کریم بنزما پس از اینکه رئال مادرید را در فصل گذشته به شکوه لیگ قهرمانان اروپا و لالیگا رساند، توپ طلای ۲۰۲۲ را بهدست آورد. این مرد فرانسوی اعتراف کرد که برنده شدن این جایزه رویای کودکیاش بوده، و از همان زمان دلش میخواست پا جای پای اسطورههایش زینالدین زیدان و رونالدو نازاریو بگذارد.
بنزما به «جیکیو» گفت: «از وقتی بچه بودم بدست آوردن توپ طلا یکی از بزرگترین اهداف و رویاهایم بود. این چیزی نبود که هر روز به آن فکر کنم، فکر نکنید به تمرین میرفتم برای اینکه میخواستم توپ طلا را ببرم. اما همیشه از بچگی در ذهنم بود. من با نسل زیزو و رونالدوی برزیلی بزرگ شدم. آنها توپ طلا را برنده میشدند. من با تماشای آنها یاد میگرفتم که فوتبال را دوست داشته باشم. از بچگی رویا و هدف و آرزویم بوده است. من سعی میکنم تمام آرزوهایم را حداقل در مورد حرفهام برآورده کنم. به هرچه آرزو داشتم میرسم. بهترین بودن فراتر از فقط گلزنی است.»
ملیپوش فرانسوی در ادامه توضیح داد که والدینش چطور به او کمک کردند تا شخصیت خود را در سنین پایین شکل دهد. بنزما افزود: «من میتوانم بگویم قهرمانان من پدر و مادرم هستند. چرا؟ چون آنها روزهای بسیار بدی داشتند، واقعاً بد. اگر از قهرمانان صحبت کنیم، قهرمانان من پدر و مادرم هستند. بازیکن فوتبالی الگوی من نبود. نمیخواهم بگویم که همیشه به تنهایی موفق شدم، اما بخاطر جایی که از آن آمدهام باید در چیزی برجسته میشدم. از آنجایی که استعداد کمی در فوتبال داشتم، تمام تلاشم را برای موفق شدن در این زمینه انجام دادم.
در سن ۱۵ یا ۱۶ سالگی از رونالدو، زیدان و دیگران برای یادگیری الهام گرفتم، اما هرگز نگفتم: میخواهم مانند فلانی باشم. برای پدر و مادرم این حقیقت که من فوتبالیست حرفهای شدم کافی بود. هدف من این است که سعی کنم در کارم بهترین باشم.»
بنزما همیشه سعی میکند عالی و برجسته باشد، اما به خوبی میداند که کمک به هم تیمیها برای هر فوتبالیستی بسیار مهم است. او صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: «مسئله بهترین بودن نیست. به نظر من، در یک ورزش تیمی مانند فوتبال فایدهای ندارد که به خودتان بگویید: من باید بهترین باشم. شروع من در رئال مادرید بسیار سخت بود زیرا خیلی جوان بودم و احساس تنهایی میکردم. نمیتوان این کار را به تنهایی انجام داد. غیرممکن است. شما فقط در صورتی تکامل خواهید یافت که اطرافیانتان به شما کمک کنند تا بهتر شوید، و اگر شما هم به آنها کمک کنید، گل میزنید و پیروز میشوید.»
او همچنین در مورد رابطه خود با فرزندانش گفت و از لحظات فوتبالی خاصی که با پسرش ابراهیم به اشتراک میگذارد، یاد کرد: «او در فوتبال فوقالعاده خوب است، اما وقتی با او تمرین میکنم همیشه هم خوشاخلاق نیستم. اگر وقتی پاس میدهم حواسش نباشد و به حرف من گوش ندهد، طوری رفتار میکنم که انگار داریم فوتبال واقعی بازی میکنیم. اصلاً توی کتم نمیرود که بچه به من بگوید بابا میخواهم گریه کنم یا ناراحتم. برایم خندهدار است چون پدرم هم همینطور با من رفتار میکرد. من هم اینگونه با پسرم رفتار میکنم، هرچند آخر تمرین اگر کارش را خوب انجام داده باشد بغلش میکنم.»