خبرورزشی - سیدمحمد موسوی سرعتیزن ملیپوش، بعید است به اردوی تیم ملی برای لیگ ملتها برسد. او این روزها با پیاچنزا در نیمفصل جدید برای جواز چلنجکاپ اروپا میجنگد. به همین دلیل شاید او به اردوی تیم ملی نرسد. سید والیبال مثل همیشه به وضعیت ورزش انتقاد کرد. او معتقد است وزارت ورزش با ندادن پاداش درخور به ورزشکاران، ورزش را تعلطیل میکند.
اردوی تیم ملی چند روزی است شروع شده، تو چه زمانی به اردو میآیی؟
درست است که تیم ما به مرحله بعد نرسید اما هنوز کار ما تمام نشده و تیمهای پنجم تا هشتم پلیآف دیگری دارند که تیم پنجم جواز چلنجکاپ اروپا را میگیرد. در واقع نیمفصل دیگری برای ما شروع شده و من فعلاً ایتالیا هستم، کارم اواسط اردیبهشتماه در لیگ سری A ایتالیا تمام میشود. به هر حال باید چند روزی هم استراحت و ریکاوری کنم که درست همزمان با سفر به ایتالیا میشود، واقعاً نمیدانم که برنامهام چطور میشود.
کار سخت شد نه؟
دقیقاً، به ویژه که سطح بازیها در لیگ سری A ایتالیا خیلی بالاتر از پلاسلیگاست. من بخواهم به پلاسلیگا از ۲۰ نمره بدهم، ۱۵ را میدهم اما لیگ سری A ۱۸، ۱۹.
چطور؟
فشار روی بازیکنان خیلی زیاد است، چرا که توقع باشگاهها از بازیکنان خیلی بیشتر است. همین مسئله هم استرس و فشار را روی بازیکنان بالاتر میبرد. در واقع شرایط در لیگ ایتالیا خیلی سختتر است و به همین دلیل باشگاهها بازیکنان را بیشتر تحت فشار قرار میدهند تا نتیجه بگیرند.
مثل ایران هم وقتی نتیجه نمیگیرند از قرارداد بازیکنان کسر میکنند؟
اینجا همه چیز طبق قراردادها انجام میشود، از طرفی چون قراردادها بینالمللی است و مستقیم به FIVB میرود باشگاهها برایشان مهم است. حساب و کتابهای باشگاهها مشکل ندارد، اینطور نیست یک باشگاهی یک سال بیاید و سال بعد نباشد. هر چند باشگاهها سال قبل به خاطر کرونا ۳۰ درصد از قرارداد بازیکنان کم کردند.
از بازی در تیم پیاچنزا راضی هستی؟
میتوانم بگویم بازی در پیاچنزا و لیگ سری A برایم چالش جدیدی بود. من تا به حال تجربه بازی در لیگ سری A را نداشتم، هر چند جوانتر که بودم پیشنهاد داشتم اما قبول نکردم. پیاچنزا، تیم بزرگی است و اگر جزو ۳ تیم اول لیگ سری A نباشد، قطعاً تیم چهارم هست، هر چند این فصل با بدشانسی به نیمه نهایی نرفتیم، ولی تیم گردنکلفتی است و بازی در این تیم برایم چالش خیلی خوبی بود تا خودم را در این سطح محک بزنم.
از بازی خودت در پیاچنزا راضی بودی؟
کامل نه. من وقتی به اینجا آمدم که فرصت دو ماهه تمرین را از دست داده بودم. یک ماه که در ایران درگیر کرونا بودم و یک ماه هم برای پروسه صدور رضایتنامهام تمرین نکردم. در واقع جایی برای تمرین نبود و با بدنی بدون تمرین به ایتالیا رسیدم. دو ماهی زمان برد تا به آمادگی صد درصد برسم، به همین دلیل راضی نیستم، در حدی که کار خارقالعادهای رقم بزنم.
با این حال تو دو بار بازیکن MVP شدی؟
سرعتیزنهای والیبال مثل مدافعان فوتبال هستند و کم پیش میآید که MVP شوند و کاپ بهترین بازیکن را بگیرند، چرا که پست ما را کمتر در حمله به کار میگیرند و همین مسئله شانس ما را کمتر میکند. به همین دلیل برای من خوشحالکننده است که این جایزه را برای دو هفته گرفتم، مثل بهترین مدافع روی تور که در پلاسلیگا صاحب شدم.
خبرهای خوب و بد ایران را هم پیگیری میکنی؟
آنقدر خبرها را پیگیری میکنم که کم مانده افسردگی بگیرم. دل آدم از اتفاقات بد به درد میآید. من بعد از فوت علی انصاریان و مهرداد میناوند آنقدر حالم بد بود که در تمرین با کسی حرف نمیزدم، در حالی که همیشه در تمرین پرانرژی هستم و با همه بگو و بخند میکنم، وضعیت طوری بود که بازیکنان از من میپرسیدند چه اتفاقی افتاده که حرف هم نمیزنی؟ برایشان که گفتم اینجوری شده ناراحت شدند و همدردی کردند.
