به گزارش خبرورزشی، یک نفر دنیای فانی را وداع گفت و به قول ما ایرانیها آسمانی شد. با یک سرچ ساده میتوانید تاریخ تولد و عظمت کارهای او در دنیا را متوجه شوید اما پشت هر افسانه و اسطورهای هزاران داستان ناگفته وجود دارد.
«الکساندر مدوید» کیست؟ برای رسیدن به او باید سراغ یک مقدمه رفت. برای ما ایرانیها المپیک ۲۰۲۴ پاریس تلخ تمام شد. ما روی کشتی آزاد غیرت و تعصب داریم و حتی اگر در کشتی فرنگی وسایر رشتهها چندین مدال طلا بگیریم، باز مدال طلای کشتی آزاد مزه دیگری دارد. در این المپیک سه دلاور ما به فینال رسیدند اما چون طلا نگرفتیم به دلمان نچسبید.
فرق حسن یزدانی با بقیه
وسط این سه نفر و وسط کل ورزشکاران حال حاضر ایران، جایگاه «حسن یزدانی» چیز دیگری است. پهلوان ما برای همه ایرانیها حتی آنها که به برخی رفتارهای او انتقاد دارند، جایگاهی رفیع دارد و شکست او روحیه همه را خراب میکند. حسن یزدانی که زمین بخورد، سایر کشتیگیران هم میبازند و حتی من و شما هم آن روز سر کار خودمان دل و دماغ و روحیه نداریم...
اما یزدانی در فینال المپیک پاریس ناجوانمردانه باخت. رمضانوف به نامردی کتف او را کشید و بعد هم ایستاد و قربانیش را تماشا کرد. برای ما که شاهد این حرکت بودیم، حالا یک قصه قدیمی معنا و مفهوم دیگری پیدا میکند.
مجسمه جهان پهلوان در آمریکا
در آمریکا شهری هست که مجسمه «غلامرضا تختی» را در میدان اصلی آن نصب کردهاند. میدانید چرا؟ چون این قصه فقط برای ما ایرانیها نیست. قصهای که در این ۴۵ سال آنقدر از آن سوء استفاده شده که ماهیت واقعی خود را از دست داده است. غلامرضا تختی در اولین کشتی با مدوید در دیدار دوستانه ایران و شوروی به او باخت. او به ۹۷ کیلو آمده بود و تازه با رقبای این وزن پنجه در پنجه می شد. پهلوان کهنسال ما در سنگین وزن رقیبی در اوج اقتدار و جوانی داشت.
در مسابقات جهانی تولیدو کشتی تختی با مدوید مساوی شد، وزن کشیدند و حریف سبک تر بود و دستش بالا رفت! تختی بعد از خداحافظی از کشتی در المپیک توکیو ۱۹۶۴ دو سال بعد دوباره برای جهانی تولیدو برگشت و این بار به مدوید جوان و در اوج، با اختلاف یک امتیاز باخت. اما اصل مطلب این نتایج نبود.
فاصله تختی واقعی با تختی های مجازی!
در کشتی معروف بین تختی و الکساندر مدوید، تختی خیلی اتفاقی قبل از مسابقه متوجه مداوای پزشکان شوروی روی زانوی مدوید شد و در طول مسابقه با اینکه از نظر نیروی جوانی از او ضعیفتر بود، حتی یک بار حاضر نشد به پای مصدوم او دست بزند. چه بسا اگر یک زیر از آن پا میگرفت، به راحتی برنده کشتی میشد. او آنقدر تجربه داشت که بقیه مسابقه را اداره کند...
سالها بعد در ۱۳۵۸ وقتی جامی به نام تختی در ایران بنیان نهاده شد، الکساندر مدوید به تهران آمد و با بازگویی این خاطره نسبت به جایگاه اخلاقی و انسانی پهلوان ایرانی ادای دین کرد. مدوید سر مزار تختی رفت و گفت: «تا وقتی قبرش را ندیدم باور نکردم او رفته و آرزوی دیدار ماند به آن دنیا...»
تختی به دلیل همین کارها تختی شد و با فاصله، هنوز الگوی همه ورزشکاران ماست. مقایسه کنید با آسیب عمدی که حریف داغستانی و روس حسن یزدانی به او زد تا کشتی را ببرد و متاسفانه برخی در فضای مجازی از او تختی زمانه ساختند! خوشبختانه خودش امروز مصاحبه کرد و گفت: از ترس امتیاز ندادن آن ثانیه های آخر ایستاد چون حسن یزدانی حتی با یک دست، از همه دنیا بهتر است.
