به گزارش خبرورزشی، تیم ملی ازبکستان در سالهای اخیر آنقدر مقابل تیم کشورمان بازی کرده که تمام بازیکنان این تیم برای فوتبال دوستان ایرانی کاملاً شناخته شده هستند. تعدد همین بازیها باعث شد در پنجره نقل و انتقالاتی زمستان فصل قبل دو ستاره این تیم راهی دو تیم بزرگ تهرانی شوند و در این تابستان نیز سنگربان تیم ملی ازبکستان به فولاد آمد.
هر سه بازیکن مقابل تیم ملی کشورمان به میدان رفتند و سه کارنامه متفاوت از خود به جا گذاشتند؛
اتکیر یوسوپوف مثل بازیهای لیگ برتر خودمان دوباره کلین شیت کرد. او نمره قابل قبولی برابر حمله وران ایرانی گرفت.
جلال الدین ماشاریپوف هم مثل استقلال فرمانده خط میانی بود و البته اینجا هم نتوانست در جهت پیروزی تیمش و کسب ۳ امتیاز کمکی کند! در زمان نکونام میگفتند او سر جای خود بازی نمیکند، اما در تیم ملی ازبکستان دیگر این ادعا کاربردی نداشت و دیدیم او هم برابر بازیکنان و تیم حرفه ای مهره ای تعیین کننده سرنوشت نیست.
اما با بررسی کارنامه اوستون اورونوف میتوان این ادعا را بهتر اثبات کرد. ستاره ازبک در بازیهای دور برگشت فصل قبل مهره مفیدی برای پرسپولیس بود اما نه آنقدر که او را بزرگ و بادش کردند و در بوقش دمیدند!
فقر فوتبال ایران باعث شده بازیکن دریبل زن کمتر داشته باشیم و اورونوف با اتکا به برداشتن یک در مقابل یک، در حد یک بت محبوب برای هواداران بالا و تا آنجا جلو رفت که به خود اجازه داد حیثیت و صلابت تیم بزرگ پرسپولیس را به سخره بگیرد...
اورونوف که مصداق یک چشم در شهر کورها شده در دربی بازی نکرد! چون پیش از آن برابر الاهلی عربستان در ویترین لیگ نخبگان برای خودش بازی کرد و پیشنهاد هم گرفت! مقابل آلومینیوم قبل از نیمه اول بیرون آمد و برابر چادر ملو هم در ترکیب بود اما به بهانه مصدومیت حاضر به بازی نشد!
بعد از بازی -طبق اخباری که در رسانهها منتشر شد- اورونوف حاضر به تمکین از دستور پزشک باشگاه نشده و به بهانه داشتن بلیط برای دادن ام آر آی نرفت! دیگر رفتار توهین آمیز و نگاه از بالا بیشتر از این سراغ دارید؟
او در این مسابقه دقیقه ۷۰ به میدان آمد و کوچکترین نشانی از مصدومیت در او دیده نشد! پرسپولیس تیم بزرگی است که ستارگانی به مراتب نامدارتر از اورونوف به خود دیده و با رفتن هر کدام از آنها هیچ تغییری در بزرگی این تیم اتفاق نیفتاده است. علی دایی و علی پروین هم رفتند اما پرسپولیس بزرگ ماند، مجتبی محرمی و ناصر محمدخانی هم رفتند اما پرسپولیس ماند، عابدزاده و پیوس و کریمی و مهدوی کیا هم رفتند و آب از آب تکان نخورد....
اورونوف در دقیقه ۷۰ به میدان آمد و تا ۷ دقیقه اصلاً توپ به پایش نخورد. در کل نیم ساعت حضورش در زمین -با وقتهای تلف شده- حتی یک دریبل هم نداشت و حتی یک پاس سالم هم نداد! او برابر ملیپوشان فوتبال ما هیچ حرفی برای گفتن نداشت!
شاید بزرگترین دستاورد بازی تیم ملی مقابل ازبکستان این بود که بیدلیل از رقبا غول نسازیم. بازیکنان معمولی را تا حد فوق ستاره بالا نبریم و آنها را در همان حدی که هستند، ببینیم. اورونوف و ماشاریپوف هیچ کدام ناجی نبودند و اتفاقاً این یوسوپوف بود که مقابل تیم ۱۰ نفره ایران ستاره کشورش در خانه شد!