به گزارش خبرورزشی، اوایل دهه ۸۰ وقتی پاس و مجید جلالی در بنبست نتیجهگیری گرفتار شدند، استاد اردشیر لارودی که خدا سایهاش را بر سر رسانههای ورزشی مستدام نگه دارد، خطاب به آقامجید پرسیده بود: «وقتی یک تیم خوب با یک مربی خوب، نتیجه نمیگیرد، چه باید کرد؟ مربی باید برود یا تیم باید منحل شود؟!»
حالا این سؤال را باید به شکل دیگری از جلالی پرسید... گلگهر که قرار بود با جلالی از بحران بیرون بیاید و فانوس سقوط را زمین بگذارد، همچنان قعرنشین است و در منطقه فانوس به دستان دست و پا میزند. حالا که آقامعلم نتوانسته گلگهر را از بحران بیرون بیاورد، چه باید کرد؟ مدیران گلگهر باید به احترام شخصیت مجید جلالی و به منظور جلوگیری از اتلاف بودجهشان، او را همچنان در تیم حفظ کنند و با هم به دسته پایینتر برگردند یا باید قید پول خودشان و شخصیت جلالی را بزنند و حکم به اخراج آقامجید بدهند؟
آیا راه حل دیگری وجود ندارد؟ مثلاً مجید جلالی نمیتواند داوطلبانه استعفایش را بنویسد، برود و دست باشگاه را برای استخدام سرمربی جدید باز بگذارد؟
در این که باشگاه گلگهر با استخدام جلالی مرتکب اشتباه شد، تردیدی نیست. آقامجید مربی شوک نبود که انتخاب درستی برای آن مقطع گلگهر باشد. البته جواهری اشتباه اول را زمانی مرتکب شد که بعد از صعود به لیگ برتر، وینگو بگوویچ را حفظ کرد. مدیرعامل گلگهر که خودش عامل اصلی صعود این تیم بود، در معذورات اخلاقی قرار گرفت و احساس کرد درست نیست سرمربی تیم بعد از صعود برکنار شود، در صورتی که عقلانیتر بود اگر سیرجانیها هدایت آرمانگهر در لیگ یک را به وینگو میدادند و گلگهر را به جای بگوویچ، به یک مربی میسپردند که لیگ برتر را میشناخت.
گذشتهها گذشته و امروز دیگر بحث گلگهر، وینگو نیست... حتی مجید جلالی هم نمیتواند باشد. سیرجانیها فردا بعد از بازی عقبافتادهشان مقابل ماشینسازی باید تکلیف آینده نیمکت خود را روشن کنند و شاید بد نباشد جلالی داوطلبانه به این همکاری ناموفق پایان بدهد، اما واقعاً وقتی یک سرمربی در یک تیم نتیجه نمیگیرد، چه باید کرد؟!
به خانههای پایین جدول نگاه کنید، نه شاهین با میشو به رستگاری رسید و نه گلگهر با جلالی... در چنین شرایطی یا دو تیم تازه وارد لیگ برتر باید از همین حالا قید ماندن در این لیگ را بزنند و یا تعارف را کنار بگذارند و سراغ مربیان جدید بروند.
البته اگر پای حرف مربیان بنشینیم، آنها مدل دیگری به ماجرا نگاه میکنند و میپرسند چرا هیچوقت هنگام بروز بحران، مدیریت عوض نمیشود و فقط کادر فنی تغییر میکند؟ نظریه بیربطی هم نیست، اما الان در ماجرای گلگهر و شاهین، آنچه بیش از هر چیز باید مد نظر قرار داشته باشد، ناکامی جلالی و میشو در خارج کردن قعرنشینان از بحران است.
