پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۰
۰ |
۳

تونل زمان؛ ۱۳ سال قبل در چنین روزی؛ ۲۳ اسفند ۱۳۹۰

خبرورزشی گردی| مدیرعامل استقلال نگذاشت به فنر باغچه بروم/ شاید یک روز سرمربی پرسپولیس شوم/ به مایلی کهن گفتم مردم می‌گویند شما بروی، اوضاع بهتر می‌شود!

خبرورزشی گردی| مدیرعامل استقلال نگذاشت به فنر باغچه بروم/ شاید یک روز سرمربی پرسپولیس شوم/ به مایلی کهن گفتم مردم می‌گویند شما بروی، اوضاع بهتر می‌شود!
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

دروازه‌بان اسبق استقلال، پرسپولیس و تیم ملی ۱۳ سال قبل در چنین روزی مصاحبه ای بسیار خواندنی با خبر ورزشی انجام داد.

به گزارش خبر ورزشی، احمدرضا عابدزاده بیست و سوم اسفند سال ۱۳۹۰ مصاحبه‌ای جذاب با خبر ورزشی انجام داد. این گفتگو در زمان خود بازتاب بسیار زیادی داشت و به همین خاطر بد نیست خلاصه آن را دوباره به اتفاق هم مرور کنیم:

-  بالا و پایین رفتن از پله‌ها اذیتم می‌کند چون هر دو زانویم چند مرتبه جراحی شده است. این یادگار فوتبال تا آخر عمر با من می‌ماند.

- فرزندانم ساکن ایران نیستند به همین خاطر من و همسرم هر دو شاغل هستیم.

- بیشترین قراردادی که در فوتبال ایران بستم، ۲۵ میلیون تومان بود.

-شاید امیر پسرم از من در لحاظ دروازه‌بانی بهتر هم بشود. او استعداد دارد و فیزیک بدنی‌اش هم مثل مهدی رحمتی است.

-باشگاه فنرباغچه ترکیه وقتی بازیکن استقلال بودم، قرارداد ۱۰۰ هزار دلاری به من پیشنهاد داد. خانه و ماشین هم می‌دادند ولی کاظم اولیایی مدیرعامل وقت باشگاه استقلال رضایتنامه‌ام را نداد و بعداً که مصدوم شدم دیگر سراغم را نگرفت! فنرباغچه به جای من کلودیو تافارل دروازه‌بان تیم ملی برزیل را جذب کرد.

- المپیک مارسی هم برایم دعوتنامه فرستاد ولی گفت باید تست بدهی. در پاسخ به آنها گفتم به عنوان دروازه‌بان تیم ملی ایران نمی‌توانم شأن خودم را پایین بیاورم و تست فنی بدهم.

- مرحوم پرویز دهداری حق بسیار بزرگی بر گردن من و فوتبال ایران دارند.

- در تمام دورانی که با محمد مایلی کهن کار کردم، فقط یک بار با ایشان دچار مشکل شدم. این اتفاق پاییز سال ۱۳۷۶ و بعد از شکست ما مقابل عربستان رخ داد. حاجی مایلی در زمین شماره ۳ آزادی صحبت می‌کرد و گفت: "مردم می‌گویند عابدزاده نباید باشه" من هم در جواب گفتم: مردمی را هم که ما دیده‌ایم، گفته‌اند اگر شما (مایلی کهن) بروی اوضاع تیم بهتر می‌شود پس بهتر است به حرف دیگران کاری نداشته باشیم.

- هنگامی که درون دروازه می‌ایستادم، مرتب داد و بیداد می‌کردم تا مدافعان را راهنمایی کنم. اگر کسی حرفم را گوش نمی‌کرد، گردنش را می‌شکستم چون بر سر جان و آبرویم با کسی شوخی نداشتم.

- شاید یک روز نوبت من هم برسد که سرمربی پرسپولیس شوم.

- تلخ‌ترین اتفاق سال ۱۳۹۰ برایم درگذشت ناصر حجازی بود.

- همسرم علاقمند به کارهای خیریه است. او با تیم فوتسال بانوان هنرمند به میدان رفته و دروازه‌بان شده بود ولی ۱۰ گل خورد و بعد از آن به من گفت دروازه‌بانی واقعاً کار سختی است. در جواب به ایشان گفتم: شما فکر کردی من این زانوها را سر کبوتر بازی از دست داده‌ام؟

بیشتر بخوانید:روزی که ستاره پرسپولیس در بیمارستان همه بزرگان فوتبال را گریان کرد/ دعای هواداران استقلال و پرسپولیس برای نجات مرد فراموش نشدنی

خبرورزشی گردی| مدیرعامل استقلال نگذاشت به فنر باغچه بروم/ شاید یک روز سرمربی پرسپولیس شوم/ به مایلی کهن گفتم مردم می‌گویند شما بروی، اوضاع بهتر می‌شود!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی