به 2 دلیل باختیم. در نیمه دوم کاملا زیر و رو شدیم و از یک تیم تهاجمی و تکنیکی در کلاس اول جهانی تبدیل شدیم به دقیقا برعکس یعنی ترسو عقب نشسته و بسیار بی انگیزه. نظم به کلی در حرکات تاکتیکی ناپدید شد و به جاش سر درگمی و کندی در تصمیم گیری و پاس کاری بیهوده و بی معنی در جلوی دروازه خودی بر بازی ما حاکم شد. گل هایی هم که خوردیم بدون استثنا نتیجه لو رفتن توپ در حین همین پاسهای فاقد منطق یا هدف مشخص و البته بسیار کند در بیخ گوش دروازه خودی بودند. عامل دوم، بی دقتی فاجعه بار در شوت زنی به سوی دروازه حریف بود. شاید 6 تا شوت رو به آسمون زدیم در حالیکه تیم حریف فقط ناظر و تماشاچی منفعل بود و اگه این 6 شوت توی چارچوب بودند بی برو برگرد 2 تا گل از توش در می اومد. همچنین 2 موقعیت تک به تک خیلی آسون هم داشتیم که اونم به باد دادیم. نیمه دوم اصلا انگار هول و گیج بودیم. انگار هم عجله داشتیم، هم نداشتیم!