینستاگرام خود با لفظی بیادبانه درباره بستن تنگه هرمز اظهار نظر کرده و سپس نوشته است: در دهه ۶۰ هم از این لاتبازیها درآوردید، ناو سهند و سبلانتان را ترکوندند. راحتترین کار این است که با ادبیات چالهمیدانی وارد دعوا با آقای علی کریمی شد و حتی مانند خودش بیادبانه برخورد کرد، اما ترجیح میدهم بهجای اینکه او را اجیر و خودفروخته و نامرد و وطنفروش و خائن بنامم، با ادبیات دیگری با او مواجه شوم.
۱- بستن تنگه هرمز که کشورهای حامی عراق بخشی از نفت خود را از آن صادر میکردند، از زمان حمله صدام به ایران مطرح بود. طبعا جنگ، اقتضائات خودش را دارد و گرچه تنگه هرمز عملا بسته نشد، اما از آن به عنوان یک حربه سیاسی موثر استفاده شد. اما امروزه که پدیده ایرانهراسی جدی شده، هر رفتاری میتواند در این پازل معنای خاص خود را پیدا کند و ادعاهایی مثل بستن تنگه هرمز، عملا بازی در زمین حریف است. افرادی هم که آن را مطرح میکنند به گفتن آن عادت کردهاند و ترک این عادت برایشان سخت است.
۲- تقریبا مطمئنم آقای علی کریمی و بسیاری دیگر از اپوزیسیون از واقعه حمله به دو ناوچه سهند و سبلان چیزی نمیدانند. در روزهای پایانی جنگ، نیروی دریایی امریکا به یاری عراق آمد و عملا وارد جنگ مستقیم شد و عملیاتی با نام «آخوندک» را در دریا به راه انداخت. ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ (نخستین روز ماه مبارک رمضان) همزمان با روز ارتش، امریکاییها از ساعت ۸ صبح حملات خود را علیه سکوها و ناوهای ایران آغاز کردند. در ادامه ناوچه موشکانداز جوشن که در ماموریت اسکورت کاروان کشتیهای نفتی حضور داشت و نزدیکترین یگان به صحنه عملیات بود، برای امداد و نجات به منطقه سکوهای نفتی نصر و سلمان اعزام شد که هدف جنگ الکترونیکی ناوهای متجاوز امریکایی قرار گرفت و فرمانده ناو امریکایی از فرمانده ناوچه خواست همراه تمامی کارکنان تسلیم شود، ولی فرمانده شجاع ناوچه، مقاومت تا مرز شهادت را انتخاب کرد. در ادامه ناوشکنهای سهند و سبلان از بندرعباس به صحنه عملیات آمدند. ناوشکن سهند موفق به انهدام یک فروند هواپیمای دشمن شد و خود نیز آماج موشکهای دشمن قرار گرفت. ناوشکن سبلان نیز آسیب دید، ولی با اقدام بهموقع و سریع کارکنان ناو و یگانهای پشتیبانی نجات یافت و در مدتی کوتاه نیز بازسازی و بهکارگیری شد. ۴۵ نفر از رزمندگان سهند به شهادت رسیدند که فقط پیکر ۷ نفر از آنها پیدا شد. در ناوچه جوشن نیز ۱۱ نفر شهید شدند و صحنهای غرورانگیز از حماسه و مظلومیت را در تاریح جنگ، نقاشی کردند.
۳- آقای کریمی میتواند با هرچیزی مخالف باشد و امروز در آن سوی دنیا در قامت یک چهره اپوزیسیون هر حرفی بزند. آدمها بسته به شرایط زندگی و تربیتی خود ظرفیتی دارند که میتواند کم یا زیاد باشد. اهالی سیاست باید در مواجهات خود این ظرفیتها را بشناسند و عملیات روانی خود را بر همان اساس بنا کنند.
۴-آقای کریمی میتواند همچنان اپوزیسیون بماند اما همانگونه که در دوران اوج فوتبال، چهرهای با پرنسیب خاص بود، الان هم یک اپوزیسیون باشخصیت باشد. لودگی و شلخنگی سیاسی و فحش و ناسزا گفتن به این و آن، فقط در فرهنگ چارواداری قابل تعریف است. آقای کریمی به گمانم میتواند مستقل از نحلهها و چهرهها بماند و مردانه با جمهوری اسلامی بجنگد، شرافتمندانه مبارزه کند و خود را از رفتارهایی که او را در مظان خیانت و خودفروختگی قرار میدهد، رهایی بخشد. توهین و هتاکی به بزرگسربازان و دلاورانی که در دفاع از میهن جان خود را فدا کردهاند، برای هیچکس عزت نمیآورد.
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد