بیستم تیر سال ۱۳۷۶ بود که فرشاد پیوس مهاجم با اخلاق پرسپولیس و تیم ملی در جریان دربی تهران کفشهایش را آویزان کرد. همان مسابقهای که پرسپولیسیها با سه گل استقلال را شکست دادند و خاطره بسیار خوبی برایشان به جا ماند. در سالگرد این اتفاق سراغ آقا فرشاد رفتیم و با هم گپ زدیم.
۲۷ سال از بیستم تیر سال ۷۶ گذشته ولی شک نداریم که تک تک لحظات بازی خداحافظی خودتان را به خاطر دارید
دقیقاً همینطور است. چه روزی بود. من در حضور ۱۰۰ هزار نفر خداحافظی کردم، پرسپولیس دربی را برد، مهدی مهدوی کیا نیز پیراهن شماره ۱۷ را گرفت.
ظاهرا خود شما پیشنهاد کرده بودید این پیراهن را به مهدوی کیا بدهند. درسته؟
بله. آقای مهندس عابدینی گفت ما میتوانیم به احترام تو پیراهن شماره ۱۷ را برای همیشه بایگانی کنیم تا کس دیگری آن را در پرسپولیس نپوشد ولی من گفتم اتفاقا بگذارید این لباس را بر تن کنند. مهدی مهدوی کیا در آن زمان بازیکن جوانی بود که میدانستم استعداد شگرفی دارد به همین خاطر گفتم شماره ۱۷ را به مهدی بدهید. مهدوی کیا بعداً به من گفت لباسی که بهش دادم را در منزل نگه داشته و به هیچکس نمیدهد.
شما در حالی بازی خداحافظی برگزار کردید که استانکو رفتار خوبی با شما نداشت و سال ۷۵ فرشاد پیوس را از پرسپولیس کنار گذاشته بود. حرکتی که باعث ناراحتی بسیاری از هواداران و پیشکسوتان پرسپولیس در آن مقطع شد
خدا استانکو را رحمت کند. او در حق من کم لطفی کرد ولی حلالش کردم. دستش از دنیا کوتاه است و هیچ کینهای از او ندارم. به من میگفت پشت سر مهاجمان بازی کن در حالیکه من مهاجم نوک بودم و میخواستم در پست خودم بازی کنم. حالا دیگر هرچه بود گذشته است.
سرمربی استقلال در مسابقه معروف سال ۷۶ ناصر حجازی بود. فردی که شما رابطه بسیار خوبی با او داشتید و در ایام بیماری بارها به عیادتش رفتید
بله. ناصر خان حجازی یکی از الگوهای من بود. پرسپولیسی بودم ولی آقای حجازی جزو الگوهای من در فوتبال بود و خیلی دوستش داشتم. بعد از آن مسابقه بارها همدیگر را دیدیم ولی هیچوقت پیرامون این دیدار صحبت نکردیم.
فرشاد پیوس در پرسپولیس بسیار محبوب بود. بازیکن فیکس تیم ملی که لقب "فرشاد آقای گل" را داشت. برایمان جای سوال است که چطور چنین بازیکن بزرگی هیچوقت سرمربی پرسپولیس نشد؟
همیشه برایم آرزو بود و هنوز هم این آرزو را دارم. واقعیت امر این است که برخی مربیان نمیگذاشتند و دوست نداشتند چهرههای قدیمی پرسپولیس آرام آرام بالا آمده و سرمربی پرسپولیس شوند. دقیقاً برخلاف استقلال که امثال مرحوم منصور پورحیدری به استقلالیها بال و پر میداد تا بیایند و مربی شوند. مدیران پرسپولیس دل و جرات استقلالیها را نداشتند و به بازیکنانی که فوتبال آنها تمام میشد برای مربیگری کمتر اعتماد میکردند.
سوال آخر در مورد قضیه بیرانوند است. بعضیها میگویند باید شرایط را برای برگشتن او فراهم کرد و برخی نیز قاطعانه مدعی اند علیرضا بیرانوند نباید برگردد چون بازگشت او به پرستیژ پرسپولیس لطمه میزند. نظر شما در این رابطه چیست؟
در فوتبال حرفهای نباید همه چیز را تک بعدی نگاه کرد. علیرضا بیرانوند دروازهبان بسیار خوبی است که به پرسپولیس نیز در موفقیتهای چند سال اخیر واقعاً کمک کرده است بنابراین باید شرایط را فراهم کرد تا اگر هنوز هم ممکن است، او را به پرسپولیس برگردانند. البته علیرضا نباید به پیشکسوتان پرسپولیس توهین کند. بیرانوند برگردد ولی به پیشکسوتان پرسپولیس توهین نکند.