فرانک لمپارد و در حال حاضر توماس توخل به ایجاد شرایط عالی برای شکوفایی بازیکنان بومی کمک شایانی کردهاند. زمانی جاش مکایچران و اولا آینا بودند. زمانی دومینیک سولانکه و گائل کاکوتا بودند.
فصلی تحت مربیگری مائوریتسیو ساری گذشت که هیچ فرصتی به هیچکدام از بازیکنان آکادمی نداد. چلسی مربیای داشت که به مدیر فنی آقای مایکل اِمِنالو گزارشی داد مبنی بر اینکه باشگاه باید در آکادمی را تخته کند زیرا نه تنها سودی ندارد بلکه هزینههای زیادی روی دست باشگاه میگذارد.
گل آکادمی
گل سوم چلسی مقابل یوونتوس در بازی هفته قبل لیگ قهرمانان اروپا به نوعی تمام این بحثها را خاتمه داد؛ ریس جیمز به شیوه خاص خودش جلو رفت، روبن لوفتوسچیک در محوطه چرخید، کالوم هادسوناودوی کار را تمام کرد. چلسی گلی ساخت که شاید کاملترین تأییدیه برای حرف رومن آبراموویچ بود که مکرراً مورد تمسخر قرار گرفت؛ مبنی بر اینکه تیم اول چلسی مملو از استعدادهای آکادمی است.
علاوه بر جیمز، هادسوناودوی و لوفتوسچیک، تروو شالوبا گل اول را به ثمر رساند و شروع تماشایی فصل خود را کامل کرد. میسون مانت و آندریاس کریستنسن نیمکت را گرم میکردند. حتی اگر روملو لوکاکو را که در ۱۸ سالگی به چلسی پیوست و تابستان امسال مجدداً به این تیم ملحق شد، را در نظر نگیریم، اعضای تیم جوانان چلسی ۲۷ درصد از زمان بازیها را در زمین حضور داشتند و یک سوم گلها را به ثمر رساندند.
این پدیده محدود به چلسی نیست. لیست بازیکنان هفته قبل لیگ برتر را از نظر بگذرانید و میبینید که همه به جز یک نفر از فارغالتحصیلان آکادمی چلسی بودهاند: ادی انکتیا در آرسنال، تینو لیورامنتو و آرماندو بروجا در ساوتهمپتون، بیلی گیلمور در نورویچ، مارک گوئهی و کانر گالاگر در کریستال پالاس، برتراند ترائوره در استون ویلا، طارق لمپتی در برایتون، ناتان آکه در منچسترسیتی، دکلان رایس در وستهام، رایان برتراند در لستر، جک کورک و یوهان برگ گودموندسون در برنلی به علاوه لوئیس بِیت در لیدز.
استعمار لیگ برتر
چلسی نه تنها در حال ساختن تیم خودش، بلکه در حال ساخت دیگر تیمها است. آنها فقط لیگ برتر را رهبری نمیکنند، آنها در حال استعمار هستند و آن را به رنگ آبیِ کوبهام (کمپ تمرینی چلسی) درمیآورند.
چه اتفاقی افتاده؟ آیا این نسلی طلایی از بازیکنانی با استعداد غیرطبیعی و توانایی منحصر به فردشان برای پل زدن از آکادمی به سمت فوتبال نخبگان است؟ یا آیا آنها بلاخره کمی کمک دریافت کردهاند؟ توماس توخل گفت: «ما در تمرینات متوجه شدیم که بچههای خیلی خوبی اینجا داریم. موضوعی که بیشتر از هرچیزی من را خوشحال میکند این است که چقدر آنها به پیراهن و باشگاه اهمیت میدهند و چقدر دلشان میخواهد در همین باشگاه به کار خود ادامه بدهند.»
دلالی بازیکن
در حالیکه توخل با بهکارگیری استعدادهای نسبتاً بیتجربه مثل شالوبا و جیمز اعتبار زیادی برای خود بهدست آورد، از خیلی جهات از قبل از ورود او مقدمات کار درست شده بود. برای سالها رویکرد چلسی به آکادمی شبیه به رویکرد دلالان ملکی لندن با آپارتمانهای مجللشان بود که هیچوقت قصد نداشتند خودشان ساکن این آپارتمانها شوند. چلسی با ثروت و امکاناتش بهترین بازیکنان اروپا را پرورش میداد و دستمزد عالی به آنها میداد و شاهد افزایش ارزش آنها در دیگر تیمها بود.
