به گزارش خبرورزشی، طی ۸ سال گذشته کیروش خیلی حرفها زد. خیلی چیزها گفت. ۸ سال کم نیست. نزدیک به یک دهه. خود او هم این اواخر با خنده میگفت: «اینجا پیر شدم.» اگر عکس روز اول او را با روز رفتنش کنار هم قرار دهید میبینید چقدر پیر شده است. گردی از سفیدی در عرض ۸ سال روی موهایش نشسته است. حالا او سرمربی کلمبیاست و دیگر خبری از آن مصاحبه های آتشین نیست. با این حال بد ندیدیم در غیابش برخی از مصاحبه های جنجالی او را بار دیگر مرور کنیم.
* اینهایی که از من انتقاد میکنند را درکشان نمیکنم. متوجه نمیشوم که چرا شرایط تیم ملی را درک نمیکنند. نمیدانم چطور میگویند برای بازی با یک تیم درجه دو، لیگ را تعطیل کردم. واقعاً نمیدانم این حرف را کدامیک از مربیان لیگ برتری زده است. یعنی چه که میگویند این بازی با تیمی درجه دو است. (واکنش کیروش به آنها که گفتند چرا برای بازی با اندونزی باید به اردو برویم)
* کسی در تیم من کارت اعتباری ندارد. (در روزهای اول حضورش)
* شغل من آماده کردن تیم ملی است. شغلم صحبت با مربیان و رسانهها نیست. اگر میخواهم صحبتی انجام دهم ترجیح میدهم در مورد شغل و تیم خودم باشد نه کسی دیگر. اگر لازم است با مربیان صحبت کنم، تلفن همراهم روشن است. (واکنش به صحبت های استیلی و مظلومی که گفته بودند کیروش با آنها حرف نمیزند)
* مجیدی یک نمونه فوق العاده از بازیکنی است که نشان میدهد چگونه میتوان خود را آماده نگه داشت. (بعد از دعوت فرهاد به تیم ملی)
* مجیدی و کریمی مثل رایان گیگز هستند. (در واکنش به دعوت دو بازیکن سن بالا به تیم ملی)
* وقتی میخواهی یک سبد تخممرغ را جا به جا کنی باید هر تخممرغ را در یک ظرف مجزا بگذاری، چون غیر از این نمیتوانی به پیش بروی و امیدوار باشی که تخممرغهایت نشکند.
* زندگی هیچوقت متوقف نمیشود و فوتبال هم هیچوقت پیشرفت نمیکند اگر مسئولان بخواهند زیر سایه درخت بخوابند. اگر شما میخواهید زیر سایه درخت بخوابید و انتظار موفقیت داشته باشید بهتر است که بروید در لاتاری شرکت کنید و آن وقت یکی از هر یک میلیون نفر شانس موفقیت دارد. (جملات معروفش در اولین مصاحبه بلندش با خبرورزشی)
* فقط میگویم برنامهام رفتن به ماهیگیری است. شاید هم برای تان بازیکنان درشتی صید کردم. (قبل از مرحله دوم مقدماتی جام جهانی برزیل)
* انتقاد از من جرم نیست. همه چیز باید سر جای خودش باشد. من خیلی صریح خواستههایم را میگویم و کارم را پیش میبرم بدون کمکاری. اتفاقاً خوشحال میشوم اگر اشتباهی دارم، به من بگویید. (بعد لبخندی میزند و ادامه میدهد) اگر دوست دارید، میتوانید انتقاد کنید!
* (در واکنش به انتقادها درباره اردوهای تیم ملی) برای من کاملاً روشن است افرادی که این مسائل را عنوان میکنند علاقهای به رفتن تیم ملی به جام جهانی ندارند و من علاقهای به موفقیت تیم ملی در آنها نمیبینم. البته به آنها احترام میگذارم، اما اینها کسانی هستند که تنها جلوی پایشان را میبینند. در نهایت فقط میتوانم به آنها بگویم که زمانی را برای تلف کردن برای افرادی که منافع شخصی و باشگاهی خود را به منافع ملی و تیم ملی ترجیح میدهند، ندارم.
* مطمئن باشید ایران به عنوان تیم اول از گروه خودش صعود میکند. (قبل از بازی با کره جنوبی)
* من پول میگیرم که برویم به جام جهانی و در ازای آن نیاز به کسانی داریم که فوتبال را بفهمند. کسی که فوتبالی فکر کند. وقتی میگویم کفش فوتبال، برایم کفش بسکتبال، والیبال یا راگبی نیاورد. وقتی گفتم توپ برایم توپ راگبی یا طالبی نیاورد.
