وحدت برای موفقیت یک تیم فوتبال بسیار مهم است، اما جیمی واردی و وین رونی تنها همتیمیهایی نیستند که با هم مشاجره دارند.
در دادگاهی که به خاطر مشاجرههای همسران این دو فوتبالیست تشکیل شده بود، رونی گفت که از واردی خواسته بود تا همسرش ربکا را در مسابقات یورو ۲۰۱۶ آرام کند، و جیمی، مهاجم لسترسیتی، ادعا کرد که «وین مزخرف میگوید!»
وین ۳۶ ساله و جیمی ۳۵ ساله در آن زمان بخشی از تیم انگلیس بودند و ربکا در کنار کالین همسر رونی نشسته بود تا بازی آنها را تماشا کند. در حالی که مشاجره بین واردیها و رونیها منجر به یک محاکمه افترای چند میلیون پوندی شده، اتفاقاتی به مراتب بدتر بین سایر همتیمیها رخ داده است.
در ادامه ما به بدترین دشمنیهایی که این بازی زیبا را نابود کرده نگاهی میاندازیم.
یان آرنه ریسه و کریگ بلیمی
در آستانه بازی بزرگ لیورپول مقابل بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۰۷، بلیمی، ریسه را «جینجه» (خواننده زن) خطاب کرد و به او گفت آواز بخواند، و با این کار ریسه را عصبانی کرد. پس از اینکه بازیکن نروژی قبول نکرد که این کار را انجام بدهد، بلیمی در حالی که مست بود چوب گلف را برداشت و با آن ریسه را کتک زد. ریسه ادعا کرد که این حمله به حدی وحشیانه بود که میتوانست به حرفه او پایان بدهد. زمانی که بلیمی پس از گلزنی در بازی حرکت چرخاندن چوب گلف را شبیهسازی کرد، او حتی بیشتر شوکه شد. بازیکن نروژی گفت: «این کار او واقعاً بیاحترامی است.»
میک مککارتی و روی کین
کین، هافبک سابق منچستریونایتد، هرگز کسی نبوده که حرفهایش را غیرمستقیم بزند، و این موضوع به نظر سرمربی او در زمان بازی برای تیم ملی ایرلند خوشحالکننده نبود. به عنوان کاپیتان تیم در جام جهانی ۲۰۰۲ در کرهجنوبی و ژاپن، او احساس کرد که باید علناً از آمادگی تیمش شکایت کند. مککارتی در مقابل سایر بازیکنان با کین برخورد کرد و بازیکن پاسخ داد: «جامجهانیات به درد خودت میخورد.» مربی، کاپیتان خود را به خانه فرستاد، اما این اولین باری نبود که آنها با هم درگیر میشدند. در سال ۱۹۹۲ باز هم با هم مشاجره داشتند، و مککارتی، کین را به خاطر دیر رسیدن به اتوبوس تیم «مایه شرمساری» خطاب کرد.
رافائل فاندرفارت و زلاتان ایبراهیموویچ
هم ایبراهیموویچ سوئدی و هم فاندرفارت هلندی فکر میکردند که بهترین بازیکنان تیم افسانهای آژاکس هستند. زمانی که هلند در یک بازی دوستانه مقابل سوئد قرار گرفت، ایبراهیموویچ در یک چالش بد، فاندرفارت را مصدوم کرد. ایبراهیموویچ بعداً گفت: «من از تو خوشم نمیآید. تو را به عنوان کاپیتان دوست ندارم. من عمداً تو را مصدوم نکردم و تو هم این را میدانی. اگر دوباره مرا متهم کنی، هر دو پایت را میشکنم و این بار این کار را عمداً انجام خواهم داد.»
لی بویر و کایرون دایر
یکی از بدترین دعواها زمانی اتفاق افتاد که همتیمیهای نیوکاسل یونایتد، بویر و دایر در نزدیکی پایان یک بازی در سال ۲۰۰۵ مقابل یکدیگر قرار گرفتند. دست به یقه شدن بین بازیکنان حریف به اندازه کافی بحثبرانگیز و بد است اما بین دو همتیمی خیلی بدتر است. بنا به گزارشها، بویر از اینکه دایر به او پاس نمیداد شاکی بود و همتیمیاش پاسخ داد که به دلیل اینکه او را بازیکن خوبی نمیداند توپ را به او نمیدهد. هر دو بازیکن اخراج و محروم شدند.
مایکل اوون و آلن شیرر
شیرر علاقه زیادی به تیم دوران جوانیاش نیوکاسلیونایتد دارد و با همتیمی سابق خود، اوون که اظهارات تحقیرآمیزی درباره آنها میکرد، رفتار خوبی نداشت. بازیکن سابق لیورپول در شرح زندگینامه خود گفت که هواداران نیوکاسل در مورد وضعیت باشگاه خود دچار توهم هستند. اوون که مانند شیرر یکی از بهترین مهاجمان انگلیس بود، بعداً گفت که انتقال به جمع کلاغها پس از رئالمادرید یک گام نزولی بود و از آن کار پیشمان است. شیرر کلیپی از اوون منتشر کرد که میگفت «منتظر است تا در شش یا هفت سال بعد بازنشسته شود» و زیرش نوشت «بله، مایکل، ما هم به این موضوع فکر میکردیم، در حالی که هفتهای ۱۲۰ هزار پوند میگرفتی».
عثمان دابو و جوی بارتون
بارتون در طول دوران حرفهای خود هرگز از جنجال دور نبود، اما یکی از بدترین لحظاتش حمله به همتیمیاش، دابو در سال ۲۰۰۷ در طول یک جلسه تمرینی بود. شاهدان گفتند که او پشت سر هم به دابو که روی زمین افتاده بود مشت میزد و در نتیجه چشمش آسیب دید. بارتون حمله را پذیرفت و به چهار ماه حبس تعلیقی و دو سال محرومیت محکوم شد.
اشتفان افنبرگ و لوتار ماتئوس
وقتی بایرن مونیخ در سال ۱۹۹۹ در فینال لیگ قهرمانان اروپا با منچستریونایتد بازی کرد، دو هافبک ستاره این تیم نمیتوانستند نفرت متقابلشان را از هم پنهان کنند. افنبرگ شجاعت ماتئوس را پس از شکست در زدن پنالتی آلمان در فینال جام جهانی ۱۹۹۰ زیر سؤال برد. ماتئوس بعداً گفت که افنبرگ پسرفت کرده و به نظرش بهتر است که بایرن او را بفروشد. افنبرگ در پاسخ به این گفته، در شرح زندگینامهاش فصلی را به عنوان «آنچه لوتار ماتئوس در مورد فوتبال میداند» اختصاص داد و آن را خالی گذاشت.