ناراحتی تو به خاطر این بود که هر دو پرسپولیسی بودند؟
نه، به خاطر پرسپولیس نبود. به نظرم که همه مردم بابت این اتفاق بد ناراحت شدند. این را بازتاب خبر فوت آنها در فضای مجازی نشان میداد. به هر حال آنها قهرمانان ملی بودند و برای مردم ارزش داشتند.
تحمل روزهای کرونایی در ایتالیا هم سخت است؟
این مدت به من خیلی سخت گذشت. کرونا نبود حداقل میشد در شهر گشتی زد اما حالا همه روزها نهایت به تمرین، مسابقه و ماندن در خانه ختم میشود و خودم غذاهای دم دستی میپزم، آن هم تنهایی، روزها خیلی خستهکننده شده است.
وضعیت کرونا در ایتالیا هم بد است؟
دوباره با وضعیت قرمز همه قرنطینه شدهاند. نمیدانم روی چه حسابی روزی ۴۰۰-۵۰۰ نفر کشته میدهند. با اینکه اینجا اروپاست و در حال واکسیناسیون، از صف مرغ هم خبری نیست و جمعیت ایتالیا نصف جمعیت ایران است و با ممنوعیت تردد شهری از ساعت ۹ شب به بعد، اینجا مثل شهر ارواح میشود. البته رفتن به شهر از ساعت ۹ شب جریمه ۴۰۰ یورویی دارد و به همین دلیل کسی بیرون نمیآید. روزهایی که ما از مسابقه برمیگردیم نهایت پلیس یا آمبولانس را در شهر ببینیم.
فکر میکردی فولاد سیرجان قهرمان لیگ شود؟
اسمها در والیبال بازی نمیکنند. تیم فولاد سیرجان عالی بازی کرد و من به رضا تندروان تبریک میگویم. قطعاً تأثیرگذاری او روی بازیکنانی مثل علیرضا بهبودی با سابقه ۳۰ سالهاش با شرایط فنیشان، در لیگ غیر قابل کتمان است. او امسال بهترین بازیهایش را انجام داد.
تو با گروزه آلمانی همتیمی هستی، شاید برای ایرانیها شنیدن اسم او و نقش مؤثرش برای پیروزی تیمش در قهرمانی جهان ۲۰۱۴ را تداعی کند. در این مدت با هم درباره آن بازی صحبت کردید؟
بعضی مواقع با هم درباره آن بازی صحبت میکنیم. گروزه پسر خیلی خوب و دارای انرژی مثبتی است، او شرایط خیلی خوبی در تیم ما نداشت و خیلی تحت فشار بود اما خیلی به این مسئله توجه نمیکند و کار خودش را میکند.
امسال بازیهای متمرکز لیگ ملتها را سخت میکند نه؟
فکر کنم امسال FIVB میخواهد با این برنامه پوست بازیکنان را بکند، آن هم قبل از المپیک. باز بازیکنان بقیه تیمها پول گیرشان میآید اما ما از سال ۲۰۱۳ که پایمان به لیگ جهانی باز شد تا به حال محض رضای خدا بازی میکنیم. یک سال تمام از قهرمانی آسیا گذشت و خبری از پاداشش نشد. وقتی سر و ته پاداش سکه را با سکه دو میلیونی به هم میآورند، ورزش با این وضعیت به قهقرا میرود البته به جز فوتبال که شرایط و اسپانسر خودش را دارد. با این شرایط باید در بقیه رشتهها را تخته کرد. این نان و آب نمیشود که مدال المپیک مهم است و عرق ملی اما وقتی مدال میگیرند، پاداش درخوری نمیگیرند. ورزشکاران ملیپوش هم زن و بچه دارند و مشکلات زندگیشان را. آنها چهار سال تمرین میکنند و کار دیگری ندارند، با این حساب عجیب نیست وزنهبردار به جای چهار سال تمرین سخت برای اینکه چند ثانیه وزنه سنگین را بالا ببرد و پولی گیرش نیاید دنبال کار برود. میگویند در والیبال بازیکنان قرارداد میلیاردی دارند در حالی که هزینههای بازیکن در سال خیلی بیشتر از یک میلیارد است. حساب کنید یک جفت کفش ۶ تا ۸ میلیون میشود، آن هم برای چند ماه. ورزش ایران با این نگاه مسئولانش خیلی زود تمام میشود. شک نکنید با این وضعیت تا المپیک بعدی نمیرسیم. حتی فوتبال هم بعد از کیروش در سراشیبی است، چرا که رویه والیبال بعد از ولاسکو را در پیش گرفته است. حالا حکایت ورزش هم حکایت دو، دوتا چهارتاست.