* کسی در تیم من کارت اعتباری ندارد. (در روزهای اول حضورش)
* شغل من آماده کردن تیم ملی است. شغلم صحبت با مربیان و رسانهها نیست. اگر میخواهم صحبتی انجام دهم ترجیح میدهم در مورد شغل و تیم خودم باشد نه کسی دیگر. اگر لازم است با مربیان صحبت کنم، تلفن همراهم روشن است. (واکنش به صحبت های استیلی و مظلومی که گفته بودند کیروش با آنها حرف نمیزند)
* مجیدی یک نمونه فوق العاده از بازیکنی است که نشان میدهد چگونه میتوان خود را آماده نگه داشت. (بعد از دعوت فرهاد به تیم ملی)
* مجیدی و کریمی مثل رایان گیگز هستند. (در واکنش به دعوت دو بازیکن سن بالا به تیم ملی)
* وقتی میخواهی یک سبد تخممرغ را جا به جا کنی باید هر تخممرغ را در یک ظرف مجزا بگذاری، چون غیر از این نمیتوانی به پیش بروی و امیدوار باشی که تخممرغهایت نشکند.
* زندگی هیچوقت متوقف نمیشود و فوتبال هم هیچوقت پیشرفت نمیکند اگر مسئولان بخواهند زیر سایه درخت بخوابند. اگر شما میخواهید زیر سایه درخت بخوابید و انتظار موفقیت داشته باشید بهتر است که بروید در لاتاری شرکت کنید و آن وقت یکی از هر یک میلیون نفر شانس موفقیت دارد. (جملات معروفش در اولین مصاحبه بلندش با خبرورزشی)
* فقط میگویم برنامهام رفتن به ماهیگیری است. شاید هم برای تان بازیکنان درشتی صید کردم. (قبل از مرحله دوم مقدماتی جام جهانی برزیل)
* انتقاد از من جرم نیست. همه چیز باید سر جای خودش باشد. من خیلی صریح خواستههایم را میگویم و کارم را پیش میبرم بدون کمکاری. اتفاقاً خوشحال میشوم اگر اشتباهی دارم، به من بگویید. (بعد لبخندی میزند و ادامه میدهد) اگر دوست دارید، میتوانید انتقاد کنید!
* (در واکنش به انتقادها درباره اردوهای تیم ملی) برای من کاملاً روشن است افرادی که این مسائل را عنوان میکنند علاقهای به رفتن تیم ملی به جام جهانی ندارند و من علاقهای به موفقیت تیم ملی در آنها نمیبینم. البته به آنها احترام میگذارم، اما اینها کسانی هستند که تنها جلوی پایشان را میبینند. در نهایت فقط میتوانم به آنها بگویم که زمانی را برای تلف کردن برای افرادی که منافع شخصی و باشگاهی خود را به منافع ملی و تیم ملی ترجیح میدهند، ندارم.
* مطمئن باشید ایران به عنوان تیم اول از گروه خودش صعود میکند. (قبل از بازی با کره جنوبی)
* من پول میگیرم که برویم به جام جهانی و در ازای آن نیاز به کسانی داریم که فوتبال را بفهمند. کسی که فوتبالی فکر کند. وقتی میگویم کفش فوتبال، برایم کفش بسکتبال، والیبال یا راگبی نیاورد. وقتی گفتم توپ برایم توپ راگبی یا طالبی نیاورد.
* من هم این حرفها را شنیدهام. فقط میخواهم بپرسم از داخل ازبکستان چه کسی به قطر خط میدهد؟ از ژاپن چه کسی به استرالیا خط میدهد؟ فقط میخواهم اینها را بدانم، اما میدانم در ایران چه کسی به قطریها اطلاعات میدهد. وقتی تیم ملی به جام جهانی صعود کند، این فرد را لو میدهم. (در واکنش به اینکه بعضیها میگفتند کیروش ایران را به قطر فروخته)
* وظیفه من این است افرادی را انتخاب کنم که شهامت کامل داشته باشند و ترسوها را کنار بگذارند و این کار را هم انجام دادم.
* وظیفه من این نیست که در مورد چیزهای دور ریختنی صحبت کنم. وقتی باید جنگجو باشی باید به صورت جدی تلاش کنی. دو دسته افراد در اینجا حضور دارند؛ عدهای که اول تفریح میکنند و بعد از بازی گریه، اما من دوست دارم اول سختی بکشم و پس از پیروزی از لحظاتم لذت ببرم.
* پرسپولیس تیمی است که ابتدای فصل با صرف هزینههای سنگین بهترین بازیکنان فوتبال ایران را به خدمت گرفت، اما نتوانست از آنها کارایی لازم را داشته باشد و به همین خاطر این تیم افت کرد و به دنبال آن بازیکنانش هم دچار افت شدند. (در راه مقدماتی جام جهانی برزیل)
* من برای رسیدن به جام جهانی تیم ملی فوتبال ایران را انتخاب کردهام. (بعد از شکست مقابل ازبکستان)
* تنها باید بگویم رحمتی خواسته خداحافظی کند و من به خواستش احترام میگذارم. تا زمانی که باشم او دیگر در کنار ما نیست، اما برایش در زندگی آرزوی موفقیت میکنم.
