رحمان رضایی به عنوان یکی از باثباتترین لژیونرهای تاریخ فوتبال ایران، هنوز هم مورد توجه رسانههای ایتالیایی قرار دارد. ستاره سابق خط دفاعی تیم ملی در ابتدای قرن ۲۱ برای هفت فصل متوالی در فوتبال ایتالیا توپ زد. رضایی که یکی از مدافعان فیکس بلاژ و برانکو به شمار میرفت، در دوران حضور قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی هم در قلب خط دفاع بازی کرد. ملیپوش سابق فوتبال ایران، بعد از ۵ سال حضور در ذوبآهن، به پروجا ایتالیا پیوست و دو فصل بعد، از مسینا سر درآورد تا دوران اوج فوتبالش را در این تیم پشت سر بگذارد. لیورنو، آخرین باشگاه رحمان در فوتبال ایتالیا بود. گاتزتا دلواسپورت، رسانه معروف فوتبال ایتالیا به سراغ رضایی رفته و بعد از یک معرفی اجمالی از او، در مصاحبهای مفصل با این بازیکن، خاطرات جالبی را مرور کرده است. رضایی در این گفتگو از اقدامات عجیب مدیرعامل ذوبآهن در دوران حضورش روی نیمکت این تیم گفته. در ادامه به سراغ خاطراتش از دوران حضور در سری آ و بازی با فوقستارگانی چون زلاتان، رونالدو مریخی و کریستیانو رونالدو رفته است. رحمان از علاقهاش به مربیگری در ایتالیا گفته و البته یک توصیه ویژه در خصوص مهدی طارمی به غولهای فوتبال ایتالیا داشته است. توصیه میکنیم این مصاحبه خواندنی را از دست ندهید؛
رحمان چطوری؟
خوب! من تهران هستم، هوا مثل ایتالیا گرم است، تقریباً ۴۰ درجه. من اغلب در رفت و آمده بین تهران و ترویزو هستم. جایی که پدر همسرم پس از ترک پروجا به آن نقل مکان کرد. من و همسرم در سال ۲۰۰۷ خانه ای خریدیم. او در آسیسی به دنیا آمد. ایران و ایتالیا برای من خاص هستند. من عاشق سبک زندگی و غذاهای شما هستم. همه کشور شما را دوست دارند.
این روزها تمرین میکنید؟ شغل شما چگونه پیش می رود؟
دو سه سال در دسته یک ایران یک باشگاه را هدایت کردم، سه سال به عنوان دستیار در لیگ برتر بودم. در آخرین تجربه ام مربی ذوب آهن بودم، یکی از اولین تیم هایی که در آن بازی کردم. ما به دلیل اشتباهات داوری ۱۴ امتیاز جریمه شدیم؛ به جای ۲۷ امتیاز ۱۳ گرفتیم. متاسفانه مدیرعامل سابق من در این زمینه مسئولیت دارد. این کار برای این بود که من را به دردسر بیاندازند و هدفشان این بود که مربی دیگری بیاورند!
دوست داری در ایتالیا مربیگری کنی؟
خیلی خیلی زیاد! می دانم که آسان نیست. در حال حاضر مربیان خوب زیادی در ایتالیا وجود دارد. چه کسی فکر می کرد سیمونه اینزاگی در اینتر و قبل از آن لاتزیو به مربی بزرگی تبدیل شود؟ به عنوان مثال، برادرش پیپو در میلان شرایط سختی داشت، حالا او در رجینا است. فوتبال غیرقابل پیش بینی است. دوست دارم در جایی که قبلا بازی کرده ام مربیگری کنم: پروجا، مسینا و لیورنو. من در سری آ ایران بزرگ شدم، کم شخصیتی ندارم. اگر فرصتی پیش بیاید، از آن استفاده می کنم.
چه شد که فوتبالیست شدید؟
من از برادران بزرگترم الگو گرفتم. وقتی شروع کردم ده سال هم نداشتم. در مدرسه بازی کردم، سپس در ۱۳-۱۴ سالگی به تیمی در شهرم پیوستم. من اصالتا مازندرانی هستم، فوتبال را در منطقه ای بسیار نزدیک به دریای خزر در شمال ایران شروع کردم.
شما در ابتدا مهاجم بودید. چگونه مدافع شدید؟
تا ۱۷ سالگی مدافع میانی بودم. بعد مهاجم شدم. من این کار را در المپیاد دانشگاهی نیز انجام دادم. دو گلم را به مکزیک در مالاگا به یاد دارم. وقتی وارد سطح اول ایران شدم، سرمربی ام در اواسط فصل به من گفت که قرار است مدافع شوم. من شک داشتم. اما هشت ماه بعد به تیم ملی ایران دعوت شدم.
