زهرا نعمتی کماندار پارالمپیکی، بعد از هتتریک طلایی اش در توکیو بدش نمیآید که طلای پارالمپیک ۲۰۲۴ پاریس را هم به کلکسیونش اضافه کند. او بعد از ناکامی در گرفتن سهمیه المپیک، تیرهایش را برای میدان پارالمپیک آماده کرد و مصمم تر از همیشه هتتریک مدال طلا را نشانه رفت .نعمتی که تا به این جای کار همیشه با تیرهایش سدهای پیش رو را برداشته ، معتقد است بانوان ما به رغم نامهربانیها و ناباوریها الهام بخش بوده و پابه پای مردان و حتی فراتر از آنها گام برمیدارند.
پارالمپیک توکیو برای تو چگونه بود؟
این پارالمپیک برایم ویژه بود و از مدتها قبل خودم را برای یک نبرد سخت آماده کرده بودم، قبل از مسابقات پیش بینی کرده بودم که رقبایم با تمام توانشان به توکیو بیایند. البته آنها هم به خوبی من را میشناختند و میدانستند که من حریف سرسختی برایشان هستم.به خودم قول داده بودم که تمام تلاشم را بکنم و لحظه ای عقب ننشینم.در تاریخ تیروکمان دنیا تا به حال هیچ کمانداری ۳ مدال طلا نگرفته بود و از آنجایی که من همیشه تاریخ شکنی را دوست دارم خوشحالم که توانستم این اتفاق را رقم بزنم که در نهایت لطف خدا و حمایتهای بقیه هم در این راه شامل حالم شد. شرایط پارالمپیک توکیو با دورههای قبل متفاوت بود. از طرفی روزهای اول هوا بسیار گرم بود و در روزهای بعد به شدت افت دما و باد و باران داشتیم. این شرایط جوی کار را برای ما سخت کرد ولی خداراشکر که در نهایت به هدفی که میخواستم رسیدم.
تو ثابت کردی که هتتریک مخصوص فوتبال نیست و در تیروکمان هم میشود هتتریک کرد.
تیروکمان ورزشی است که ذهن و مقاومت ذهنی حرف اول را میزند. من راهی جز قهرمانی برای خودم نگذاشته بودم و حتی در مراسم افتتاحیه هم علامت ۳ را نشان میدادم. از همان اول دنبال سومین طلایم در پارالمپیک بودم، شاید خیلیها متوجه نبودند که این عدد ۳ چه چیزی است اما این هدفی بود که من به آن قول رسیدن داده بودم.فوتبال جزو رشتههای پرطرفدار است و خیلیها آن را دنبال میکنند، اما به هرحال من نشان دادم که در یک ورزش انفرادی هم میشود هتتریک کرد و مردم را به همان اندازه خوشحال کرد .خدارا شکر میکنم بابت اینکه شاید لحظه ای توانستم مردم را خوشحال کنم.
این سومین طلایت در پارالمپیک بود، اما به نسبت ۲ مدال طلای قبلیات هیجانیتر به نظر میآمدی. دلیلش چیست؟
این طلا شیرن ترین مدال زندگی ام بود و از قبل میدانستم که دارم چه کاری انجام میدهم .دقیقا میدانستم که کجای هدف را باید نشانه بگیرم.البته بماند که تا حد زیادی هیجانم را کنترل کرده بودم .وقتی یک کاری تا به حال رقم نخورده، انجامش سخت است و این نشان دهنده این است که مسیر، مسیر سختی بوده که تا به حال کسی موفق به انجام آن نشده است. خیلی سخت است که در ورزش و در این رشته یک نفر همیشه در راس قرار بگیرد، حتی در المپیک هم میبینیم که بهترین کمانداران، مدام در حال تغییرند. در این رشته یک تیر است و یک نشان و همه چیز باید خیلی مرتب باشد و دست به دست هم دهد تا یک مدال تکرار شود.
آیا این طلا توانست ناکامیات در گرفتن سهمیه المپیک را بشورد و ببرد؟
بله... باوجود اینکه فدراسیون تیروکمان برای المپیک هزینه زیادی کرده بود وبه رغم امیدی که برای گرفتن سهمیه تیمیبانوان داشتیم ولی متاسفانه نشد که بشود. از همینجا باید از فدراسیون تیروکمان بابت تمام حمایتهایشان از من و از تیروکمان بانوان تشکر کنم.این را هم باید در نظر بگیریم که من قبل از پارالمپیک مسابقات زیادی را شرکت کردم و همین باعث شد تا در پارالمپیک نتیجه خوبی بگیرم.زمانی که نتوانستم سهمیه المپیک را بگیرم خیلی ناراحت شدم اما تیروکمان این را به من یاد داد که نه درگذشته بمانم و نه ذهنم به دنبال آینده برود بلکه از فرصتهایم در زمان حال استفاده کنم.