* ما بازیکنانی میخواهیم که عرق و علاقه ملی داشته باشند نه اینکه به خاطر موضوعات مختلف خودشان را از تیم ملی جدا کنند. زبان ما در تیم ملی فارسی است و نیازی به زبان دیگری نیست. (در واکنش به جمله رحمتی که گفته بود اسپانیایی بلد نبود تا با کیروش حرف بزند)
* نباید به مسائل خصوصی من کاری داشته باشند. در آن ساختمان ۲۰۰ نفر زندگی میکنند مگر من میگویم چه کسی بیاید و چه کسی نیاید. نباید کسی در زندگی خصوصی من دخالت کند. (در واکنش به انتقادها درباره حضور عادل فردوسیپور در خانهاش)
* در خصوص اینکه میگویند نگاه من به ایرانیها از بالا به پایین است... زیاد این مسائل را دنبال نمیکنم، اما برای من جالب است برخیها که حتی در کنار ما حضور داشتند به صورت رو در رو و چهره به چهره مسئلهای را مطرح نکردند، اما حالا که در کنار ما حضور ندارند این مسائل را عنوان میکنند.
* بازیهای لیگ برتر اینقدر خستهکننده است که میتوانید در بین آن به کافه بروید و چای و قهوه بنوشید. (این جمله جنجال زیادی به پا کرد و کیروش چند روز بعد گفت: تمارض کردن به مصدومیت و وقتکشی برای فوتبال خوب نیست، من این مسئله را گفتم و اینجا هم دوباره این را تکرار میکنم.)
* ژوزه مورینیو شاگرد خوبی بود، در واقع بسیار خوب. استعداد زیادی داشت. خیلی از چیزهایی را که میگفتم، سریعاً میگرفت. حتی گاهی بیشتر از من هم در کلاس میدانست. او بهترین فارغالتحصیل کلاسهای مربیگری من بود.
* رحمتی و عقیلی بازیکن تا ساعت ۱۷ جمعه فرصت عذرخواهی داشتند. قرار بود آنها از چهار گروه عذرخواهی کنند؛ فدراسیون، کادر فنی، بازیکنان و هواداران ولی این کار را نکردند. تا موقعی که من باشم آنها جایی در تیم ملی ندارند.
* کانگ هی سرمربی کره جنوبی باید به خاطر حرفهایش از مردم ایران عذرخواهی کند. (کانگ گفته بود از ایرانیها خوشش نمیآید و دوست دارد ازبکستان همراه با کره به جام جهانی برود.)
* از بدو ورود دیدیم در فضای جنگ، خون و انتقام قرار گرفتهایم و از حضور در چنین فضایی شوکه شدیم، اما پس از سوت پایان بازی که لحظهای تاریخی برای من و ایران بود یک واکنش طبیعی به این همه تحریک و ارعاب کرهایها داشتم. من فوتبال ژاپن و کره را میشناسم، آیا آن حرکت توهینآمیز تماشاگران کرهای طبیعی بود؟ زبان اشاره آنها بسیار توهینآمیزتر از حرکت من بود، پس از بازی هم آنها با پرتاب بطری از هر سو حتی امکان شادی را از تیم من گرفتند. حتی یک بطری آب نیز به سر یکی از بازیکنان من خورد و او را برای چند ثانیه بیهوش کرد.
* بهتر است برایتان یک ضربالمثل آفریقایی بزنم. سخت است کمی توضیحش ولی ما همیشه وقتی شیرها کنار هم هستند، به گلهشان احترام میگذاریم. بسیار هوشیار هستیم ولی حواسمان بیشتر مشغول ماری است که این گوشه است! یعنی بیشتر از مار میترسیم تا گله شیرها.
* افرادی قبلاً بودند که خیلی حرفها میزدند ولی ما آنها را پشتسرمان گذاشتیم. یک مطلب شفاف وجود دارد که باید بگویم؛ این افراد هر چه بیشتر صحبت کنند و سنگپرانی کنند، ما راحتتر و با آرامش این کشتی را حرکت میدهیم و پارو میزنیم.
* من حتی در خانواده خودم، با نوهام یا قدیمها با پسرم بازی میکردم، باید برنده میشدم. حقیقت این است که من الان دیگر نمیتوانم با آنها بازی کنم، چون منع شدهام! یادم هست وقتی در حیاط گلکوچک بازی میکردیم، من حتی وقتی مقابل نوه ۹ سالهام قرار میگرفتم، باید برنده میشدم. او را میزدم و پرتش میکردم کنار (خنده). اصلاً فرقی هم نمیکرد فوتبال بازی میکنیم یا شطرنج. من همیشه میخواهم برنده باشم و به خاطر همین چیزها حتی من را منع کردهاند که با نوه خودم فوتبال بازی کنم! آن وقت میگفتند کیروش ایران را به قطر فروخته...