آیا از کودکی فوتبال ایتالیا را دنبال می کردید؟
مقدار کمی! ما ۳۵ سال پیش بیشتر فوتبال خودمان را تماشا می کردیم. دو تیم بزرگ تهران، استقلال و پرسپولیس بودند. من به دومی علاقه داشتم. رقابتی به بزرگی اینتر و یوونتوس وجود دارد، حتی اگر در این مورد صحبت از دو تیم از یک شهر باشد. تهران ۱۵ میلیون نفر جمعیت دارد؛ ۶۰ درصد پرسپولیس و ۴۰ درصد استقلال. اولی در کل ایران نزدیک به ۴۰ میلیون هوادار دارد، دومی به خاطر مربیگری آندره آ استراماچونی در ایتالیا معروفتر است.
انتقال شما به پروجا در سال ۲۰۰۱ چگونه رقم خورد؟
این اتفاق را مدیون مدیر ورزشی فابریزیو سالواتوری هستم. او به ایران آمد و در اولین بازی من با تیم ملی شرکت کرد. او در تهران بود تا دو بازیکن دیگر را دنبال کند اما در نهایت مرا به پروجا آورد. بعدازظهر یک روز جمعه در ماه سپتامبر وارد شدم. همان ابتدا از ناحیه مچ پا آسیب دیدم، بنابراین خودم را به تمرین اختصاصی محدود کردم. شنبه یک ربع دویدم، با تیم تمرین نکردم. یکشنبه مقابل برشا روبرتو باجو و لوکا تونی بازی کردیم! بعد از پنج دقیقه که شان سوگلیانو آسیب دید، بدون گرم کردن و بدون اینکه کلمه ای به ایتالیایی بدانم وارد شدم. خوب کار کردم و تا پایان فصل به عنوان بازیکن فیکس بازی کردم.
رختکن پروجا چند قومیتی بود، آیا توانستی خودت را با شرایط وفق بدهی؟
چندملیتی بود، چه جور هم! آن هان از کره جنوبی، ترایانوس دلاس از یونان و زیسیس وریزاس و اسکار کوردوبا کلمبیایی بودند. سپس گروهی از ایتالیایی های قدرتمند؛ در دروازه سباستیانو روسی و آندره آ مازانتینی، در دفاع فابیو گروسو، در خط میانی جیووانی تدسکو، داوید بایوکو و روبرتو بارونیو. همه آنها با هم یک تیم واقعا عالی ساختند.
وقتی گروسو قهرمان جام جهانی شد چه فکری کردی؟
همیشه به او می گفتم که بازیکن بزرگی خواهد شد. او یک پای قدرتمندداشت، دونده بود و تکنیکی عالی داشت. بعدها فابیو با ایتالیا قهرمان جهان شد. خیلی برایش خوشحال شدم.
از سرس کاسمی چه خاطره ای دارید؟ و از خانواده گائوچی؟
من یک شخصیت بسیار خوب و یک مربی عالی را به یاد دارم. کاسمی به من گفت که برای موفق شدن باید چه کار کنم. همیشه به من یادآوری می کرد که تمرکز چقدر مهم است. از گائوچی ها، پسرش الساندرو را به خوبی به یاد دارم: یک فرد خوب، همیشه بسیار نزدیک به تیم. او تقریباً همسن ما بود، این رابطه او را با ما تسهیل می کرد.
آیا درست است که پدرش لوچیانو گائوچی آن هان بازیکن کره جنوبی را برای گلش به ایتالیا در جام جهانی ۲۰۰۲ دعوا کرد؟
رئیس عصبی بود زیرا آن در مسابقه به لطف اشتباهات بایرون مورنو داور بازی گلزنی کرد، اما تقصیر خودش نبود. آن به عنوان یک حرفه ای کار خود را انجام داده بود. گائوچی باید بهتر عمل می کرد.
چه چیزی از مسینا به یاد دارید؟
این یک تجربه عالی بود. من رابطه عالیای با رئیس پیترو فرانزا داشتم. در اولین سال حضورمان در سری B، صعود کردیم و دو سال فوق العاده را در سری A سپری کردیم. سپس تیم ورشکست شد و ناپدید شد. کارمین کاپولا را به یاد می آورم، پدیده ای در داخل و خارج از زمین. او حتی از زلاتان ابراهیموویچ هم نمی ترسید.
بهترین بازی شما با پیراهن مسینا مقابل کدام تیم بود؟
- من یک بازی شگفت انگیز مقابل یووه را به خاطر می آورم؛ ما با دو گل سرخیو فلوکاری ۲-۰ پیروز شدیم، در نیمه دوم آنها بهتر شدند و بازی ۲-۲ به پایان رسید. یووه فابیو کاپلو قوی ترین تیم بود. سپس به یاد میآورم که با مسینا ۲-۱ در سن سیرو مقابل میلان پیروز شدیم که شگفتانگیز بود. برای سه یا چهار سال همیشه تا آخر لیگ دلاورانه بازی میکردیم.