بگذارید، به همان پرسش معروف استاد لارودی برگردیم؛ اگر یک تیم خوب با یک مربی خوب در نتیجهگیری به بنبست بخورد، چه باید کرد؟ تیم را منحل کنیم یا به جناب سرمربی بگوییم خسته نباشید؟
نمیدانیم چرا بعضیها اصرار دارند هر سال و هر بار یک فقره اخراج و برکناری و قطع همکاری به کارنامه مربیگریشان اضافه شود؟
وقتی مربی جایگزین نتیجه نمیگیرد، تصمیم درست چیست؟
بیژن ذوالفقارنسب: برای اینکه بیکار نباشند هر پیشنهادی را قبول میکنند
کارشناس فوتبال کشورمان در این خصوص گفت: متأسفانه برخی مربیان فقط برای اینکه بیکار نباشند هر پیشنهادی را قبول میکنند و حاصلش هم این میشود که شرایط تیم بدتر میشود. باشگاهها هم اشتباه میکنند حالا یا عجولانه مربی میآورند یا با برخی واسطهها کار میکنند و مربی میگیرند که جملگی نتیجه سوءمدیریت در باشگاههاست که بدون شناخت مربی میآورند و در نهایت تیمشان نتیجه که نمیگیرد هیچ، کلی هم بدهی بالا میآورد.
حسن روشن: این چرخه در دست دلالهاست
کارشناس فوتبال کشورمان در این خصوص گفت: خب مثل روز روشن است که دلالها با مدیران زدوبند میکنند و مربی جابهجا میکنند. یک مربی وقتی اخراج میشود راحت سر از تیم دیگری درمیآورد و این چرخه معیوب همچنان ادامه دارد. بهنظر من مقصر مدیرانی هستند که با کمک دلالها این مربیان را جذب میکنند. کاری هم نمیشود کرد. باید منافع همه تأمین شود. این وسط هم تیم دسته سومی شود یا سقوط کند برایشان مهم نیست.
مجید جهانپور: جابهجاییها باید با مطالعه باشد
کارشناس فوتبال کشورمان در این خصوص به خبرورزشی گفت: جابهجاییها در لیگ برتر باید با مطالعه باشد. وقتی یک مربی برکنار میشود باید با تحقیق و مطالعه اقدام به جذب مربی جدید کنند. اتفاقی که در اکثر باشگاهها رخ نمیدهد. اگر مربی بعدی هم موفق نشود این نشان میدهد که باشگاه مشکلات مدیریتی هم دارد. بههر حال در کشور ما بهترین راه را برای کسب نتیجه عوض کردن مربی میدانند ولو اینکه در طول فصل چندینبار این اتفاق رخ دهد.
ناصر ابراهیمی: بدون تحقیق مربی جذب میکنند
مربی اسبق تیم ملی و پرسپولیس در این خصوص گفت: قطعاً وقتی یک مربی نتیجه نمیگیرد و باشگاه تصمیم میگیرد مربی جدیدی را جذب کرده و به تیم شوک وارد کند باید با علم و مطالعه اقدام به این جابهجایی کند و مربیای بیاورد که توان شوک دادن به تیم را داشته باشد. وقتی آوردن مربی بدون مطالعه باشد نتیجهاش این میشود که تیم بیشتر ضرر میکند و نتایج ضعیفتری میگیرد. به نظر من در چنین شرایطی این مدیران مقصر هستند که تصمیم غلط گرفتهاند و باید مدیران را برکنار کنند.
عباس انصاریفرد: مربی خارجی سخت میتواند اثرگذاری کند
مدیرعامل اسبق پرسپولیس در این خصوص گفت: در بحث مربیان خارجی شرایط ما با تمام دنیا فرق دارد. تا مربی بیاید با تیم و بازیکنان و فرهنگ حاکم بر فوتبال ما آشنا شود زمان میبرد و خیلی از مربیان خارجی نمیتوانند اثرگذاری خوبی در تیم داشته باشند. مخصوصاً اینکه خودشان در میانه راه به تیم پیوسته باشند. وقتی باشگاهی مربی خودش را برکنار میکند و جای او مربی خارجی میآورد باید بداند که کم پیش میآید تیم روی غلتک بیفتد و موفق شود لذا مجبور میشود او را هم بعد از مدتی عوض کند.