هفتمین قهرمانی، همه سختیها را شست و برد. مثل آب روی آتش بود برای ملیپوشان والیبال نشسته. حتی همه اتفاقات بد قبل از آن هم، مانع تکرار قهرمانی شاگردان هادی رضایی در پارالمپیک توکیو نشد. مرتضی مهرزاد، اسپوکر تیم ملی والیبال نشسته، دومین مرد بلند قامت دنیا هم در این خاطرهسازی سهیم بود. به نظر او تیم ملی والیبال نشسته، در توکیو دو فینال را پشت سر گذاشت و با شکست بوسنی و روسیه مدعی و تصاحب قهرمانی، باز هم ثابت کرد، بهترین تیم جهان است.
هفتمین قهرمانی پارالمپیک، خیلی چسبید؟
برای ما فرقی نداشت، ما قهرمانی میخواستیم. ما تا قبل از پارالمپیک توکیو، ۲ سال سخت را به خاطر کرونا داشتیم، چرا که باشگاه و تمرین تعطیل بود، به همین دلیل قهرمانی بعد از این روزهای سخت خیلی به بچهها چسبید. ما آن روزها، حتی در شهرهای خودمان هم نمیتوانستیم تمرین کنیم. در شرایط کرونا سخت بود که بدنهایمان را آماده نگه داریم.
تیم ملی والیبال نشسته، اتفاقات خیلی تلخی را از سر گذرانید اما باعث نشد، قهرمانی را از دست بدهید، درسته؟
اتفاقات بد، برای تیم ما در پارالمپیک توکیو مثل زنجیر شده بود؛ درست از شب قبل از سفر و با فوت پدر مهرزاد مهربان شروع شد، وقتی رسیدیم توکیو، مادر آقای رضایی فوت کرد، روز اول مسابقات انگشت حسین گلستانی شکست، بعد از بازی با بوسنی هم برادر آقا فرید فوت کرد. دیگر خستگی و مصدومیت بقیه بچهها بماند. با این حال این اتفاقت باعث نشد، روند تیم به هم بریزد و ما قهرمانی را از دست بدهیم. ما قهرمانی را میخواستیم و با این وضعیت همه ما برای هم بازی میکردیم، در آن شرایط سخت با قهرمانی ثابت کردیم تیم هستیم.
این فینال اما خیلی متفاوت بود، نه؟ بر خلاف دورههای قبل، با روسیه به جای حریف سنتی برای قهرمانی جنگیدید.
مسابقه خیلی متفاوتی بود، چرا که ما فکر میکردیم بوسنی حریف ما در فینال است اما روسیه بالا آمد. البته برای تیمی که قهرمانی میخواهد، مهم نیست حریفش بوسنی باشد، یا روسیه یا برزیل. فینال، فینال است. البته ما با بوسنی در نیمهنهایی فینال زودرسی داشتیم که آن را شکست دادیم. در واقع ما برای قهرمانی این پارالمپیک، دو فینال را بردیم.
میخواهی بگویی این قهرمانی هم متفاوت بود؟
واقعاً این قهرمانی، قهرمانی بود. به هر حال برای مسابقه در فینال با بوسنی خیلی هیجان و استرس داشتیم، چرا که ما از سیدنی تا ریو، با بوسنی در فینال بازی میکردیم. با این حال مقابل روسیه هم امیدوار بودیم که برندهایم. منظورم اعتماد به نفس کاذب نیست، بلکه ایمان داشتیم و نتیجه هم نشان داد که ما برتر بودیم.
چه اتفاقی افتاد که ست سوم در فینال را به روسیه باختید؟
ورزش است و همه توقع دارند ما ۳- صفر برنده شویم اما روسیه تیم خیلی فوقالعادهای بود. اینطور نیست که فقط ما کار میکنیم، آنها هم سرمایهگذاری کردهاند. ست سوم بازی فینال اوج کار روسیه بود، آنها به آب و آتش زدند تا بازی را از چنگ ما درآورند و در اولین فینال قهرمان شوند اما ما در ست چهارم، اجازه ندادیم نفس بکشند.
پس بعد از قهرمانی، راحت خوابیدید؟
آن شب که راحتتر از هر شبی خوابیدم، چرا که دو هفته در دهکده خیلی سخت گذشت اما قهرمانی، مثل آب روی آتش بود، همه سختیها را شست و برد. با مدال طلا همه اتفاقات بد، مصدومیتها، دوری از خانواده هم تمام شد. در واقع حکم نوشدارو را داشت.
بعضیها میگفتند چرا آقای رضایی از مرتضی مهرزاد کم استفاده میکند، آقای رضایی هم گفت مرتضی عاشق شده و تمرکز نداشت. درسته، عاشق شدی؟
من نه! من اتفاقاً به جز بازی با چین، مدام در زمین بودم، مگر اینکه در سیستم بازی، سر چرخش بیرون میرفتم، درست مثل جابهجایی لیبرو با سرعتیزن در والیبال ایستاده. به نظرم که قضیه عاشقی من هم، شوخی آقای رضایی بود.
بازی در پارالمپیک با وجود کرونا اذیتکننده نبود؟
روزهای سخت و خیلی اذیتکنندهای بود چرا که ما بابت کرونا هم هر روز تست میدادیم و هم باید با ماسک تردد میکردیم و حتی موقع تمرین و بازی هم ماسک داشتیم. همین مسئله کار را سخت میکرد. استرس ابتلا به کرونا، به همه فشار میآورد. هر چند همه محدودیتها و پروتکلهای بهداشتی، به خاطر حفظ سلامتی خودمان بود.
تمرین در اردو بعد از یکسال و نیم، سخت بود؟
ما مدت زیادی دور از تمرین بودیم و بعد که به اردو برگشتیم، بدنهایمان هنگ کرده بود، چرا که تمرینات فشرده و سنگینی داشتیم. اوایل کار سخت بود اما کمکم عادت کردیم.
تو در توکیو هم مثل ریو مورد توجه بودی؟
دقیقاً در توکیو هم همین اتفاق افتاد، همه به دلیل بلندی قدم، به من خیلی توجه میکنند و متأسفانه بیشتر از بقیه به چشم میآیم. در حالی که دوستان من بهترین بازیکنان دنیا هستند اما بیشتر توجه، به من میشود. در حالی که این توجه خیلی خوب نیست، خودم از این همه توجه اذیت میشوم.
رفتن هادی رضایی، سرمربی تیم ملی را چطور میبینی؟
آقا هادی همه این سالها زحمات زیادی برای تیم ملی والیبال نشسته و بچهها کشیده. او نه تنها از نظر فنی که حتی برای حل مشکلات بچهها هم کم نمیگذاشت. حتی در مسائلی که شاید در حیطه کاریاش نبود. او همیشه هوای بچهها را داشت. امیدوارم او از تیم ملی نرود و هرچه خیر و صلاح است، اتفاق بیفتد.