* من میگویم چمپیونز لیگ، میکی ماوس لیگ است. شما دو تیم میخواهید که قهرمان بشوید. کدام تیم قهرمان میشود تیم سال قبل یا امسال؟ تا زمانی که این مشکل حل نشود، بازیهای لیگ میکی موس است.
* فکر کنم این برنامه لیگ را راننده سازمان لیگ نوشته است! (در آن زمان تاج رئیس سازمان لیگ بود)
* این روزها آقایان تاج، فتحا... زاده و رحیمی (مدیر استقلال و سپاهان) طوری حرف میزنند که انگار آدم «بد» این فوتبال من هستم.
* فکر کنم این برنامه لیگ را راننده سازمان لیگ نوشته است! (در آن زمان تاج رئیس سازمان لیگ بود)
* این روزها آقایان تاج، فتحا... زاده و رحیمی (مدیر استقلال و سپاهان) طوری حرف میزنند که انگار آدم «بد» این فوتبال من هستم.
* من نامهای را به علی کفاشیان نوشتهام و نشستی با کفاشیان دارم درباره فسخ قراردادم. من کسی نیستم که بتواند قبول کند او را شیطان این فوتبال بنامند. (در اوج اختلافها پیش از جام جهانی برزیل)
* پولادی با یک مشکل کوچک، اسیر یک دوره درمان طولانی شد. یک پزشک با اشتباه بزرگش، این بازیکن را کشت. این اتفاق اگر در اروپا میافتاد، این پزشک احتمالاً زندانی میشد.
* هادی عقیلی به تیم ملی پشت کرد. پاداش این کارش چه بود؟ قرارداد خوب، حقوق مکفی و خوب و بازی لذتبخش در لیگ ایران. یک نفر آمد رأی کمیته انضباطی را عوض کرد. چطوری این اتفاق افتاد و چرا این اتفاق افتاد؟ چه کسی این کار را کرد؟ هادی که پشتش را به تیم ملی کرد با پول قراردادش میتوانست ۳ تا ۴ اردوی ما را پوشش دهد. کسی که پشتش را به تیم ملی کرد، دارد از یک فرصت و حقوق خیلی خوب لذت میبرد در صورتی که بازیکنانی که تیم را به جام جهانی بردند، خیلیهایشان پول فصل قبل را نگرفتهاند و حقوق این فصل را هم دریافت نکردهاند و مهمتر اینکه دارند فرصت آمادهسازی برای جام جهانی را هم از دست میدهند.
* من نظرم این است برای اینکه شانسمان برای نمایشی با افتخار در جام جهانی بالاتر باشد، نیاز به تمرین بهتر داریم. همان کاری که ایویچ در سال ۱۹۹۸ کرد. همان حرفی که او آن سال برای پیشرفت فوتبالتان زد ولی من نمیخواهم جای ایویچ باشم جایی که بدون حق و حقوق دارم کار میکنم و یک هفته مانده به جام جهانی عذرم را بخواهند و بگویند به سلامت!
* فرگوسن گفت بمان و جانشینم شو. از رد پیشنهاد سرمربیگری منچستریونایتد پشیمان نیستم.
* یک شکاف کوچک هم یک کشتی بزرگ را غرق میکند. ما خودمان در حال سوراخ کردن این کشتی هستیم. در این رودخانه خطرات مختلفی ما را تهدید میکند، اما به غیر از این باید آبی که وارد کشتی شده را هم خارج کنیم. این کار ما را سختتر از گذشته میکند.
* برای کسی که بازی تیم ملی کشورش را نمیبیند، وقتی ندارم! (جواب او به قلعهنویی که به مناظره دعوتش کرده بود)
* ایستادهام، اما اگر مشکل ایران من هستم، میروم.
* من قول میدهم زندگی و بازی را برای رقیبانمان در جام جهانی هم سخت و جهنم کنیم.
* آرژانتین فقط مسی نیست، آنها تیمی هستند که ستارههای متعددی دارند که در سطح اول جهان بازی میکنند از جمله دیماریا، هیگواین و غیره. البته ما هم دکتر دیگو را در تیم ملی داریم که برای خودش یک پا مسی است!
* افتخار میکنم اگر رئیسجمهور روحانی از هوادارانم باشد.
* امروز روی ایران شرط میبندم، نه روی آرژانتین! (قبل از بازی با آرژانتین)
* امروز اتفاق بدی افتاد. دو نفر نتیجه بازی را رقم زدند؛ یکی مسی و یکی هم داور بازی. (بعد از بازی با آرژانتین)
* نیامدهام برزیل که بازنده خوشحال باشم. حالا همه دنیا به فوتبال ایران احترام میگذارند.
