در دنیای مدرن امروز و زندگی ماشینی، بشر هنوز از بیماریهای کهنه رنج میبرد. نژادپرستی، قومیت گرایی، زبان و فرهنگ متفاوت و حتی جغرافیا و ملیت، متاسفانه هنوز در ورزش دنیا قربانی میگیرد و نهادهای بینالمللی ورزش نیز اگرچه در ظاهر شعار مخالفت با همه اینها را میدهند اما در عمل خود مروج تبعیض هستند!
نگاه کنید به همین جام ملتهای اروپا ۲۰۲۴ که در آلمان در حال برگزاری است. مریح دمیرل مدافع ترکیه که تیمش را با دو گل به مرحله یک چهارم نهایی رساند، به خاطر یک حرکت در شادی بعد از گل خود دو جلسه محروم و ترکیه در غیاب او به هلند باخت و حذف شد.
اما در همان مرحله جود بلینگام حرکتی به مراتب زشتتر در شادی بعد گل خود انجام داد اما چون انگلیسی بود و بازیکن رئال مادرید، به او بلا هم نگفتند! به مدت یک سال یک جلسه محرومیت تعلیقی دادند و کیست که نداند محرومیت تعلیقی یعنی چه!
قطعاً اگر بلینگام پیراهن انگلستان را به تن نداشت یا بازیکن رئال نبود جریمه سنگینتر از مدافع ترک روبرو میشد و اینها تبعیضهایی است که در اوج فوتبال مدرن و در قاره متمدن سبز رخ میدهد اما این تبعیضها تنها مخصوص رشته فوتبال نیست! سه هفته دیگر المپیک در پاریس آغاز می شود بدون قهرمانان روس!
در قاره آسیا و بغل گوش خودمان برای یک جوان ایرانی هم این تبعیض رخ داد. فصل قبل زمانی که منصوریان هدایت فولاد را بر عهده داشت، اولین بار در برنامه شبهای فوتبالی پرده از پیشنهاد تغییر تابعیت برای امین حزباوی برداشت.
مدافع جوان فولاد پیشنهادی سنگین از السد قطر دریافت کرد و منصوریان هشدار داد که قطریها میخواهند به این بهانه او را راضی به بازی برای تیم ملی قطر کنند.
باشگاه فولاد با مبلغ ۱۲۰ میلیارد تومان بابت رضایتنامه - که تا امروز گرانترین مبلغ رضایت برای یک بازیکن ایرانی است - حزباوی را با قراردادی ۵ ساله راهی تیم رئیسها در دوحه کرد. امیر قلعه نویی او را به تیم ملی دعوت و در مسابقات قبلی در مسیر جام جهانی بازی داد که باعث ناامیدی قطریها از تغییر تابعیت او شد!
و حالا در کمال تعجب آنها قید بازیکنی که فصل قبل برایشان خوب بازی کرده و گل هم زده بود، را زدند و با یک توافق دو طرفه عذرش را خواستند. البته که حزباوی بازیکنی نیست که روی زمین بماند، پول خوبی هم گرفته و در این معامله ضرر نکرد. همین حالا از تیمهای اماراتی و تیمهای بزرگ کشور خودمان مثل استقلال و سپاهان پیشنهاد دارد و مسئله اصلاً خود او نیست...
مسئله ما در این مطلب برخورد سراسر سیاسی قطریها با این بازیکن جوان است. او که از اعراب ایرانی ساکن خوزستان بود و آنها میخواستند با استفاده از همین مسئله قومیت و نژاد این الماس با استعداد ایرانی را در اختیار خود بگیرند.
تیم ملی قطر در دو دهه اخیر به نوعی تیم منتخب جهان بوده و از بازیکن اهل اروگوئه تا کشورهای آفریقایی، در تیم ملی با پیراهن عنابی بازی کرده و میکنند. آنها میخواستند همین سیاست را در قبال ستاره ایرانی دنبال کنند که تیرشان به سنگ خورد.
سوال اینجاست که چرا فیفا یا afc یا سایر نهادهای بین المللی که این همه شعار میدهند، در قبال چنین رفتارهایی واضح و آشکار سکوت کرده و خم به ابرو نمیآورند. شک نکنید اگر یک باشگاه ایرانی چنین کاری کرده بود آنها فی الفور رای به محرومیت طولانی مدت و جریمه سنگین میدادند ولی چون طرف یک باشگاه قطری است و ای اف سی تا خرتناق مدیون شیوخ پولدار این کشور، آب از آب تکان نمیخورد!
ما که زورمان نمیرسد که تغییری در این گونه نهادهای بین المللی بدهیم حداقل میتوانیم جلوی شعار دادن برخی در داخل را بگیریم که دیگر نگویند ورزش سیاسی نیست!