نظرسنجی

نتیجه بازی پرسپولیس و الشرطه عراق را پیش بینی کنید...
نتیجه بازی استقلال و الاهلی عربستان را پیش بینی کنید...
گفتگو با قهرمانی که تابعیت کانادا را رد کرد اما در ایران همچنان مهجور است/ محسن بهشتی راد: با نقاشی در کانادا خرج مسابقه برای ایران را در می‌آورم!
زمان مطالعه: ۲۲ دقیقه

محسن بهشتی راد می گوید اگر هر باشگاه ورزشی یا کمپانی های بزرگ یک قهرمان رشته انفرادی را مورد حمایت خود قرار دهند، مشکلات ورزشکاران رشته های انفرادی حل خواهد شد.

محسن بهشتی راد، قهرمان یخنوردی جهان این روزها برای انجام تمرینات و آماده شدن برای رقابت های بین المللی به ایران آمده است. همین فرصت خوبی بود تا با او به گفتگو بنشینیم و داستان زندگی قهرمانی خود را تعریف کند. تبدیل شدن به یک قهرمان یخنوردی آن هم از استان گرمسیر قزوین و کسب اولین قهرمانی بین المللی در رقابتی که 16 یخنورد روس در آن حضور داشتند، داستان زندگی جذابی است که از شما دعوت می کنیم بیننده و خواننده آن باشید.

محسن بهشتی راد همچنین از مشکلات ورزش یخنوردی در ایران گفت و همچنین از بی توجهی ها و حمایت نشدن ها...

با وجود این مشکلات، او پیشنهاد یخنوردی کانادا برای حضور در مسابقات با پرچم این کشور را رد کرده و دوست دارد برای ایران مسابقه بدهد. بخش مهمی از گفتگو به همین موضوع اختصاص دارد.

در پایان محسن بهشتی راد به ورزش ایران پیشنهادی داد تا مشکلات ورزش ها و رشته های انفرادی حل شود.

این گفتگو را می بینید و می خوانید:

سلام و درود به مخاطبان عزیز خبر ورزشی. من سامان خدایی هستم و خوش آمدید به استودیوی ما. امروز میهمان مقابل دوربین خبر ورزشی نشسته که برای مخاطبان این رسانه چهره‌ای کمتر شناخته شده‌ای است و این هم البته از دردهای ورزش ماست که یک ورزشکار در حد قهرمانی و نایب قهرمانی جهان در کشور خودش شاید برای بسیاری از مردم چندان آشنا نباشد. امروز محسن بهشتی‌راد میهمان ما است و قرار است درباره‌ی یک موضوع جذاب با این نایب قهرمان یخ نوردی جهان حرف بزنیم. محسن جان سلام. خیلی خوش آمدی به خبر ورزشی.

محسن بهشتی‌راد: من هم سلام عرض می‌کنم خدمت شما و تمام بینندگان و شنوندگان عزیز. در خدمت‌تان هستم.

اول از همه در مورد اینکه شما امروز اینجا حضور دارید من یک توضیح کلی به مخاطبان بدهم. هفته‌ گذشته از سمت مجید نوروزی، بازیکن و مربی فوتبال ایران که در کانادا اقامت دارد، با سردبیر خبر ورزشی تماس گرفت. آقای نوروزی در این تماس خبر داد که یک ورزشکار ایرانی با وجود اینکه شرایط عضویت در تیم ملی کانادا و رقابت برای این کشور را داشته، حاضر به انجام این کار نشده و در حال حاضر به ایران برگشته و خب اگر امکانش باشد با پرچم کشور خودمان برای ایران در رقابت‌ها شرکت کند. آن ورزشکار الان روبه‌روی شماست. اما قبل از اینکه به این موضوع جذاب بپردازیم، ماجرای پیشنهاد چه بوده؟ چه تصمیمی داری؟ می‌خواهم اول خودت را به طور کامل معرفی کنی. اینکه چند ساله هستی؟ کجا به دنیا آمدی و ورزش حرفه‌ای را از کجا شروع کردی؟

محسن بهشتی‌راد: خب به نام خدا. من تقریبا ۳۹ سالم است و بچه قزوین هستم. حدود بیست سال است در رشته سنگنوردی و یخنوردی فعالیت می‌کنم و تقریباً بالغ بر پانزده مقام جهانی دارم در رشته یخنوردی. حدود هفت سال است که عضو تیم ملی هستم و در این هفت سال عناوین زیادی را به دست آوردم؛ قهرمانی آسیا، قهرمانی جهان و مدال‌های مختلفی که برای ایران کسب کردیم. رشته اصلی من رشته سرعت در یخنوردی است و تمام تلاشم بر این است که بتوانم همین رشته را اینجا توسعه بدهم. تلاش‌هایی که قبلا انجام دادیم، از جمله دیوارهای یخنوردی که در کیش ساختیم. هدفمان این است که این رشته را در ایران به اوج خود برسانیم و ورزشکاران ایرانی بتوانند در جهان رده‌های بالایی را کسب کنند.