البته به طور کلی تمرکز اصلی بر روی تربیت بازیکنان برای استفاده خود چلسی بود. و طبیعتاً تمام مربیان حرفهای درستی میزدند. آنتونیو کونته به محض ورودش به تیم در سال ۲۰۱۶ از افرادی مثل آینا و ناتانائیل شالوبا تعریف کرد و بعد با ۱۳ بازیکن قهرمانی لیگ را بهدست آورد. در زمانی که اقتصاد فوتبال باعث شد تا بازیکنان به راحتی به عنوان بازیکن قرضی به فروش برسند و با مالکی که هنگام نتیجه نگرفتن به راحتی در خروج را نشان میداد، عکسالعمل متفاوت چه نتیجهای در بر داشت؟
محرومیت
شاید بزرگترین نقطه عطف زمانی رخ داد که فرانک لمپارد در سال ۲۰۱۹ وارد شد و چلسی موقتاً از نقل و انتقالات محروم شده بود. سرمربی سابق چلسی، ساری، عدم علاقهاش به آکادمی را به راحتی بروز میداد، و در زمان حضورش حتی یک بار هم در جلسه تمرینی یا بازی تیم زیر ۲۳ سالهها شرکت نکرد. اما در عوض لمپارد در اولین فصل حضورش به ۸ نفر از اعضای آکادمی فرصت حضور در تیم اول را داد که در واقع یک رکورد برای باشگاه محسوب میشد. میسون مانت، فیکایو توموری و تمی آبراهام از جمله افرادی بودند که به جلوی صف رسیدند. آنها بازی میکردند و گهگاهی مرتکب اشتباهاتی میشدند اما مهمتر از همه در جو بازیهای بزرگ قرار میگرفتند و میآموختند.
به نوعی شهرت مربیگری لمپارد، موفقیت خیرهکننده توخل را تحتالشعاع قرار داده است. و در نهایت انگشت آبراموویچ او را هم نشانه خواهد گرفت. اما اگر آن ۱۸ ماه حیاتی وجود نداشت، امثال مانت و جیمز الان کجا بودند؟ چنین مواردی باید جزو میراث لمپارد به عنوان سرمربی چلسی در نظر گرفته شود.
طبیعتاً آکادمی همچنان پولساز است. خروج آبراهام، توموری، گوئهی و دیگران بیش از ۹۰ میلیون پوند در تابستان امسال به همراه داشت. ۲۲ بازیکن دیگر هم قرض داده شدهاند. توموری در میلان و زیر نظر استفانو پیولی زندگی دوباره بهدست آورده و آبراهام از آموزش شخصی ژوزه مورینیو در رم بهره میبرد.
راهی برای همه
نکته مهم این است که راه رسیدن به تیم اول هنوز برای همه وجود دارد. نوجوان بااستعداد بعدی که از آکادمی چلسی بیاید دیگر تسلیم بازیهای دوستانه بیمعنی پیشفصل و قرض دادن به ویتسه و هادرسفیلد نمیشود. پشتکار داشته باشید، ارزش خود را نشان بدهید و شما هم میتوانید عرقکرده و خندان با جام لیگ قهرمانان عکس بگیرید.
توماس توخل این شیوه را به طور غریزی میشناسد، و حرفه خود را به عنوان مربی جوانان اشتوتگارت آغاز کرده بود. توخل میداند که بهترین تیمها همیشه بازیکنان بومی را با بازیکنان سطح جهانی ترکیب کردهاند؛ هسته بومی به همراه چند سوپراستار. او میداند که ایمانش به جوانان فقط تا جایی که نتیجه خوبی حاصل شود و صبر و حوصله آبراموویچ اجازه بدهد جلو میرود. اما حداقل در حال حاضر دو نیمه تیم چلسی کاملاً با یکدیگر هماهنگ هستند.