در طول این برنامه نکتهای که بیش از هر چیزی به چشم آمد، عدم پذیرش انتقادات از جانب سرمربی تیم ملی بود. به طوری که مجری برنامه بارها و بارها به مشکلات و نقصهای تیم اشاره کرد و مربی تیم ملی تنها به جملات:«فوتبال همین است» و «شانس با ما نبوده است» بسنده کرد.
در اینکه بخشی از فوتبال به شانس هم مربوط است شکی نیست و ممکن است در یک بازی تیم شما دیر به گل برسد یا هر چه بزند به در بسته بخورد؛ اما اینکه همه چیز را به شانس و اقبال ربط دهیم درست نیست.
آقای قلعهنویی در صحبتهایشان اعلام کردند که ما به حریفان امید گل کمی دادهایم و این خودش یک حسن است. بیایید حریفان ایران را از ابتدا تا انتهای جام بررسی کنیم: در مرحله گروهی با فلسطین، هنگکنگ و امارات همگروه بودیم که حریفان سرسختی برای ما نبودند و ما توانستیم هر سه تیم را شکست دهیم.
البته ناگفته نماند که در بازی با هنگکنگ در نیمه اول کم از دست اشتباه مدافعان حرص نخوردیم و اگر کمتجربگی مهاجم این تیم نبود، ممکن بود ما در همان نیمه اول یک سیلی محکم بخوریم؛ گل خوردنمان از فلسطین و امارات هم به کنار.
پس از بازیهای گروهی به ترتیب با سوریه، ژاپن و قطر بازی کردیم که در بازی با سوریه به زحمت توانستیم به دور بعد صعود کنیم و باز هم با اشتباه مدافعانمان در جریان بازی گل دریافت کردیم. در بازی با ژاپن که بهترین بازی ما در این تورنمنت بود هم ما به دلیل غفلت مدافعان و سردرگمیشان گل خوردیم و حتی قبل از دریافت گل در دقیقه ۱۸ بازی هم مدافعان ما دفع توپ ناقصی داشتند که ناشی از اضطراب آنها بود.
ناگفته نماند که در دقایق ۵۰ و ۵۲ بازی ژاپن میتوانست از ما پیش بیفتد که این اتفاق نیفتاد. بازی با قطر که آخرین بازی ما بود مدافعان ما هم به دلیل استرس، هم به دلیل عدم آگاهی محیطی و عدم آمادگی کافی و هم به دلیل آنالیز نامناسب نتوانستند عملکرد مناسبی داشته باشند و قطر بارها و بارها دروازه ما را تهدید کرد.
نکته بعدی و ایراد تیم ما میانگین سنی بود که بنا بر اعلام AFC تیم ما پس از لبنان دومین تیم پیر این تورنمنت بود آن هم با میانگین سنی ۲۹.۵ سال.
نکته بعدی اینکه ما در اغلب بازیها تنها به حمله از کنارهها و سانتر از جناحین اکتفا کردیم و این همان چیزی بود که تیم ملی قطر به آن علاقه داشت و ما در آن بازی با ورود اسدی و مغانلو به نوعی بیهودهکاری کردیم. این تاکتیک و نوع حمله الزاما در تمام بازیها جوابگو نیست و حتی ممکن است نتیجه عکس دهد.
ما حداقل انتظاری که از سرمربی تیم ملی داشتیم این بود که میپذیرفت استراتژی منظم و مشخصی در بازیها نداشته و تیم در تمام بازیها با روشی واحد و یکسان وارد زمین شده است. شاید این حرف تلخی باشد و به مذاق کادرفنی تیم ملی خوش نیاید؛ اما اگر ضعف شدید ژاپن در دریافت و دفع توپهای هوایی نبود، مشخص نبود که ما میتوانستیم این بازی را ببریم یا خیر.
پس این ما هستیم که میبایست تنوع تاکتیکی را در دستور کار قرار دهیم. ما باید بازیسازی از خط دفاع را از همین حالا در دستور کار قرار دهیم، مرکز زمین را تقویت کنیم و به جای ارسال از جناحین حرکت با توپ از جناحین را تمرین کنیم. بدون شک ما تنها با زیر توپ زدن یا ارسالهای بلند از جناحین نمیتوانیم به آن چیزی که میخواهیم دست پیدا کنیم و ما محکوم به تغییر هستیم.
آقای قلعهنویی! اگر اصحاب رسانه و کارشناسان را دشمن خطاب نمیکنید باید خدمتتان عرض کنم که فوتبال «همین» نیست. فوتبال برنامه منظم، انتخاب درست، تاکتیکهای متنوع، تمرکز، آگاهی و انگیزه بالا است.
فرهنگ دانش| باشگاه خبرنگاران آزاد