رشته یخنوردی کلا رشته کمتر شناخته شده‌ای است. شاید خیلی‌ها ندونن که همچین رشته‌ای در سطح حرفه‌ای وجود دارد. چی شد که علاقه‌مند شدی و رفتی سراغ رشته یخنوردی؟

محسن بهشتی‌راد: من ابتدا در رشته سنگنوردی فعالیت می‌کردم. بعد فرصتی فراهم شد تا بتوانم رشته یخنوردی را هم تجربه کنم و از آنجایی که به سرما و رشته سرعت علاقه داشتم، با توجه به پیشنهاد یکی از دوستانم به این رشته آمدم و دیدم که شرایطش را دارم با اینکه امکانات نداشتیم. من در شهر قزوین که تقریبا می‌شود گفت گرمسیر است، امکانات یخنوردی نداشتیم، ولی خب تمرینات را شروع کردم. برای تمرین، اردوهای ده روزه در کشور روسیه می‌رفتیم هر سال و آنجا سعی می‌کردیم که فیزیکی که ساخته بودیم را بر روی یخ پیاده کنیم و تکنیک‌هاش را یاد بگیریم. در سال اول تجربه ام زیاد خوب نبود، یعنی دیدم نمی‌توانم آنقدر خوب بدرخشم، ولی از خودم می‌دیدم که می‌توانم در این رشته فعالیت‌های حرفه‌ای به پایان برسانم و این باعث شد که تمرینات را جدی‌تر بگیرم. تمام برنامه های تغذیه، ورزشی و مربیگری را خودم انجام می دهم و به این نتیجه رسیدم توانش را دارم.

محسن بهشتی‌راد: دیواره چوبی را طراحی کردم و روی دیواره چوبی تمرین می‌کردم در کردستان. ابزاری که با آن صعود می‌کنیم، تبر یخنوردی و کرامپون‌هایی که به کفش مان بسته می‌شود را خودم با توجه به فیزیک خودم ساختم. در نهایت تمام این تلاش‌ها باعث شد در مسابقات آسیایی قهرمان آسیا بشوم و بعد از آن مقام‌های جهانی را یکی پس از دیگری کسب کنم. در رشته ما کشور روسیه بالاترین قدرت را دارد و هر سال سکوهای اول تا سوم را روسیه داشت. با اینکه من ده روز تا پانزده روز در کنارشان تمرین می‌کردم، ولی توانستم استانداردهای خودم را بالا ببرم و در سال ۲۰۲۲ هم رکورد زدم و هم قهرمان جهان شدم. با وجود این بود که ورزشکاران روسی ۱۶ نفر در آن رقابت حضور داشتند.

بعد از آن بود که تازه به این فکر افتادیم یک دیواره یخی در ایران داشته باشیم. اولین آرزوی ما بعد از قهرمانی برآورده شد. با همکاری چند تن از دوستان در کیش که یک سالن برفی دارد، یک دیواره ۱۵ متر یخی احداث کردیم. تقریبا ۳۵ تن یخ می شود. تمرینات را آنجا انجام می دهیم و سعی بر این است که ایران را در آینده به عنوان میزبان یخ نوردی جهان داشته باشیم.

یعنی یک جورهایی پی‌ریزی رشته یخنوردی در ایران با خودت بود دیگه.

محسن بهشتی‌راد: تقریبا. دوستان زیادی زحمت کشیدند که ما تا اینجا آمدیم و از اینجا به بعد هم ما زحماتی که می‌کشیم برای بقیه است و امیدوارم که بتوانند بهترین استفاده را ببرند.

رشته یخنوردی با سنگنوردی و صخره نوردی چه تفاوت و شباهت‌هایی دارد؟

محسن بهشتی‌راد: هر دو از رشته‌های صعودهای ورزشی هستند. در سنگنوردی با دست و پا، گیره‌ها را می‌گیریم و صعود می‌کنیم، ولی در یخنوردی با ابزاری به اسم تبر یخنوردی و کرامپون صعودها انجام می‌شود که تفاوتشون بیشتر در ابزارها و شرایط سرما است.

علی‌پور سریعترین صخره‌نورد هم از دوستان شماست و همشهری هم هستید.

محسن بهشتی‌راد: بله، رضا همشهری من است. تمرین‌های زیادی را همیشه با همدیگه داشتیم و یکی از اعجوبه‌های ورزش جهان است.