* جام جهانی... جام جهانی بسیار خوبی بود!
* بعضی وقتها در رسانهها یک موج شایعه راجع به سطح و پروفایل بازیهای دوستانه ما به وجود میآید. من شاهد بودم که میگویند چرا ما جلوی برزیل، آرژانتین، ساحلعاج، ایتالیا و... بازی نمیکنیم؟ این دقیقاً یک بازی تظاهرآمیز ذهنی است. رسانهها و مطبوعات جدی نباید اجازه دهند بعضی افراد این شوخیهای توهمآمیز و تظاهرآمیز را انجام دهند.
* بعضی افراد ترجیح میدهند زیر درخت نارگیل بنشینند و کل زندگیشان منتظر یک معجزه باشند. برای همین است که اکثر مواقع نارگیل به سرشان میخورد!
* خوشحالم منتقدانم هنوز زنده هستند. بار دیگر تکرار میکنم این مسئلهای نیست که زیاد به آن فکر نمیکنم. داستان پیرمرد و نوه و قاطر را یادتان نرود. هیچ وقت این مشکل حل نمیشود. زندگی به همین شکل است. تنها راه حل این است که بخواهی آنها را زنده زنده و خام بخوری. آنها را از بین ببری ولی ذائقه من فرق دارد، جوجهکباب را ترجیح میدهم. آنها را زنده زنده بخوری دل درد میگیری!
* یک ضربالمثل هست که میگوید حقیقت پایدار است و آینده گویای همه چیز. من دوست دارم با حقایق و دستاوردهایم حرف بزنم نه با صحبتهای غیر صحیح و وعده و وعیدهای سادهانگارانه.
* علی کریمی هم مثل گیگز و فان نیستلروی و کاستا فاکتورهای اخلاقی لازم را دارد. او شجاعت را دارد، کاراکترش را دارد. از همه مهمتر برای خود من بازی کرده است. با این شرایط باید چه کسی غیر از او را انتخاب میکردم؟ کریمی به من وفادار بود. (روزی که کریمی مربی تیم ملی شد)
* وقتی یک نفر میگوید چرا ۵۰ روز اردو برای تیم ملی برگزار میکنید (صدایش را بلند میکند و با انگشت روی میز میکوبد) من فقط امیدوارم یک نفر بگوید چرا ۵۰ روز است؟! ۵۰ روز کم است باید بیشتر اردو بگذاریم. بیشتر بازی برگزار کنیم.
* باعث و بانی خط خوردن پیام از تیم ملی من بودم و حتماً من را لعنت کرده است. اگر فکر میکنید کسی شما را دارد میفرستد جهنم، شما مسیر خودتان را بروید که به جهنم نیفتید تا کسی را لعنت کنید. باید اینقدر ادامه بدهید که دیگران را مورد لعنت قرار دهید. خیلی شفاف. پیام صادقیان بازیکن جوان و مستعدی است ولی حقایق دیگری روی میز است. خودتان میبینید. خودش پاسخگوی اعمال خودش بود، با اتفاقاتی که در پرسپولیس افتاد. بازیکن جوانی است ولی باید خیلی یاد بگیرد تا بتواند در سطح بالایی یاد بگیرد. او من را مورد چالش قرار داد که به جهنم بروم! من خودم آن شخصی خواهم بود که او را به جهنم میاندازم تا یاد بگیرد حرفهای شود و بازیکن خوبی برای فوتبال ایران باشد.
* وقتی در بازی مقابل کرهجنوبی اخراج شدم، یک پسر بچه کوچک یک پرچم کوچک به من داد و من تا آخر بازی این پرچم را در دست داشتم. من آدمی نیستم که به خرافات و شعبدهبازی اعتقاد داشته باشم، اما از آن بازی سعی میکنم همیشه چیزی شبیه پرچم ایران همراه داشته باشم. به خصوص آن پرچم کوچک را همیشه در کنارم دارم.
* آزمون جوان آیندهداری است و آیندهای فوق العاده دارد. آزمون در سطح جهان یکی از مهاجمان خوب است و مثل نیستلروی است. (بعد از درخشش در جام ملتهای استرالیا)
* پولادی با یک مشکل کوچک، اسیر یک دوره درمان طولانی شد. یک پزشک با اشتباه بزرگش، این بازیکن را کشت. این اتفاق اگر در اروپا میافتاد، این پزشک احتمالاً زندانی میشد.
