محمد مایلی کهن از جمله افرادی است که تکلیف شما در مصاحبه با او کاملاً روشن است. او با صراحت حرف می‌زند و وقتی جمله‌ای را بر زبان می‌آورد، اصلاً اهل تکذیب گفته‌های خود نیست. ظهر شنبه پیرامون شرایط فوتبال کشورمان با مایلی کهن گپ زدیم و بحث‌هایی مطرح شد که در ادامه می‌خوانید:
ابتدا از پرسپولیس شروع کنیم. پس از شکست این تیم مقابل استقلال خوزستان برخی کارشناسان و پیشکسوتان از سبک تاکتیکی پرسپولیس انتقاد کردند و مدعی شدند ضعف‌های این تیم پشت پیروزی مقابل استقلال در دربی پایتخت پنهان ماند. نظر شما در این رابطه چیست؟
قبل از هر چیز و پیش از اینکه وارد مباحث فوتبالی شویم جا دارد درگذشت همسر محترمه تیمسار مجدآرا رئیس اسبق تربیت بدنی ارتش و همچنین خواهر محترمه برادران فریاد شیران را تسلیت بگویم. همچنین به عنوان یک ایرانی از تمام مقامات مسوول درخواست می‌کنم خانواده عزیز جانباختگان حادثه معدن را تحت هیچ شرایطی فراموش نکنند. من شنیدم که چند معدن دیگر در کشور به خاطر بحث ایمنی تعطیل شده‌اند. امیدوارم دستمزد کارگران شریف آن معادن به خاطر این تعطیلی قطع نشود چون مشکلات معیشتی بزرگی برای این قشر شریف و زحمتکش ایجاد می‌کند. در باب فوتبال و پرسپولیس نیز که شما پرسیدید باید بگویم این تیم اگرچه در لیگ برتر نتایج خوبی گرفته ولی فوتبال خوبی ارائه نمی‌کرد. در واقع شاید پیروزی مقابل استقلال دلیلی بر ندیدن ضعف‌های پرسپولیس شد. البته این را هم فراموش نکنیم که این تیم سه مهره ارزشمند خود را در فصل نقل و انتقالات از دست داد. از علیرضا بیرانوند و مهدی ترابی گرفته تا دانیال اسماعیلی فر. قطعاً نبودن این افراد برای پرسپولیس دردسر درست کرده است. به هر حال جذابیت فوتبال به غیرقابل پیش‌بینی بودن آن است و یادمان نرود که استقلال خوزستان هم تیم خوبی است. تیمی که تا اینجای کار توانسته هم استقلال و هم پرسپولیس را در لیگ بیست و چهارم شکست بدهد.
شما ابتدای فصل تاکید داشتید که برای بررسی سطح توانایی خوان کارلوس گاریدو به زمان احتیاج است. آیا الان می‌توان با قاطعیت گفت که گاریدو در حد و اندازه پرسپولیس محسوب می‌شود یا نه؟
گاریدو اهل شلوغ کاری نیست و واقعاً جنتلمن است. در مورد سوال شما اما به نظرم هنوز باید زمان داد و نمی‌شود قضاوت کرد. گاهی اوقات برخی مدیران به پای مربیان می‌مانند و البته در بعضی مواقع نیز تصمیمات شجاعانه اتخاذ می‌کنند. برای مثال همین آقای ژوزه مورایس که انصافاً فرد متین و موقری هم تلقی می‌شود. واقعا حرکت او در اینکه پس از پیروزی استعفا داد، جالب توجه بود و البته مدیران باشگاه سپاهان هم تصمیم شجاعانه‌ای گرفتند که بلافاصله پس از این استعفا با آن موافقت کردند.
دراگان اسکوچیچ این روزها با تراکتور خیلی خوب نتیجه می‌گیرد و به همین خاطر خیلی‌ها دوباره یاد برکناری او از تیم ملی ایران در شهریور سال ۱۴۰۱ به فاصله کمتر از سه ماه تا آغاز جام جهانی ۲۰۰۲ می‌افتند. به نظرتان واقعاً در آن مقطع در حق اسکوچیچ کم لطفی شد یا نه؟
تراکتور در یارگیری این فصل خوب عمل کرده و طی سالیان اخیر مدیرانی همچون آقایان نصیرزاده و مظفری‌زاده را بالای سر خود دیده که در عرصه فوتبال افرادی کارکشته محسوب می‌شوند. از سوی دیگر، دراگان اسکوچیچ هم شخصیت مناسبی دارد و تا اینجای کار موفق عمل کرده است ولی باید ببینیم در روزهای باقیمانده لیگ برتر چه اتفاقاتی می‌افتد. فراموش نکنیم تراکتور از مزیت بسیار مهمی به نام هواداران پرشمار نیز برخوردار است. من معتقدم در شهریور سال ۱۴۰۱ در حق اسکوچیچ ظلم شد اما در عین حال باور دارم که او سیاستمدار خوبی هم محسوب می‌شود!