بدون تعارف، شما سریع‌ترین هستید یا رضا علی‌پور؟

هرکدام در رشته خودمان سریع تریم. ولی رضا فوق‌العاده است، سرعتش خیلی بالاست. در رشته یخنوردی ترکیبی از سرعت و دقت است. نمی‌توان زیاد سرعت را روی یخ بالا برد چون یخ شکننده است و تبر باعث شکستن یخ می‌شود. به همین خاطر ترکیبی از قدرت، دقت و عکس‌العمل در یخنوردی نهفته است. در سنگنوردی اما چون مسیر ثابت را صعود می کنی، بیشتر توان ورزشی و استقامت در سرعت است.

پس تمرین مشترک با هم زیاد داشتید؟

محسن بهشتی‌راد: بله.

با هم مسابقه هم دادید؟

محسن بهشتی‌راد: من روی دیواره چوبی و رضا روی دیواره سنگ نوردی بله.

فیلم مسابقه هم پخش شود به نوعی جذاب است. می بینیم ردبول الان ویدیوهای تبلیغاتی زیادی از مسابقات تلفیقی درست می کند.

محسن بهشتی‌راد: باید فیلم ها را کنار هم بگذاریم. دیواره یخی در سرماست و سنگ نوردی در گرما، سخت است اجرایش. بله جذاب است انجامش.

تا حالا در چه رقابت‌هایی شرکت کرده‌اید و چه عناوینی به دست آورده‌اید؟

محسن بهشتی‌راد: تقریبا هفت سال است که به نام ایران مسابقه می‌دهم. دو دوره قهرمان آسیا، در تیمی جهان دو نقره برنز تیمی، پنج مدال طلای ورلد کاپ، و یک مدال طلای اوورال رنکینگ دارم. همچنین قهرمانی جهان با یک مدال طلا و یک نقره، و یک اوورال برنز دارم. دو مدال نقره جهانی دارم و دو مدال برنز جهانی.

در حال حاضر چطور؟ مسابقاتی پیش رو است و برای مسابقات کی آماده می‌شوید؟

محسن بهشتی‌راد: ما در زمستان امسال انشالله یک مسابقه قهرمانی آسیا داریم. مجدد در کشور کره جنوبی و سه چهار تا مسابقه جام جهانی داریم که یکی‌اش در کره جنوبی، مسابقه بعدی در سوئیس، بعدی در فرانسه و بعد از آن در کانادا است و یک مسابقه هم در آمریکا داریم که نمی‌دانم شرایط ویزایش چطور باشد. حالا فعلاً به دنبال کارهاش هستیم.

برگردیم سر موضوع اصلی که همان ابتدای بحث گفتم. پیشنهادی که از کانادا رسید برای فعالیت در این رشته خب طبیعتاً پیشنهاد جذابی می‌تواند باشد برای هر کسی. یخنوردی خب امکانات در ایران نداشتیم. قطعاً کانادا با توجه به آن آب و هوای کشور، فکر می‌کنم از نظر یخنوردی خیلی امکانات بالایی داشته باشد و آنطور که شنیدم پیشنهاد مالی هم پیشنهاد قابل توجهی بوده. تصمیمتان چی شد؟ چه پیشنهادی بود؟ جزئیاتش را بیشتر می‌گویید؟

محسن بهشتی‌راد: ببینید خب شما وقتی در لول جهانی قرار می‌گیرید، تاپ لول می‌شوید. کشورهای مختلف دوست دارند که شما برایشان حالا یا مربیگری کنید یا به نام‌شان مسابقه بدهید اگر فرصتش ایجاد بشود. بحث کانادا هم از این قضیه مستثنی نبود. در کانادا تازه یخنوردی دارد شکل می‌گیرد. یعنی داشتند ولی خب زیرساخت‌هایشان را تازه دارند کار می‌کنند. خیلی هم قوی شروع می‌کنند. نه فقط اینکه مثلاً بخواهید برایشان مسابقه بدهید. شما می‌توانید مثلاً آنجا مربیگری هم بکنید. خب درآمد زیادی را می‌توانید از این راه کسب کنید ولی خب بیشتر دوست دارم در اوج فعالیت ورزشیم فعلاً در رقابت ورزشی بمانم و تا آنجایی که می‌توانم بتوانم به نام کشورم مقام‌هایی را کسب کنیم و اگر امکاناتش ایجاد بشود اینجا حمایت کنند. چرا که نه؟ ما همین‌جا کار می‌کنیم، همین‌جا پرورش می‌دهیم. استعدادهای خیلی زیادی را داریم که می‌توانیم رویشان کار کنیم و جا پای ما بگذارند. بعد از ما بتوانند در این رشته موفق باشند و در واقع مقام‌های بعدی را کسب کنند. خب ما تا اینجای کار که آمدیم تمام امکانات را من خودم شخصاً ایجاد کردم. به واسطه کمک چند تا از دوستان و حمایت‌هایشان توانستیم دیواره یخنوردی بزنیم. تبرهای یخنوردی که من می‌گویم خودم ساختم به همین سادگی نیست. خیلی کار برده است. خیلی تست کردیم، خیلی هزینه کردیم تا بتوانیم این‌ها را ایجاد کنیم. خب اگر این توانایی‌ها اینجا هزینه نشود خیلی راحت من می‌توانم این کار را برای کشورهای دیگر بکنم و کشورهای دیگر سودش را ببرند. اما برگشتم و دوست دارم که اینجا کار کنم و آن توانایی و آن حرفه را اینجا ادامه بدهم. اگر حمایت‌هایی صورت بگیرد بتوانیم از این امکاناتی که تا الان من خودم حمایت کردم و ساختم برای بقیه بچه‌ها هم استفاده کنیم و آن‌ها را هم رشد بدهیم.