* هادی عقیلی به تیم ملی پشت کرد. پاداش این کارش چه بود؟ قرارداد خوب، حقوق مکفی و خوب و بازی لذتبخش در لیگ ایران. یک نفر آمد رأی کمیته انضباطی را عوض کرد. چطوری این اتفاق افتاد و چرا این اتفاق افتاد؟ چه کسی این کار را کرد؟ هادی که پشتش را به تیم ملی کرد با پول قراردادش میتوانست ۳ تا ۴ اردوی ما را پوشش دهد. کسی که پشتش را به تیم ملی کرد، دارد از یک فرصت و حقوق خیلی خوب لذت میبرد در صورتی که بازیکنانی که تیم را به جام جهانی بردند، خیلیهایشان پول فصل قبل را نگرفتهاند و حقوق این فصل را هم دریافت نکردهاند و مهمتر اینکه دارند فرصت آمادهسازی برای جام جهانی را هم از دست میدهند.
* من نظرم این است برای اینکه شانسمان برای نمایشی با افتخار در جام جهانی بالاتر باشد، نیاز به تمرین بهتر داریم. همان کاری که ایویچ در سال ۱۹۹۸ کرد. همان حرفی که او آن سال برای پیشرفت فوتبالتان زد ولی من نمیخواهم جای ایویچ باشم جایی که بدون حق و حقوق دارم کار میکنم و یک هفته مانده به جام جهانی عذرم را بخواهند و بگویند به سلامت!
* فرگوسن گفت بمان و جانشینم شو. از رد پیشنهاد سرمربیگری منچستریونایتد پشیمان نیستم.
* یک شکاف کوچک هم یک کشتی بزرگ را غرق میکند. ما خودمان در حال سوراخ کردن این کشتی هستیم. در این رودخانه خطرات مختلفی ما را تهدید میکند، اما به غیر از این باید آبی که وارد کشتی شده را هم خارج کنیم. این کار ما را سختتر از گذشته میکند.
* برای کسی که بازی تیم ملی کشورش را نمیبیند، وقتی ندارم! (جواب او به قلعهنویی که به مناظره دعوتش کرده بود)
* ایستادهام، اما اگر مشکل ایران من هستم، میروم.
* من قول میدهم زندگی و بازی را برای رقیبانمان در جام جهانی هم سخت و جهنم کنیم.
* آرژانتین فقط مسی نیست، آنها تیمی هستند که ستارههای متعددی دارند که در سطح اول جهان بازی میکنند از جمله دیماریا، هیگواین و غیره. البته ما هم دکتر دیگو را در تیم ملی داریم که برای خودش یک پا مسی است!
* افتخار میکنم اگر رئیسجمهور روحانی از هوادارانم باشد.
* امروز روی ایران شرط میبندم، نه روی آرژانتین! (قبل از بازی با آرژانتین)
* امروز اتفاق بدی افتاد. دو نفر نتیجه بازی را رقم زدند؛ یکی مسی و یکی هم داور بازی. (بعد از بازی با آرژانتین)
* نیامدهام برزیل که بازنده خوشحال باشم. حالا همه دنیا به فوتبال ایران احترام میگذارند.
* جام جهانی... جام جهانی بسیار خوبی بود!
* بعضی وقتها در رسانهها یک موج شایعه راجع به سطح و پروفایل بازیهای دوستانه ما به وجود میآید. من شاهد بودم که میگویند چرا ما جلوی برزیل، آرژانتین، ساحلعاج، ایتالیا و... بازی نمیکنیم؟ این دقیقاً یک بازی تظاهرآمیز ذهنی است. رسانهها و مطبوعات جدی نباید اجازه دهند بعضی افراد این شوخیهای توهمآمیز و تظاهرآمیز را انجام دهند.
* بعضی افراد ترجیح میدهند زیر درخت نارگیل بنشینند و کل زندگیشان منتظر یک معجزه باشند. برای همین است که اکثر مواقع نارگیل به سرشان میخورد!
* خوشحالم منتقدانم هنوز زنده هستند. بار دیگر تکرار میکنم این مسئلهای نیست که زیاد به آن فکر نمیکنم. داستان پیرمرد و نوه و قاطر را یادتان نرود. هیچ وقت این مشکل حل نمیشود. زندگی به همین شکل است. تنها راه حل این است که بخواهی آنها را زنده زنده و خام بخوری. آنها را از بین ببری ولی ذائقه من فرق دارد، جوجهکباب را ترجیح میدهم. آنها را زنده زنده بخوری دل درد میگیری!
* یک ضربالمثل هست که میگوید حقیقت پایدار است و آینده گویای همه چیز. من دوست دارم با حقایق و دستاوردهایم حرف بزنم نه با صحبتهای غیر صحیح و وعده و وعیدهای سادهانگارانه.
* علی کریمی هم مثل گیگز و فان نیستلروی و کاستا فاکتورهای اخلاقی لازم را دارد. او شجاعت را دارد، کاراکترش را دارد. از همه مهمتر برای خود من بازی کرده است. با این شرایط باید چه کسی غیر از او را انتخاب میکردم؟ کریمی به من وفادار بود. (روزی که کریمی مربی تیم ملی شد)
* وقتی یک نفر میگوید چرا ۵۰ روز اردو برای تیم ملی برگزار میکنید (صدایش را بلند میکند و با انگشت روی میز میکوبد) من فقط امیدوارم یک نفر بگوید چرا ۵۰ روز است؟! ۵۰ روز کم است باید بیشتر اردو بگذاریم. بیشتر بازی برگزار کنیم.
