ارلینگ برات هالند، فوقستاره جدید ۵۱٫۴ میلیون پوندی منچسترسیتی، از گوشه کوچک جنوب غربی نروژ شروع به درخشیدن کرد. در زادگاهش همه او را میشناسند. او در سال ۲۰۰۰ در لیدز به دنیا آمد، زمانی که پدرش آلف-اینگه به تازگی دوران بازی خود را در الندرود به پایان رسانده بود، و وقتی سه ساله شد خانواده به براین نقل مکان کردند.
نقل قولی از خود مهاجم نگرش براین و تربیت او را بهتر از هر کس دیگری نشان میدهد. او یک بار در توییتر نوشت: «چند سال پیش یک کشاورز به من توصیه کرد: بگذار پاهایت حرف بزنند و بقیه چیزها درست خواهد شد.» آن کشاورز، عموی بزرگ مادری او، گابریل هویلند، بود که این بازیکن ۱۹۵ سانتی هر زمان به خانه برگردد به او در مزرعه خوک و سیبزمینیاش کمک میکند.
دو عضو بزرگ خاندان یعنی هویلند و آلفی، از اسطورههای تیم «براین افکی» هستند و هردو هنوز هم در بازیهای خانگی این تیم بازی میکنند.
هالند در پنج سالگی به تیم محلی شهر خود پیوست و یک دهه بعد اولین بازی خود را انجام داد. در ۱۶ سالگی رفت و با «مولده» در لیگ برتر قرارداد امضا کرد، اما تاثیر ماندگارش هنوز در آن تیم باقی مانده است.
رابرت اوندهایم، وینگری که هنوز در براین در سطح دوم نروژ بازی میکند، بازیکنی بود که هالند از روی نیمکت جایگزینش شد تا اولین بازی خود را در سال ۲۰۱۶ انجام دهد. او به نشریه «سان» گفت: «همه میدانستند که او یک ستاره نوجوان است. اولین بار که او را دیدم خیلی کوچک بود، اما همین سرعت عالی را داشت و کاملاً میتوانستی ببینی که چقدر خاص است. او همه چیز داشت.»
سوندره نورهایم، مدافع تیم براین که چند سال از هالند بزرگتر بود، میگوید: «میدانستم که او همیشه از سنش بزرگتر است، و همین او را متمایز میکرد. او با بزرگسالان تمرین میکرد. ۱۵ ساله بود و بنابراین از نظر فیزیکی نسبت به بقیه در سطح پایینتری قرار داشت. اما در بازی با موقعیتیابی و تواناییهایش در گلزنی کمبودهایش را جبران میکرد.»
یخچال
علیرغم موفقیت پدرش به عنوان بازیکن، دوران جوانی هالند مانند هر فوتبالیست مشتاق دیگری در براین سپری شد. او با باشگاه تمرین میکرد و سپس هر ساعت خالی را با دوستانش در زمین مصنوعی زیر گنبد کنار استادیوم فوتبال بازی میکرد. بچههای براین اجازه دارند هر زمان که دوست دارند در گنبد به صورت رایگان بازی کنند. گنبد آنها را از باد بیامان در این شهر ساحلی محافظت میکند اما لزوماً آنها را گرم نگه نمیدارد.
هانس اویوند ساگن، مدیر اجرایی براین، میگوید: «ارلینگ و دوستانش آن را «یخچال» مینامیدند؛ داخل سردتر از بیرون بود. فقط از آنها در برابر باد محافظت میکند ولی آنها را از سرما حفظ نمیکند، اما شاید به همین دلیل است که هالند اینقدر قوی شده است.»
کسانی که در باشگاه هستند و خود هالند، «یخچال» را بخش مهمی از پیشرفت او میدانند. چنین فرصتی به رشد او به عنوان بازیکن کمک کرد و در عین حال باعث شد تا از هر دقیقه از بازی لذت ببرد. نورهایم میگوید: «او از همان منطقهای شروع کرده که هر روز صدها کودک به آنجا میروند. اگر هر روز کارهای درست را انجام دهید و سخت تلاش کنید، به نتیجه خواهید رسید.»
هالند به وضوح از سنین کودکی استعداد بالایی داشت اما سختکوشی او مثالزدنی است. نورهایم از نزدیک شاهد بود. او یادآور شد: «چند هفته قبل از اولین بازیاش، یک تمرین سبک داشتیم و چند نفر عقب ماندند. ارلینگ از من پرسید که آیا میتوانم به او چند پاس بدهم تا بتواند گلزنی را تمرین کند. گفتم بله و حدود ۲۰ یا ۳۰ دقیقه بعد گفتم: دیگر بس است. او گفت: نه، نه. حالا بیایید از این زاویه تمرین کنیم. او فقط میخواست به تمرین کردن و امتحان تمام زوایای ممکن برای گلزنی ادامه بدهد.» نورهایم یک ساعت دیگر را هم صرف پاس دادن کرد و از اینکه هالند توپها را به راحتی وارد دروازه میکند حیرتزده شد.