به جز کانادا پیشنهاد کشور دیگری هم بوده؟ چه برای مسابقه، چه برای مربیگری؟ پیشنهاد کشورهای دیگر هم داشتید؟

محسن بهشتی‌راد: علاقه زیاد نشان دادند مثلاً کشور انگلیس... سال‌های پیش هم حتی ۲۰۱۴ که مقام آوردم یک سری پیشنهادها آمد. من زیاد دنبالش را نگرفتم چون از اول نیتم این نبوده که بخواهم بروم سراغش ولی می‌گویم انقدر شرایط فراهم است برای این کار که به راحتی می‌شود این کار را کرد و دیگر جای صحبت ندارد. فکر می‌کنم چون که دیگر چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.

مثلا شما نشان دادی که می‌خواهی بمانی و همینجا بسازی. وقتی که زیرساخت‌ها را خود ورزشکار فراهم کرده برای آن رشته، دیگر هدف و نیت را نشان می‌دهد. در قبالش چه انتظاری از مسئولین ورزش داری؟ یعنی مثلا چه کارهایی انجام داده‌اند و تو خودت چه کارهایی تا الان انجام داده‌ای؟

محسن بهشتی‌راد: ببین من حسن نیتم را در این رشته نشان داده‌ام. علی‌رغم اینکه پیشنهاد داشتم ولی ایستادم و اینجا کار کردم. علی‌رغم اینکه می‌توانستم امکانات دیگری برای خودم فراهم کنم نرفتم. رفتم و برگشتم، پارسال هم همینطور. می‌دانید، مثلا در رشته‌های انفرادی مثل رشته یخنوردی هزینه‌های کمی صورت می‌گیرد و حمایت نمی‌شویم. معمولاً اسپانسرهای ورزشی خوبی نمی‌توانیم پیدا کنیم و در طول سال تمرین می‌کنیم و زحمت می‌کشیم و در نهایت سه ماه، دو ماه در زمستان مسابقات برگزار می‌شود و در طول سال کسی ما را نمی‌بیند. نه حمایتی صورت می‌گیرد و نه برنامه‌ای برای این قضیه ریخته شده است. یعنی تمام کارها را خودمان انجام می‌دهیم. اگر هم نکنیم این رشته واقعاً تمام می‌شود. امیدوارم حمایت‌هایی صورت بگیرد که ما بتوانیم این ورزش را توسعه بدهیم. منِ محسن توانم تا ایجا بوده است. امکانات خوبی ایجاد کردم. وگرنه من در طول سال تمرینم را می‌کنم و نهایتاً مسابقه را هم می‌دهم و آب از آب تکان نمی‌خورد، ولی اگر حمایت صورت بگیرد این رشته توسعه پیدا می‌کند. اگر حمایت صورت نگیرد، انگیزه‌های من کم می‌شود و افرادی که پشت سر من هستند، به من نگاه می‌کنند که ببینند این راه را من تا کجا می‌روم و به کجا قرار است برسانم. آیا پشت سر من می‌خواهند حرکت کنند یا نه؟ از همان اول به این فکر می‌کنند که بروند و شانسشان را جای دیگری امتحان کنند.

یعنی کماکان هزینه شرکت در مسابقات و این‌ها با خودتان است؟

محسن بهشتی‌راد: اکثراً بله، اکثر هزینه‌ها با خودمان است، فدراسیون یک سری حمایت‌ها می‌کند ولی این حمایت‌ها فقط برای مسابقات است. هزینه مسابقات هم تا حداقل‌ها یعنی تا آنجا که بشود سر و تهش را زد. مثلا یک اعزامی صورت بگیرد ولی در طول سال بحث تمرین، بحث تغذیه، بحث ریکاوری، بحث تمام زیرساخت‌ها، امکانات، ابزارهایی که نیاز داریم، این‌ها هیچ کدام در واقع حمایت نمی‌شود و هزینه‌های زیادی برای ما به همراه دارد.

خب یک ورزشکار دیگر باید چه کار کند در این رشته که فدراسیون، مسئولان ورزش بخواهند حمایت کنند؟ من واقعا خیلی تعجب کردم. یعنی واقعاً انتظارش بود، اولش زیرساخت‌ها از خودتان شروع شد ولی الان که دیگر به این سطح رسیده، حمایت‌ها باشد.