* باعث و بانی خط خوردن پیام از تیم ملی من بودم و حتماً من را لعنت کرده است. اگر فکر میکنید کسی شما را دارد میفرستد جهنم، شما مسیر خودتان را بروید که به جهنم نیفتید تا کسی را لعنت کنید. باید اینقدر ادامه بدهید که دیگران را مورد لعنت قرار دهید. خیلی شفاف. پیام صادقیان بازیکن جوان و مستعدی است ولی حقایق دیگری روی میز است. خودتان میبینید. خودش پاسخگوی اعمال خودش بود، با اتفاقاتی که در پرسپولیس افتاد. بازیکن جوانی است ولی باید خیلی یاد بگیرد تا بتواند در سطح بالایی یاد بگیرد. او من را مورد چالش قرار داد که به جهنم بروم! من خودم آن شخصی خواهم بود که او را به جهنم میاندازم تا یاد بگیرد حرفهای شود و بازیکن خوبی برای فوتبال ایران باشد.
* وقتی در بازی مقابل کرهجنوبی اخراج شدم، یک پسر بچه کوچک یک پرچم کوچک به من داد و من تا آخر بازی این پرچم را در دست داشتم. من آدمی نیستم که به خرافات و شعبدهبازی اعتقاد داشته باشم، اما از آن بازی سعی میکنم همیشه چیزی شبیه پرچم ایران همراه داشته باشم. به خصوص آن پرچم کوچک را همیشه در کنارم دارم.
* آزمون جوان آیندهداری است و آیندهای فوق العاده دارد. آزمون در سطح جهان یکی از مهاجمان خوب است و مثل نیستلروی است. (بعد از درخشش در جام ملتهای استرالیا)
* آقای قلعهنویی ضربه زدن به تیم ملی را رهبری کرد. آقای درخشان هم بعد از مصاحبه قلعهنویی صحبت کرده و گفته که بازیکنان تیم ملی باید عراق را با اختلاف گل حتی با ۱۰ نفره بودن شکست دهند و کیروش هم باید اخراج شود. زمان آن میرسد که بگویم بس است دیگر. حمید درخشان چه اجازه فکری به خود میدهد که در مورد تیم ملی صحبت کند. فردی که به عنوان مربی تیم فوتبال زیر ۱۷ سال بهترین عملکردش را با تقلب و استفاده از بازیکنان صغر سن رقم زد. موضوعی که در نهایت باعث محرومت چهار ساله ایران و باعث شرم کشورش شد. فردی که در سال ۱۹۸۶ و در زمان مربیگری دهداری در تیم ملی به همراه ۱۳ بازیکن دیگر تیم ملی کشورش را تحریم کرد. قلعهنویی و درخشان استحقاق حضور در فوتبال را نداشته و حقشان نیست روی نیمکت مربیگری بنشینند. این دو نفر مسئول یکسری وظایف در فوتبال ایران هستند، اما شکی نداریم که یک قبیله در پشت آنها هست.
* اگر با مارها بگردید میخزید و سم تف میکنید! (در بحبوحه دعوا با برانکو)
* مخالفت قلعهنویی با تیم ملی چیز جدیدی نیست. اگر در برنامه جدید موفق نبودیم دلیل را از قلعهنویی و برانکو جویا شوید!
* علی کریمی من را ناامید کرد. آقای کریمی! اسامی مارها و عقربها را نمیآورم؟ آنها همان افرادی هستند که برخورد بسیار نامناسب و توأم با بیاحترامی، در زمان حضور در تیم ملی با شخص خود شما داشتند. کریمی بهتر از هر کسی باید بداند، من در ۵ سال گذشته نشان دادم فردی نیستم که اجازه بدهم و یا این فرصت را در اختیار کسی بدهم که جسارت و جرأت من را زیر سؤال ببرد. (وقتی کریمی گفته بود کیروش شهامت ندارد اسم مارها و عقربها را بیاورد)
* مردم ایران یادشان است شما بازیکنان اوکراینی را با چند صد هزار دلار آوردید. در پشت صحنه برنامه تیم ملی را بایکوت کردید. شما قدرت دارید، چون صورت خود را پشت باشگاه پرسپولیس پنهان کردید. باید بگویم این کشور شاید برای شما و من کوچک شده باشد. (بعد از جام جهانی روسیه و علیه برانکو)
* به عادل میگویم اعضای خانواده من در تیم ملی نیستند. برادرم و پسرم را به عنوان مربی نیاوردهام. در کارم دخالت در بیزینس و تجارت نکردهام. برعکس، اگر کسی بدهکار باشد، فدراسیون است، چون از جیب خودم برای هتلها و کمپها خرج کردهام.
