خبرورزشی - سوشا مکانی که ناگهان از رنگ قرمز به آبی تغییر وضعیت داد، اعتقاد دارد با اختلاف بهترین دروازهبان ایران است. چکیده ای از مصاحبه طولانی او را در زیر میخوانید:
*من نمیگویم اهل فضای مجازی نیستم اما فقط یک صفحه در اینستاگرام دارم. نه در فیسبوک و کلاب هاوس عضو هستم و نه توئیتر و مسنجر. علاقه دوران کودکیام را بدون هر گونه فشار، جاهطلبی و منفعتطلبی ابراز کردم و به صراحت حرفم را زدم تا هواداران استقلال بدانند من هم طرفدار این تیم هستم. نه به خاطر اینکه امتیازی بگیرم و نه به دلیل گمانه زنیهایی که در رابطه با حضورم در استقلال مطرح شد.
*اگر میخواستم پیراهن استقلال را بپوشم، قبل از رشید مظاهری به این تیم میرفتم چون شرایط من طوری بود که میتوانستم خیلی راحت بیایم و برای استقلال بازی کنم. آن زمان در کوران مسابقات بودم و این پیشنهاد را از استقلال دریافت کردم اما اینها ارتباطی به ماجرای هواداری من ندارد. وقتی دیدم استقلال تنها است و نیاز به حمایت چهار نفر مثل من دارد، این کار را انجام دادم. ضمن اینکه با چند بازیکن استقلال رفاقت نزدیک دارم و احساس کردم این حمایت من شاید بتواند به آنها روحیه بدهد. من با وریا غفوری سال ها هم اتاقی بودم و فرشید اسماعیلی و ارسلان مطهری هم دوستان نزدیکم هستند. باز هم تأکید میکنم دیدم استقلال تنها بود و تشخیص دادم شاید در آن شرایط بتوانم کمی حمایت کنم. خدا را شکر استقلال هم توانست از گروه خود صعود کند.
*باور کنید بین هواداران تیم پرسپولیس یا نفت مسجدسلیمان برای من هرگز تفاوتی وجود نداشت. شاید به هواداران پرسپولیس بربخورد اما برای من واقعاً همینطور بوده است چون وقتی بازی کردم، تمام وجودم را گذاشتم. چه خوب و چه بد، چه مثبت و چه منفی اما این را بدانید که از ابتدا استقلالی بودم و این را دوستان نزدیک و خانوادهام میدانند. در استادیوم تختی انزلی در جایگاه استقلالی ها مینشستم و ترسی هم ندارم این موضوع را بگویم. از استقلالی بودنم هم قصد و غرضی ندارم.
*اگر پای رحمتی وسط نبود، شاید سرنوشت مرا به تیم محبوبم استقلال میفرستاد و الان چند سال بود پیراهن آبی را بر تن میکردم. گاهی اوقات در زندگی اتفاقاتی رخ میدهد که مسیرت را تغییر میدهد و شما هم باید مطیع قسمت و سرنوشت باشید.
*پایه موفقیت پرسپولیس را ما و تیم برانکو گذاشتیم. استارت موفقیت تیم فعلی آنجا خورد و سال اولی که نایب قهرمان شدیم، فوتبالی ارائه دادیم که با احترام به تیم فعلی، اینها یک دهم آن را به نمایش نمیگذارند. تیم فعلی، تیم خوبی است اما نگاه کنید در تعطیلات فقط سه تا فوروارد جذب کرده و تمام بازیکنان خوب را در اختیار دارد. مطمئناً باید تیم موفقی باشند اما نمایش آن زمان ما فراتر از آسیا بود. گاهی اوقات وقتی مینشینم و فیلم بازیهای آن زمان را میبینم، واقعاً لذت میبرم.
برای دربی کری نمیخوانم اما دوست دارم استقلال موفق شود. نمیخواهم طوری صحبت کنم که به هواداران یک تیم بربخورد و بگویند نان و نمک ما را خورده و حالا این حرفها را میزند. هر چند فوتبال حرفهای این چیزها را نمیشناسد و هر بازیکنی براساس زحمتی که میکشد قرارداد میبندد. هوادار پرسپولیس اگر منطقی باشد میداند بیاحترامی نکرده و فقط دوست دارم تیم مردمی استقلال برنده این دربی باشد.
*من با اختلاف بهترین دروازه بان ایران هستم. برای اثبات این موضوع هم دلیل کارشناسی ارائه میدهم. وقتی شما درباره ناسا صحبت میکنید، اگر بخواهید دو صفحه حرف بزنید، چند درصد از مردم متوجه میشوند؟ وقتی من هم میآیم درباره دروازهبانی حرف بزنم، چند درصد میتوانند حرفهای مرا درک کنند؟ فقط آن عدهای که دروازهبان بودهاند، یا برخی مربیان و آنهایی که خاک این کار را خورده و بالا و پایین را دیدهاند میدانند من چه میگویم.
*در ایران وقتی بحثی را باز میکنی، خیلیها ناراحت میشوند. خیلی راحت بگویم، مربی دروازهبانهای تیم ملی ایران بیاید و مقابل من بنشیند، اگر توانست مرا قانع کند که از بقیه بهتر نیستم و به همین دلیل دعوت نمیشوم، هر کاری شما بگویید انجام خواهم داد. باور کنید اینکه به شهرستانها میروند و بازی میبینند یا فیلم عملکرد لژیونرها را نگاه میکنند، همهاش فیلم و نمایش است. متأسفانه در تیم ملی دستور میگیرند تا لیست را انتخاب کنند. کسی که شش ماه بازی نکرده را دعوت میکنند، آن وقت من که بهترین بازیکن تیمم هستم نباید انتظار دعوت داشته باشم؟
*کیروش نظم و دیسیپلین را در دستور کار قرار میداد، حق را ناحق نمیکرد و حتی به مسئولان اجازه نمیداد کنار زمین بایستند و تمرین را تماشا کنند، چه برسد به اینکه بگذارد لیست را خودشان انتخاب کنند. او دوست نداشت کسی تمرین را ببیند، چرا؟ چون شایستهها در اردو حضور داشتند و خودم هم اگر به اردو دعوت نمیشدم، دست کیروش را میبوسیدم و میدانستم دلیل فنی دارد. کیروش به کسی باج نمیداد و همه به او و تصمیماتش احترام میگذاشتیم. الان اما شما این اخبار را از تیم ملی نمیشنوید. با تمام احترامی که برای آقای وحید هاشمیان قائلم، یک بار از او پرسیدم آیا میتوانی مرا قانع کنی که چرا در تیم ملی حضور ندارم؟ گفت ما فعلاً اردو داریم اما بعد از پایان اردو با من تماس بگیر. من ترجیح دادم تماس نگیرم، چون اگر حرف قانعکنندهای داشت همان موقع به زبان میآورد. دارد.