محسن بهشتی‌راد: یکی از دلایلی که مثلا من رفتم کانادا همین بود چون که ما هزینه‌هایمان همه‌اش به دلار است و اینجا باید درآمد ریالی داشته باشیم و این دیگر خیلی سخت‌تر می‌کند کار را. برای ما فرصتی پیش آمد و من رفتم آنجا، آنجا دارم کار می‌کنم. یعنی کارهای جنرال انجام می‌دهم که بتوانم هزینه‌های خودم را دربیاورم، هزینه‌ای مقداری بردارم برای اینکه برگردم اینجا و باز بتوانم در مسابقات شرکت کنم. دیگر چه کار می‌توانم بکنم؟ یعنی حتی اگر حمایتی هم صورت نمی‌گیرد، خودم دارم می‌روم آن حمایت را برای خودم ایجاد کنم و باز برمی‌گردم اینجا برای مسابقه دادن. باز به این فکر می‌کنم که بعد از من چه کسانی قرار است بیایند و دلسوز بقیه هم هستم که بتوانند آنها هم جا پای درست بگذارند. بتوانند آینده‌شان را بسازند، در ورزش رشد کنند. یک سبک زندگی است. چرا که نه؟ مثلا درگیر اعتیادهای دیگر بشوند. وقتی یک اعتیادی به اسم ورزش هست. این تمام ماجراست؟

شما الان چند وقت کانادا هستید؟

محسن بهشتی‌راد: دو سال.

دو سال. یعنی دو سال در کانادا کار می‌کنید؟ کار جنرال یعنی مرتبط با این رشته هم نیست، می‌خواهی بگویی چه کاری است یا نه؟

محسن بهشتی‌راد: من یک زمانی در واقع مربی‌گری می‌کردم در بحث سنگ‌نوردی. یک زمانی کار نقاشی ساختمان انجام می‌دادم و کارهای جنرال به این سبکی. کارهای پارت تایم انجام می‌دادیم که بتوانیم هزینه‌هایمان را دربیاوریم و تمریناتمان را هم انجام بدهیم. از آنجایی که خب در فصل تابستان مخصوصا من آنجا هستم، بهار و تابستان هستم. سعی می‌کنم که یک درآمدی را کسب کنم که بتوانم هزینه‌های خودم را تأمین کنم. واقعا کمک هزینه‌ای که در واقع فدراسیون و حالا به ما پرداخت می‌کند، آن هم صرفا فقط برای اعزام هاست. کفاف تمرینات ورزشی در این سطح را نمی‌دهد، در این سطح حرفه‌ای. مضاف بر اینکه خب ما در مسابقات هم که می‌رویم مقام می‌آوریم. قبلاً وزارت ورزش یک سری تجلیل از ما داشت که از سال ۲۰۱۸ به بعد دیگر پرداخت نشد و نهایتاً پارسال آن هم با خیلی سر و تهش را زدن، یک چیزی به ما دادند که رقمش واقعا قابل گفتن نیست و این باعث می‌شود که انگیزه‌ها کم بشود.

حالا شاید انگیزه‌های درونی همچنان باقی مانده باشد ولی انگیزه‌های بیرونی دیگر وجود ندارد واقعاً. یعنی اگر بیاری روی کاغذ می‌بینی که ارزش ندارد بخواهی زندگی‌ات را در این سن در این رشته بگذاری و هیچ حمایتی صورت نگیرد. در نهایت بعد از چند سال پشیمان می‌شوی که چرا این کار را انجام دادی. تا اینجا هم که آمدیم خیلی‌ها کمک کردند. من از همه‌شان تشکر می‌کنم. رئیس فدراسیون تا آنجا که توانسته کمک کرده ولی خب. چیزی است که نیاز به حمایت بزرگتری دارد و با این حمایت‌های کوچک فقط می‌شود یک حرکت کوچک کرد. نمی‌شود حرکت‌های بزرگی انجام داد.

پاداش قهرمانی جهان چقدر بود؟ می‌خواهی بگویی یا نه؟ پاداشی که مسئولان دادند، وزارت ورزش و فدراسیون.

محسن بهشتی‌راد: خیلی کم بوده. گفتنش ارزش دارد؟ نه؟

واسه همین می‌خواهم بدانم که آن پاداش وقتی که این همه زحمت کشیده شده.

محسن بهشتی‌راد: فکر کنم ۱۰۰ تومان.

چه سالی؟

محسن بهشتی‌راد: همین پارسال.

پارسال ۱۰۰ تومان. یعنی کفاف چند روز تمرین؟ هیچوقت شد مراجعه کنی مثلا به وزارت ورزش که آقا ما نیاز داریم به حمایت.