خاص و سختکوش
نورهایم ادامه داد: «به همین دلیل است که او اینقدر خوب است. اینکه به چنین سطحی در فوتبال رسیده برای من اصلاً تعجبآور نیست، زیرا همیشه مشغول تمرین و اصلاح اشتباهاتش است. او واقعاً یکی از سختکوشترین افراد است. هیچ شانسی در مسیر حرفهای شدنش وجود نداشت. او کاملاً شایسته رسیدن به چنین جایگاهی بوده است.»
اوندهایم گفت: «در تمرین، اگر مسابقهای داشتیم که باید ۱۰ گل بزنیم، قبل از اینکه ما به ۱۰ گل برسیم، او به ۲۰ میرسید.»
گونار هاله، مربی تیمهای جوانان نروژ که با الفی پدر هالند در لیدز بازی میکرد، میگوید: «او همیشه تمرین میکرد، دلش میخواست به جای مدرسه رفتن فقط تمرین کند و فوتبال بازی کند. او اوایل کوچک اندام بود. تا ۱۵ یا ۱۶ سالگی از نظر بدنی چندان بزرگ نبود اما از ۱۷ سالگی رشدش بیشتر میشد. او همیشه چنین غریزهای داشت. همیشه میخواست گل بزند.»
هالند همچنین میخواست بیش از همه گلزنی کند، یک بار در بازی مقابل هندوراس در جام جهانی زیر ۲۰ سالهها، زمانی که فقط ۱۸ سال داشت، ۹ گل به ثمر رساند. هاله گفت: «او از زدن ۳ گل خوشحال نمیشود، از زدن ۵ گل خوشحال نمیشود. مدلش اینگونه است.»
اکنون ممکن است که قدرت بدنی هالند کشندهترین سلاحش باشد، اما سالهای قبل اینطور نبود و قبل از جهش رشد فیزیکیاش مجبور بود سرعت فکر کردن و تصمیمگیریهایش را بیشتر کند تا از بازیکنان بزرگتر و قویتر پیشی بگیرد. و همین مورد تبدیل به کلید موفقیتش شد.
آرنه تیالند، معلم ورزش که از سن ۱۳ تا ۱۵ سالگی با هالند کار میکرد، فاش کرد: «او واقعاً هوش خود را برای گلزنی توسعه داد. نمیتوانست فقط توپ را بزند و از کنار همه بدود. او یک بار در برابر یکی از مدافعان میانی ما بازی کرد که در سن خود بهترین در نروژ به حساب میآمد و ارلینگ او را فریب داد و یک پنالتی گرفت. او قویتر و سریعتر بود، اما ارلینگ فریبش داد. ارلینگ واقعاً باهوش است.»
هاله اضافه کرد: «هالند همیشه از هر جهتی در حال پیشرفت است و از جنبه فیزیکی هم مانند یک هیولا است.»
همه در براین او را به خوبی میشناسند. در رستوران محلی چینی ارزان و شاد «ون هوآ هاوس» پیراهن دورتموند امضا شده هالند با افتخار روی دیوار آویزان شده است. این رستوران یکی از مکانهای مورد علاقه هالند است. وقتی بچه بود اولین بار با مادربزرگش که معلم نروژی صاحب این رستوران بود، به اینجا آمد.
هوی زو وانگ که صاحب این رستوران است، گفت: «ما خیلی به او افتخار میکنیم، او بسیار متواضع است. در فصل پاییز پیراهن جدید منچسترسیتی او را خواهیم داشت!»
فروتن و ریشهدار
تقریباً همه در این شهر با هالند ارتباط دارند. نیمی از کودکان اینجا توسط مادر این مهاجم، گری ماریتا برات، آموزش دیدهاند. مادرش با وجود ثروت کهکشانی پسر، هنوز در مدرسه محلی شهر تدریس میکند.
هالند وقتی در براین است واقعا احساس آرامش میکند. اوندهایم گفت: «او با چنین شهرتی که دارد نمیتواند با خیال راحت اطراف مردم بچرخد، فقط یک جا وجود دارد که میتواند در آن احساس آرامش کند و آن خانهاش است؛ شهر براین.»
باشگاه «براین افکی» قصد دارد جایگاه موجود خود را توسعه دهد و جایگاههای جدیدی نیز بسازد. آیا حدس میزنید که به چه اسمی نامگذاری شود؟
قدم بعدی هالند بزرگترین قدم در دوران حرفهای اوست. این یک مسیر خوب برای رسیدن به قله بوده است، اما ریشههای او همیشه اینجا خواهند ماند.