* آقای برانکو، همان زمانی که اوکراینیها را به تیمتان آوردید که بازی هم نکردند، من برای ساختمان پک هزینه کردم.
* برای آنکه من هم مثل برانکو از حس طنزگونه استفاده کنم باید بگویم نمیتوانم ۴۰ روزه رونالدو تحویل بدهم، چون با او هشت سال کار کردهام ولی مودریچ چرا! (خنده) میتوانم بازیکنان را به سطح او برسانم (خنده جمعی). خوشحالم که این سؤال را از من پرسیدید. وقتی آقای برانکو این جواب را داد، من را شگفتزده کرد. مثل رونالدو را ۴۰ روزه نمیتوانم ولی مثل مودریچ را چرا (خنده). بگذارید مراتب احترامم را به مودریچ اعلام کنم. او بازیکن فوق العادهای است ولی خیلی شفاف به برانکو اعلام میکنم اگر بازیکنان را ۴۰ روز به من بدهد، یک مطلب را قول میدهم... مطمئناً رونالدو تحویل نمیدهم ولی ضمانت میکنم تیم ملی ما به مراتب بهتر آماده بازی با بزرگان خواهد بود. (وقتی برانکو گفته بود اگر کیروش ۴۰ روزه رونالدو میسازد بازیکنانش را به او خواهد داد در حالی که کارلوس گفته بود باید بازیکنان را به سطح بازیکنانی، چون رونالدو برساند)
* اگر با مارها بگردید میخزید و سم تف میکنید! (در بحبوحه دعوا با برانکو)
* مخالفت قلعهنویی با تیم ملی چیز جدیدی نیست. اگر در برنامه جدید موفق نبودیم دلیل را از قلعهنویی و برانکو جویا شوید!
* علی کریمی من را ناامید کرد. آقای کریمی! اسامی مارها و عقربها را نمیآورم؟ آنها همان افرادی هستند که برخورد بسیار نامناسب و توأم با بیاحترامی، در زمان حضور در تیم ملی با شخص خود شما داشتند. کریمی بهتر از هر کسی باید بداند، من در ۵ سال گذشته نشان دادم فردی نیستم که اجازه بدهم و یا این فرصت را در اختیار کسی بدهم که جسارت و جرأت من را زیر سؤال ببرد. (وقتی کریمی گفته بود کیروش شهامت ندارد اسم مارها و عقربها را بیاورد)
* مردم ایران یادشان است شما بازیکنان اوکراینی را با چند صد هزار دلار آوردید. در پشت صحنه برنامه تیم ملی را بایکوت کردید. شما قدرت دارید، چون صورت خود را پشت باشگاه پرسپولیس پنهان کردید. باید بگویم این کشور شاید برای شما و من کوچک شده باشد. (بعد از جام جهانی روسیه و علیه برانکو)
* به عادل میگویم اعضای خانواده من در تیم ملی نیستند. برادرم و پسرم را به عنوان مربی نیاوردهام. در کارم دخالت در بیزینس و تجارت نکردهام. برعکس، اگر کسی بدهکار باشد، فدراسیون است، چون از جیب خودم برای هتلها و کمپها خرج کردهام.
* آقای برانکو، همان زمانی که اوکراینیها را به تیمتان آوردید که بازی هم نکردند، من برای ساختمان پک هزینه کردم.
* برای آنکه من هم مثل برانکو از حس طنزگونه استفاده کنم باید بگویم نمیتوانم ۴۰ روزه رونالدو تحویل بدهم، چون با او هشت سال کار کردهام ولی مودریچ چرا! (خنده) میتوانم بازیکنان را به سطح او برسانم (خنده جمعی). خوشحالم که این سؤال را از من پرسیدید. وقتی آقای برانکو این جواب را داد، من را شگفتزده کرد. مثل رونالدو را ۴۰ روزه نمیتوانم ولی مثل مودریچ را چرا (خنده). بگذارید مراتب احترامم را به مودریچ اعلام کنم. او بازیکن فوق العادهای است ولی خیلی شفاف به برانکو اعلام میکنم اگر بازیکنان را ۴۰ روز به من بدهد، یک مطلب را قول میدهم... مطمئناً رونالدو تحویل نمیدهم ولی ضمانت میکنم تیم ملی ما به مراتب بهتر آماده بازی با بزرگان خواهد بود. (وقتی برانکو گفته بود اگر کیروش ۴۰ روزه رونالدو میسازد بازیکنانش را به او خواهد داد در حالی که کارلوس گفته بود باید بازیکنان را به سطح بازیکنانی، چون رونالدو برساند)