محسن بهشتی‌راد: آره گفته شده. بالاخره اونا هم یک دستورالعملی دارند که دارند طبق آن مثلا پاداش‌ها را می‌دهند و حمایت‌هایی را صورت می‌دهند. ولی خب این فقط برای مثلا یک پاداش مسابقه هست. مثلا شاید بیان ۱۰۰ تومان، ۵۰ تومان، ۲۰۰ تومان نهایتا بدهند که ندادند.

برای تامین مخارج، این‌ها هم مطرح شده با آنها؟

محسن بهشتی‌راد: کسی از محسن بهشتی خبری ندارد.

خودت هم نرفتی بگویی؟

محسن بهشتی‌راد: گفته شده ولی خب می‌دانی، مثلا حمایتی به آن صورت، صورت نمی‌گیرد چون اکثراً متاسفانه طوری شده که ما باید خودمان شخصاً برویم دنبال اسپانسر بگردیم که بتوانیم هزینه‌هایمان را تأمین کنیم. خب اسپانسرها هم که اکثراً عاشق چشم و ابروی ما نیستند که یک کاری بکنند برای ما. از ما چیزی می‌خواهند و این باعث می‌شود که تمرکز از روی تمرین برداشته بشود و جور در نمی‌آید. می‌دانی، یا باید بتوانی ورزش را حرفه‌ای انجام بدهی یا باید دنبال کسب درآمد باشی. تا آنجایی که می‌شود ما سعی می‌کنیم که ورزش را حرفه‌ای انجام بدهیم. کسب یعنی دنبال کسب درآمد بودن من نیستم در این رشته که بخواهم زندگی‌ام را تأمین کنم، آن باید جور دیگری تأمین بشود. ولی اینکه بگوییم فقط هزینه‌ها تأمین بشود همین فکر می‌کنم کفاف این رشته را می‌دهد. طوری نباشد که مثلا ورزشکار بیاید از جیبش هزینه کند از زندگی‌اش و از وقتش بزند، فردا مستاصل بشود و پشیمان بشود و سرخورده بشود. خب خیلی از ورزشکارها را دیدیم که دوران قهرمانی‌شان تمام شده و سرخورده شده‌اند. بعضی‌ها به اعتیاد روی می‌آورند. بعضی‌ها. اگر نگاه کنی مثلا خیلی دچار مشکلات روحی شدیدی می‌شوند. این همش به خاطر این است که آن دوران طلایی که داشتند نتوانستند استفاده کنند ازش.

خیلی‌ها اگر جای تو بودند با این دلزدگی‌ها شاید بگویند همان کانادا که زندگی می‌کنک همانجا هم پول درمی آورم، پس بگذار پیشنهادم را قبول کنم برای این کشور من مسابقه بدهم ک امکانات و شرایط مالی بهتری برای من فراهم باشد.

محسن بهشتی‌راد: صد در صد، شما وقتی می‌خواهی به اسم یک کشور دیگر مسابقه بدهی، اولین چیزی که می‌توانی بگیری اقامت آن کشور است. خب اقامتی که گاها خیلی‌ها برایش هشت سال تلاش می‌کنند که فقط یک اقامت بگیرند یا پاسپورتش را بگیرند که بتوانند مثلا از منافعش استفاده کنند. ولی این‌ها برای من آن ارزش ذاتی را ندارد. به خاطر همین برمی‌گردم و باز به نام ایران مسابقه می‌دهم.

در خود قزوین یک باشگاه فوتبال هست، باشگاه فوتبال شمس آذر که در لیگ برتر مسابقه می‌دهد. هیچ تماسی باهاشان بوده که اسپانسر باشند و حمایت کنند؟

محسن بهشتی‌راد: دورادور صحبتی داشتیم با رئیس هیات استان قزوین ولی از آنجایی که می‌دانم خود شمس آذر الان دارد با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم می‌کند. صحبت‌های مان به جایی نرسید و حمایتی فکر نمی‌کنم صورت بگیرد. امیدوارم که حالا از راه دیگری یا نمی‌دانم منبع دیگری بشود این حمایت صورت بگیرد.