چه کسی در ثبت این هتتریک بیشتر از همه به تو کمک کرد؟
نمیتوانم فقط اسم یک نفر را بگویم چون همه دست به دست من دادند تا این مدال گرفته شود.فدراسیون تیروکمان انصافا اردوها و مسابقات تدارکاتی خوبی برای ما درنظر گرفتند و بماند که کمیته ملی پارالمپیک هم برنامه ریزی خوبی را برای ما انجام داده بود وباید از مربیان خوبی که در این ۵ سال همراه من بودند مثل حمزه صفایی، کهتری، بهزاد پاکزاد،مجیدمیررحیمی و هم چنین مربی تغذیه، مربی بدنساز، رامین امیرساسان، حسین توکلی، مریم عباسی، حبیبیان، کاظم پور، و سخایی و...همگی حامیو کمک حال من در این پارالمپیک بودند.هم چنین دکتر واعظ موسوی هرلحظه در کنار من بود و با تجربیات ، راهنماییها و پیگیریهای شبانه روزی اش به من کمک بسیار کرد وگرچه جایش در پارالمپیک خالی بود ولی شبانه روزی تلفنی با او در ارتباط بودم و به خودم افتخار میکنم که توانستم مسیری را که او به من نشان داد را به درستی طی کنم.به هر حال قدردان تمام مربیان و کسانی که کمک کردند هستم.گذشته از اینها با وجود منتقدان و کسانی که فکر میکردند نعمتی دیگر تمام شده، افرادی مثل شعبانی بهار در فدراسیون تیروکمان بودند که به من ایمان داشته و وقتی زحمات و تلاشهای من را میدیدند، هرروز من را بیشتر امیدوار میکردند و میگفتند فقط برو و انجامش بده. همه این مسائل انگیزه من را بیشتر کرده و خوشحال بودم که عزیزانی هستند که به من باور دارند.
دوری از خانواده در اردوهای فشرده قبل از پارالمپیک، برایت سخت نبود؟
خانواده من در این مدت خیلی اذیت شدند و نبودم برایشان ناراحت کننده بود . من بخاطر تمرکز زیاد روی کارم حتی تلفنی هم نمیتوانستم باآنها صحبت کنم و علاوه بر من، خانواده ام هم فشارو استرس زیادی را در این مدت متحمل شدند .امیدوارم که با این مدال گوشه ای از زحمات و استرسی که به آنها وارد کردم را جبران کرده باشم.
این آخرین پارالمپیکت بود یا طلای چهارم درراه است؟
در حال حاضر مشغول استراحت و ریکاوری هستم و اگر که مشمول قوانین خاصی نشوم چراکه نه و خیلی دوست دارم که مدال پارالمپیک پاریس را هم در کلکسیون مدالهایم داشته باشم.
کمیهم از مسابقه میکس تیمیبگو که بعدش با اشکهایت، اشک همه را در آوردی.
من از پارالمپیک لندن و ریو ۲ مداله به کشور برگشتم و امسال اولین دوره ای بود که با یک مدال از پارالمپیک برمیگشتم.علاوه بر این، هم تیمیام غلامرضا رحیمیدر این مدت فشارهای زیادی را تحمل کرد و دوست داشتم که نتیجه زحماتش را بگیرد و او هم دست پر برگردد.او با مدالش در پارالمپیک قبل و رکوردی که این دوره جا بجا کرد، تحت فشار و استرس زیادی قرار گرفت.خیلی دوست داشتیم که در میکس تیمیهم مدال بگیریم و افتخار دیگری برای کاروان ایران رقم بزنیم ولی به رغم تلاشهای ما نشد که بشود.لحظههایی در زندگی هست که از کنترل ما خارج است، روز مسابقه میکس تیمی، باد و باران شدیدی در توکیو میآمد و کمیمحاسباتمان را به هم ریخت.
با وجود زنان سدشکنی مثل تو خیلی از مواقع، جامعه زنان را باور ندارد.به عنوان یک زن قدرتمند با این بخش از جامعه چه صحبتی داری؟
زنها هم میتوانند در عین فشارها، ناامیدیها و ناباوریها بهترین باشند و اتفاقات درخشانی رقم زده و سدهای ذهنی را بشکنند.عجیب است که حتی اسپانسرها هم ب ورزش زنان اعتماد نمیکنندو متاسفانه هنوز این جریان در جامعه ما جا نیفتاده است .اما بیشتر از این نمیتوانند مقاومت کنند و من چه در پارالمپیک بعد باشم و چه نباشم.چه این ورزش را ادامه بدهم و چه ندهم، میدانم که زنهای ما همچنان الهام بخش و روبه جلو اند .شما در همین پارالمپیک دیدید که زنان کاروان به چه شکل درخشیدند.در کاروان ما امثالهاشمیه متقیان بودند که با غیرت جنگیدوپرچم ایران را بالا برد.روز به روز تعداد زنان قهرمان و سدشکن درتمام بخشهای جامعه مثل زنان کارآفرین بیشتر میشود و ای کاش بتوانیم به آقایان یادآور شویم که زنان هم میتوانند پابه پای مردان و حتی بالاتر از آنها حرکت کنند .یک صحبت هم با زنان کشورم دارم که بدانند رقابت بیرون از دایره خانمها و نه در بین آنها ست و ما باید دست به دست هم داده تا مسیر موفقیت را طی کرده و لحظه ای ناامید نشویم.