سوابقت نشون میداد که نمیشه روی حرفت حساب کرد. شرارت در تو‌ نهادینه ست و عملت با حرفت خیلی فرق داره جناب صادقی.

آقا نخواستنت، فنی داغون شده بودی، رفتاری الانشم که ده سال رسد کردی خامی، تا برسه به اونوقت که خام‌تر بودی . دیکه انقد کینه کردن و زهر ریختن نداره که. سنت بالا رفته بود و بجای تمرین کردن درست فقط شر درست میکردی. خودتم مربی بودی مطمئن باش خودتو میذاشتی کنار. کارت شده بود سوتی دادن و دعوا با این بازیکن و اون بازیکن.

هرسال میاد همین داستانو به یک شکل تعریف میکنه یه بار میگه قلعه نویی بازوبندو داد رحمتی یه بار میگه من بازوبندو بستم رودست رحمتی یه بار میگه دعوا شد بابا فهمیدیم سوختی ازینکه رحمتی مربی موفقی داره میشه خودت تو مجازی درجا میزنی توهمونی که اومدی با دارودسته رفیقای سهمخواهت برهانیو دوستان بابایی بابایی راه انداختین جامو از تیم شفر گرفتین رحمتیو فراری دادین حتی گفتی مجیدی با بابایی دوسته پس دشمن استقلاله ولی همین بابایی امسال قرارداد فرهادو بست تیمم باکمکش بست بهترین نتایج تاریخو گرفتیم معلوم شد شماها دشمن استقلال بودین! بعدش آقای دروغگو! جوادنکونام اونسال قرار بود کاپیتان بشه مجیدی وقتی فهمید گفت این بی احترامی به منه و خداحافظی کرد نکونامم گفت من بازوبندو نمیخوام امیرخانم بازوبندو داد رحمتی که از همونروز تو برهانیو منتظری دشمن رحمتی شدین حالا منتظری و برهانی چندسال بود استقلال بودن توکه تازه از تبریز برگشته بودی فاز چی برداشته بودی؟؟

من نمیفهمم صادقی و برهانیو! الان پنج ساله هروقت مهدی رحمتی اسمش یه مدت میوفته سر زبون این دوتا پیداشون میشه شروع میکنن علیهش صحبت میکنن بارها هم این حرفارو زدن ماهم شنیدیم تکرار دوباره و دوبارش برا چیه؟؟ هر بارم که داستانو تغییر میدن! سال ۹۱ امیرخان بازوبندو خواست بده نکونام همین قضیه باعث ناراحتی فرهاد شد که داشت برمیگشت استقلال و فرهاد با یه نامه ی خداحافظی علیه قلعه نویی خداحافظی کرد بعد ازین اتفاق نکونام هم اعلام کرد بازوبندو نمیخواد اونموقع جباری هم مصدوم بود امیرخان اومد بین بازیکنا نظرسنجی گذاشت کی کاپیتان بشه تو اون برهه رحمتی تو اوج بود وبعد از فرهاد محبوبترین استقلالی بود تابلو بود رای میاره همین صادقی و منتظری دعوا راه انداختن که این چه مدلشه دست آخر امیرخان جمعشون کرد تو اتاق گفت نظر من اینه رحمتی کاپیتان باشه شما اگه مشکلی دارید بگید اونجا منتظری که فصل قبلشم بخاطر بازوبند دربی معروف ایمون زائد با مظلومی و یوسفی دعواش شده بود عصبانی شد قهر کرد صادقی هم گفت دستور امیرخانه بازوبندو بست رودست رحمتی آقا ازون روز همه اینا با رحمتی چپ افتادن