کلاً شاید هزینه یک ورزشکار یخنوردی اصلاً قابل قیاس نباشد با هزینه‌ای که یک باشگاه فوتبال دارد یک سال صرف می‌کند. مثلا شاید هزینه از یک بازیکن معمولی هم کمتر بشود. این هزینه‌ای که برای یک ورزشکار قرار است انجام بشود و خب آن حمایت و اسپانسر بودن از سمت باشگاه فوتبال می تواند برای باشگاه هم نفع باشد. الآن مثلا باشگاه شمس آذر یا خیلی از باشگاه‌های ما به جز پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تراکتور که در آسیا شناخته شده‌اند، باقی فقط در سطح کشور شناخته شده‌اند و خیلی‌هایشان هم از نظر مالی قوی هستند و منابع خوبی دارند. خب این‌ها می‌توانند به این سمت بیایند. از ورزشکاری مثل شما حمایت کنند. این کار می‌تواند اسم باشگاه را در دنیا هم مطرح کند که فلان باشگاه فوتبال در ایران یک ورزشکاری در رشته یخنوردی داشته که قهرمان جهان شده. خیلی کمک می‌کند به آن باشگاه. یعنی دو طرفه است دیگر. کاملاً دو طرفه سود دارد. واقعاً امیدوارم به این سمت بیایند. مگر رضا علیپور مطرح نشد؟ بعد اینکه ورزشکارها آمدند به او تعظیم کردند، مردم کنجکاو شدند که چرا خارجی ها به علیپور تعظیم می‌کنند. فهمیدیم یک تکنیک جدید آورده در ورزش خودش. خب شما هم آمدی رشته یخنوردی را کاملاً پی‌ریزی کردی. اینجا زیربنای این رشته را صفر تا صد گذاشتی و این خیلی بزرگ است دیگر.

محسن بهشتی‌راد: می‌دانی متاسفانه ارتباطی وجود ندارد بین این رشته‌ها و باشگاه‌های بزرگی مثل تراکتور یا سپاهان، ذوب‌آهن، پرسپولیس، استقلال یا شمس‌آذر که بشود آن ارتباط ایجاد بشود و آن حمایت صورت بگیرد. چرا که نه؟ فرصت خیلی خوبی است چون مسابقات ما بعد جهانی دارد و رسانه‌اش رسانه جهانی است و کاری هم که ما داریم می‌کنیم کار کوچکی نیست. کار بزرگی است. فرض کنید اولین مقامی که من در ایران آوردم خیلی صدا کرد. شما فرض کن مثلا در یک کشور کویری داری زندگی می‌کنی بعد یکدفعه بشوی قهرمان یخنوردی سرعت جهان به اضافه اینکه رکورد هم بزنی و این در کل دنیا پیچید صدایش. ولی خب آن حمایت‌هایی که باید صورت بگیرد، آن رسانه‌هایی که مثلا باید بیایند، نشد. حالا این لطف شماست که این مصاحبه را دارید انجام می‌دهید. در واقع باید کسی باشد که معرفی کند و این فرصت را بدهد به باشگاه‌های دیگر که بتوانند آن باشگاه‌ها بیایند و از این فرصت استفاده کنند و حمایت‌هایی را صورت بدهند که دو طرف بتوانند از آن سود ببرند.

کلاً خودت میانه ات با فوتبال چگونه است؟ دنبال می‌کنی؟ طرفدار تیم خاصی هستی یا نه چندان؟

محسن بهشتی‌راد: چرا من فوتبال را خیلی دوست دارم. قبلاً هم بازی می‌کردم ولی خب از وقتی که خودمان وارد رشته حرفه‌ای خودمان شدیم یک ذره دلخوری هم پیدا می‌کنم. آره دیگر چون هزینه مثلا یک هفته یا نه یک روز، دو روز تمرین مثلا یک باشگاه، می‌شود هزینه کل مسابقات شما و این را آدم می‌بیند و می‌بیند که چقدر راحت می‌شود ورزشکارهای این سبک را حمایت کرد، آن هم با حداقل ها، ورزشکارانی که واقعاً قانع هستند. در واقع با کوچک‌ترین هزینه‌ای از سبدشان مثلا می‌توانند حمایت کنند از ورزش های انفرادی تا کارهای بزرگی ایجاد بشود.

کلاً چی شد که فوتبال را ادامه ندادی؟ گفتی بازی می‌کردم.

محسن بهشتی‌راد: من بچه که بودم بازی می‌کردم تقریبا دوازده سیزده سالم بود. بازی می‌کردم در قزوین. ولی خب در یک دورانی بودیم که یک زمین خاکی داشتیم و آن زمین را ازمان گرفتند. ساختمان ساختند و دیگر امکاناتش از بین رفت برایمان. دیگر مجبور شدیم که رشته را بگذاریم کنار چون کاری نمی‌توانستیم بکنیم. بعد از آن دیگر وارد سنگنوردی شدم و در سنگنوردی ادامه دادم و بعد هم به سراغ یخ‌نوردی رفتیم و به اینجا رسیدیم.

پشیمان نیستید؟ سراغ فوتبال، بسکتبال یا والیبال نرفتی؟ خب شاید آن‌ها پولشان بهتر بود.