افسانه رکوردداران تاریخ
اما این داستان یک جنبه دیگر هم داشت. قهرمان بزرگ شوروی که هنوز بعد از شش دهه رکوردهایش در تاریخ این رشته ورزشی دست نخورده باقی مانده است.
الکساندر مدوید اولین کشتیگیر تاریخ بود که توانست ۳ المپیک متوالی مدال طلای سنگین وزن را بر سینه بزند. زمانی که سنگین وزن محدودیت وزنی نداشت و کریس تیلور آمریکایی در ۱۹۷۲ مونیخ با ۱۸۰ کیلوگرم وزن مقابل او ایستاد! در آن سالها که کشتیگیران سنگین وزن شکم بزرگی داشتند -درست مثل کشتی گیران سومو- الکساندر مدوید با بدن تراشیده یک هرکول واقعی بود. او علاوه بر سه مدال طلای متوالی المپیک ۱۹۶۴ توکیو، ۱۹۶۸ مکزیکو و ۱۹۷۲ مونیخ، ۷ مدال طلای جهان در سنگین وزن را هم بر سینه زد تا اولین و تا امروز تنها کشتیگیر آزاد تاریخ باشد که تعداد مدالهای طلایش دورقمی شده است.
یک الکساندر دیگر روس!
مدوید یک مدال نقره و یک مدال برنز جهانی هم دارد. یعنی در مجموع ۱۲ مدال بر سینه زده که تا قبل از ظهور «بوریس بومگارتنر» آمریکایی و البته غول روسها در کشتی فرنگی یعنی «الکساندر کارلین» رکورددار این رشته ورزشی بود. بوم گارتنر به ۱۳ مدال جهان المپیک رسید اما فقط ۵ تای آن طلا بود. الکساندر کارلین البته صاحب ۱۳ مدال طلای متوالی جهان و المپیک شد و زمانی که میخواست رکورد مدوید را در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی بشکند، شکست خورد و با مدال نقره از جهان کشتی خداحافظی کرد.
یعنی تنها یک کشتیگیر از بعد خداحافظی مدوید در ۱۹۷۲ مونیخ تا امروز- یعنی طی ۵۲ سال - توانست از رکورد ۱۰ مدال طلای او عبور کند که او هم در رشته آزاد نبود و در فرنگی به این موفقیت رسید.
حتی پسرش هم جانشینش نشد!
مدوید با این جایگاه و اسم بزرگ امکان رسیدن به هر صندلی و جایگاهی که میخواست را در دنیای کشتی داشت. او رشتههای مختلف را امتحان هم کرد، از داوری تا ریاست فدراسیون، اما خیلی زود کنار کشید و ترجیح داد همان اسطوره کشتی جهان باقی بماند.
او به صورت خصوصی پسرش الکسی را تمرین داد. در همان وزن مدوید، الکسی به دوبنده تیم ملی روسیه هم رسید و مدال جهانی هم گرفت اما الکساندر مدوید یکی بود و جانشین نداشت، حتی پسرش!
سایه سنگینی که از بین نمی رود
و حالا الکساندر مدرید از دنیای ما رفته است. جسم او رفته اما شاید تا ابد نام او بالای سر تمام کشتیگیران تاریخ بماند. حتی نابغهای مثل «بوایسار سایتیف» نیز که سه المپیک متوالی طلا گرفت، در عدد ۹ متوقف شد. شش طلای جهانی و سه طلای المپیک او را هم به رکورد مدوید نرساند.
بعد از این دو نابغه سه کشتی گیر با ۸ مدال طلا داریم که آنها هم بازنشسته شدهاند (بلوگلازوف، فادزایف و یوردانوف) هفت طلاییها مثل خادراتسف یا حمید سوریان ما هم بازنشسته شدهاند و در جمع کشتیگیرانی که هنوز کشتی میگیرند، تنها «عبدالرشید سعدالله اف» با ۷ مدال طلای جهان و المپیک میتواند رویای رسیدن به مدوید را داشته باشد. البته فراموش نکنیم که او در مسابقات جهانی سال قبل به مدال نرسید و شاید دیگر هرگز روی تشک نیاید...
این یعنی لااقل تا یک دهه بعد مدوید در صدر تمام کشتیگیران تاریخ خواهد ماند. و شاید تا ابد...