شما چندین بار زلاتان را به چالش کشیدید؛ آیا خاطرهای از آن نبردها باقی مانده است؟
او بسیار قوی بود، من دوئل های زیبایی را به یاد دارم. من بازی لیورنو و اینتر در جام حذفی ایتالیا را فراموش نمی کنم: قبل از نیمه دوم، ایبرا به من نزدیک شد و شروع به فارسی صحبت کردن با من کرد. به من گفت: "سلام ایرانی خوبی؟ خوبی؟". خیلی خوب صحبت کرد. او به من گفت که در مورد فارسی از دوستانش در سوئد چیزهایی یاد گرفته است. زلاتان آن زمان قوی بود، امروز حتی قوی تر است. او در ۴۰ سالگی با میلان تمدید کرد. او فوتبال را می شناسد، یک رهبر کامل است. هیچ کس مثل او توپ را در اختیار ندارد. ایبرا می داند که چگونه تیم را بالا ببرد. مثل زمانی که جوام بود شوت میزند، میپرد و گل میزند.
از اسطورهها صحبت کنیم. بازی مقابل دو رونالدو چطور بود؟
مریخی فوق العاده بود، قوی ترین فوتبالیست جهان، یک جادوگر. باعث میشد توپ ناپدید شود. او ۲۹-۳۰ ساله بود که با پیراهن میلان زانویش آسیب دید. این اتفاق در سال ۲۰۰۸ مقابل لیورنو تیم سابق من رخ داد. دو سال قبل از آن در جام جهانی تجریه چالش با کریستیانو رونالدو را داشتم. اما از نظر فنی رونالدو برزیلی چیز دیگری بود. در بین نام های بزرگ فقط حسرت بازی برابر لیونل مسی را دارم.
شما در سال ۲۰۰۶ به لیورنو پیوستید، اما تجربهات مانند تجربه های قبلی موفق نبود.
پس از فصل اول، رئیس باشگاه، آلدو اسپینلی به من گفت که باید قراردادم را نصف کنم و سپس دوباره در مورد آن صحبت خواهیم کرد. قبول نکردم و از تیم جدا شدم. روزهای سختی را پشت سر گذاشتم، خیلی بد، چون خیلی خوب کار می کردم.
کدام تیم را مدعی عنوان قهرمانی در فصل جدید سری آ میدانی؟
یووه با جذب پل پوگبا و آنخل دی ماریا، فصل خوبی خواهد داشت. اینتر همیشه قوی است، میلان هم همینطور. این سه تیم برای اسکودتو بازی خواهند کرد. رم بد نیست اما بهتر از آنها نمی تواند کار کند. من ناپولی را دوست دارم، اما ما به چند بازیکن جایگزین نیاز داریم برای بازیکنانی که به صورت فیکس بازی را آغاز میکنند. مهمتر از همه به جانشین برای کالیدو کولیبالی نیاز داریم. لوچیانو اسپالتی برای رویارویی در کل فصل، یک نیمکت قوی ندارد. سال گذشته میلان، اینتر و یووه از این نظر مجهزتر بودند.
در مورد تیم ملی ایتالیا چه نظری دارید؟
خیلی متاسف شدم که آنها را بازمانده از جام جهانی دیدم. روبرتو مانچینی در مسابقات قهرمانی اروپا بینقص کار کرد. در پلی آف مقابل مقدونیه شمالی عملکرد خوبی داشت، اما باید کارهای بیشتری انجام شود. من هفتهها به دلیل ناکامی ایتالیا در راهیابی به جام جهانی، ناراحت بودم. خیلی بد است که دوری ایتالیا از جام جهانی هشت ساله شود! ایتالیا بازیکنان قوی ندارد. زمانی بازیکنانی بسیار قوی در جمع لاجوردیپوشان وجود داشتند اما امروز به محض اینکه یک نفر در باشگاه عملکرد خوبی داشته باشد، دعوت می شود، اما فاقد شخصیت لازم برای موفقیت در تیم ملی هستند.
اما ایران. تیم ملی شما به جام جهانی راه پیدا کرد.
بله، ایران یکی از اولین تیم های ملی بود که جواز صعود را گرفت. به تیمهای ایتالیایی توصیه میکنم مهدی طارمی، مهاجم ایرانی پورتو را بگیرند؛ او بسیار قوی است، در سری آ خیلی خوب عمل میکند.
به عنوان سئوال آخر، این روزها به غیر از فوتبال سرگرمی و فعالیت دیگری هم دارید؟
من یک رستوران ایتالیایی در تهران دارم که مالک آن هستم اما مستقیماً روی آن کار نمی کنم، دیگران این کار را برای من انجام می دهند. پیتزا و پاستا درست می کنیم و صد در صد غذاها ایتالیایی است.