محسن بهشتی‌راد: می‌دانی داستان انتخاب یک رشته برای یک انسان برای یک ورزشکار خیلی به محیط بستگی دارد و محیط و عواملی که دخیل هستند. من اگر در هر رشته‌ای فعالیت می‌کردم قهرمان می‌شدم، فرقی نمی‌کرد، چون از اول دنبال قهرمانی بودم. حالا اگر در فوتبال بود مطمئناً بهترین فوتبالیست می‌شدم. می‌توانستم آن کارها را انجام بدهم، چون همه‌اش ریشه در طرز فکر ما دارد. حالا در آن دورانی که من دنبال رشته ورزشی می‌گشتم امکانات سنگنوردی برایم مهیاتر بود. بعد از آن وارد یخنوردی شدم.

الان شما این سوال را فکر می‌کنم از هر ورزشکاری بپرسید همین جواب را می‌دهد. اکثر بچه‌هایی که کشتی‌گیر هستند یا بچه‌های ژیمناستیک و وزنه‌بردار فرقی نمی‌کند. آن زمانی که باید یک رشته را شروع کنند، آن امکانات در کنارشان قرار گرفته و به آن سمت می‌روند. امیدوارم که حالا بشود رشته‌های این سبکی را هم حمایت کرد و انگیزه‌هایی را ایجاد کرد. چون خیلی‌ها پشت سر من دارند حرکت می‌کنند و به سمت این رشته می‌آیند. امیدوارم که دلزده نشوند.

با فوتبالیست‌های سرشناس و فوتبالیست‌های کشور در ارتباط هستی؟ رفیق فوتبالیست داری یا رشته خودتون و سایر رشته‌ها؟

محسن بهشتی‌راد: نه به آن صورت. چون وقتی وارد رشته‌های انفرادی می‌شوی، دایره نفراتی که دور و برت هستند کم می‌شود و ارتباط تقریبا می‌شود گفت با تیم قطع می‌شود و به صورت انفرادی کار می‌کنی.

حس می‌کنی فوتبال حق باقی رشته‌ها را خورده؟

محسن بهشتی‌راد: نه، به نظرم آن نگاه است که باید درست بشود وگرنه فوتبال هم خیلی ارزشمند است برای من. من خودم خیلی فوتبال دوست دارم و اینکه به عنوان یک ورزش فوق‌العاده است.

محسن بهشتی‌راد خیلی ممنونیم از حضورت در خبر ورزشی. کاملاً و از صمیم قلب امیدواریم که این مصاحبه منشاء یکسری اتفاقات خوب بشود. توجه بیشتر به رشته یخنوردی و کلا رشته‌های انفرادی چه از سوی مسئولین ورزش چه از سوی باشگاه‌های فوتبالی که منابع مالی خوبی دارند، امیدواریم این اتفاق بیافتد. من دیگر سوالی ندارم. همه سوال‌ها و همه چیزهایی که مطرح شد برایم را پرسیدم و همینطور مسائلی که حس کردم ممکن است برای مخاطب‌ها سوال شود. هر صحبت پایانی باقی مانده را واگذار می‌کنم به خودت، چه با مردم، چه با مسئولان، چه انتظارات، چه صحبت دلی با خانواده حتی، واگذار می‌کنم به خودت و این دوربین خبرورزشی.

محسن بهشتی‌راد: زنده باشید. ممنونم. عرضم به حضورتان که من فقط یک پیشنهادی دارم برای رشته‌های انفرادی. ببینید ما در ایران سرمایه‌های زیادی داریم. شرکت‌های صنعتی بزرگی داریم. باشگاه‌های فوتبال. باشگاه‌های ورزشی بزرگی را داریم. فکر نمی‌کنم تعداد ورزش‌های انفرادی آنقدر زیاد باشد که نتوانند حمایت کنند. یعنی من قبلاً هم این صحبت را جایی کردم ولی خب به جایی نرسید. اگر قانونی تصویب بشود که شرکت‌ها یا باشگاه‌ها موظف بشوند که حمایت کنند از یکی یا دو تا ورزشکار مثلاً در رشته انفرادی. واقعاً خیلی زیرساخت‌های خوبی ما اینجا داریم و می‌توانیم از آن استفاده کنیم و ورزش‌های انفرادی قشنگ می‌توانند رشد کنند و جایگاه بیشتری داشته باشند. مخصوصاً در المپیک می‌توانیم تعداد مدال‌هایمان را زیاد کنیم و در بازی‌های آسیایی می‌توانیم زیاد کنیم. این ورزش‌های انفرادی اگر حمایت نشوند همانطور که شاهدیم تعداد مدال‌های جهانی ما کم و کمتر می‌شود، این ورزش ها هم از بین می رود. فکر می‌کنم این راه حلی باشد تا بتوانیم این را به عنوان یک قانون تصویب کنیم و از رشته‌های انفرادی بشود حمایت بیشتری را صورت بدهند.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

نتیجه بازی پرسپولیس و الشرطه عراق را پیش بینی کنید...
نتیجه بازی استقلال و الاهلی عربستان را پیش بینی کنید...

پربازدید امروز

آخرین خبرها

بازرگانی