چطور؟
ایشان در مورد برخی مسائل ابتدا به طور کامل صحبت می‌کند ولی بعد می‌گوید ترجیح می‌دهم پیرامون این موارد حرفی نزنم! باز هم می‌گویم شهریور سال ۱۴۰۱ در حق او ظلم شد اما از اعتبار فوتبال ایران هم استفاده کرد. او تا قبل از اینکه سرمربی تیم ملی کشورمان شود، هدایت هیچ تیم ملی مطرحی در آسیا را بر عهده نداشت و در فوتبال ایران هم کارنامه متوسط داشت اما همانطور که با تیم ملی نتایج خوبی گرفت، تیم ملی هم کمک شایان توجهی به او کرد. اسکوچیچ دستمزدش را تمام و کمال از فدراسیون فوتبال ایران گرفت و به واسطه اعتباری که تیم ملی ما برایش به ارمغان آورد، سرمربی تیم ملی امید کشور خود شد. او در آنجا نتایج خوبی نگرفت و به همین خاطر دوباره به ایران آمد و سرمربی تراکتور شد.
گروهی از هواداران پرسپولیس این روزها از فدراسیون بابت جریمه شدن رضا درویش شاکی هستند. نظر شما در ارتباط با مصاحبه‌ها و مواضع مدیرعامل باشگاه پرسپولیس چیست؟
آقای درویش در این سال‌ها قطعاً با تجربه و با سیاست شده است. اگر فدراسیون ایشان را جریمه کرده حتماً دلیلی داشته است. به نظرم بهتر است آقای درویش کمتر مصاحبه کند و به جای مصاحبه کردن، برای پرسپولیس بازیکن بخرد تا این تیم قوی‌تر شود.
می‌خواهیم با صراحت نظر محمد مایلی کهن را در مورد الکسی گندوز دروازه‌بان خارجی پرسپولیس بدانیم
در کمال احترام می‌گویم این دروازه‌بان یک گلر کاملاً معمولی و متوسط است. این نکته از ابتدای لیگ بیست و چهارم کاملاً مشخص بود.
و به عنوان سوال آخر برسیم به بحران بی سابقه استقلال. اتفاقی عجیب که یکی از قطب‌های سنتی فوتبال ایران را درگیر خود کرده است. چرا استقلال اینطوری شده؟
روزی که این آقای موسیمانه را آوردند، ایشان با صراحت گفت استقلال تیم خوبی است در آن روز این حرف را زد چون پول خوبی از بابت این قرارداد گیرش می‌آمد. او بلافاصله هم روی نیمکت نشست تا اگر استقلال بازی را برد همه چیز به نام خودش ثبت شود ولی استقلال مسابقه را واگذار کرد و همان مربی که می‌گفت هدایت تیم خوبی را بر عهده گرفته، شروع به انتقاد کرد و مدعی شد پیراهن استقلال برای برخی بازیکنان این تیم گشاد است! این وسط به نظرم سهراب بختیاری‌زاده در حال قربانی شدن است. آقا سهراب خودش بازیکن بزرگی بوده و در جام جهانی گل زده است بنابراین احتیاجی به شهرت ندارد و می‌توانست روی نیمکت استقلال هم ننشیند ولی محبت کرد و در شرایط بسیار سختی حاضر شد روی نیمکت استقلال بنشیند اما حالا می‌شنوم که بسیاری از مشکلات استقلال را بر سر او خراب می‌کنند. به نظرم کار سرمربی جدید استقلال واقعاً دشوار است و باید زمان بگذرد تا ببینیم شرایط چگونه خواهد شد؟ همانطور که گذشت زمان در مورد پرسپولیس هم خیلی چیزها را نشان می‌دهد فراموش نکنیم پرسپولیس یک بازی کمتر انجام داده و اگر آن را ببرد، قطعاً اوضاع بهتری در جدول پیدا خواهد کرد.
