جلال طالبی به شکل بسیار عجیبی در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه و جام ملتهای ۲۰۰۰ لبنان هدایت تیم ملی را برعهده داشت و هنوز هم پیرامون هر دو تورنمنت مذکور بحثهای زیادی مطرح است. طالبی اردیبهشت سال ۹۲ در گفتوگوی اختصاصی با خبرورزشی پرده از رازهای مهمی در فوتبال ایران برداشت و مسائل مهمی را فاش کرد که بد نیست خلاصه آنها را به اتفاق بخوانیم:
- محمد نوازی، علی لطیفی و ستار همدانی در تیم بهمن شاگرد من بودند و هر سه نفر که بعدا استقلالی شدند را من به تومیسلاو ایویچ معرفی کردم اما وقتی به عنوان مشاور فنی تیم ملی انتخاب شدم و با این تیم به ایتالیا رفتم، ایویچ مدعی شد که من میخواهم بازیکنان تیم بهمن را در تیم ملی قرار بدهم! اتفاقی که غیرممکن بود چون من چطور میتوانستم به یک مربی باتجربه و باکارنامه مانند ایویچ چنین توصیهای بکنم؟ وقتی اوضاع را اینطور دیدم به تیمسار نوآموز که مدیر کاروان ایران در آن سفر محسوب میشد گفتم بلیتم را هماهنگ کنید تا به ایران برگردم چون ترجیح میدهم در چنین وضعیتی کنار تیم ملی نباشم ولی ایشان گفت مهندس صفایی فراهانی قرار است فردا بیاید و خودت این حرفها را به او بزن. صبح فردا خبر دادند که صفایی فراهانی در غم ازدستدادن مادرش سوگوار شده و مسافرتش به تعویق افتاده است. همان شب ما با آاس رم بازی داشتیم و بدون حضور رئیس فدراسیون به میدان رفتیم.
- قبل از شروع بازی ۴ نیمکت را کنار هم چسباندند تا حدود ۴۰ نفر روی آن جا بشوند ولی ایویچ به من و عباس ترابیان گفت شما دو نفر روی نیمکت ننشینید و بروید روی سکوها! شاید باورتان نشود ولی وقتی که من سرمربی تیم ملی شدم و برای بازی دوستانه با کرواسی قبل از جام جهانی ۹۸ راهی زاگرب شدیم، ایویچ هنگامی که بازی به پایان رسید نزدیک اتوبوس آمد و گفت میخواهد با بازیکنان صحبت کند. من هم گفتم حتما اجازه بدهید داخل اتوبوس شود. البته خیلی دلم میخواست بهش بگویم «مرد حسابی! تو اجازه ندادی ما روی نیمکت بنشینیم ولی من با احترام گفتم به داخل اتوبوس تیم ملی بیایی»! این را هم بگویم که ایویچ با هزینه فدراسیون فوتبال ایران برای آنالیز بازی رقبا به اروپا سفر کرد و قرار شد نتایج آنالیز خود را در اختیار من بگذارد اما هیچ سند و اطلاعاتی نداد!
- جریان سرمربی شدن من در تیم ملی قبل از جام جهانی ۱۹۹۸ به این قرار بود که بعد از بازی با رم ما تا ساعت ۲ شب در لابی هتل بودیم و صحبت میکردیم. به هر حال اینکه یک تیم شکست سنگینی بخورد غیرمنتظره نیست و باید تحلیل میشد. ساعت ۲ نصف شب به اتاقم رفتم و خوابیدم اما ساعت ۵ صبح تلفن اتاقم زنگ خورد، مهندس صفایی فراهانی از تهران پای خط بود و با بیدار کردن من گفت میخواهم شما تا پایان جام جهانی سرمربی تیم ملی شوید! به ایشان گفتم اجازه بدهید فکر کنم. تلفن را قطع کرد و ۵ دقیقه بعد زنگ زد. به او گفتم اگر از من حمایت میکنید این مسئولیت را میپذیرم و ایشان هم گفت قطعا حمایت میکنم. همان صبح به تومیسلاو ایویچ اعلام شد مسئولیتش در فوتبال ایران به پایان رسیده و برای تسویه حساب باید به سفارت ایران در ایتالیا مراجعه کند. دقایقی بعد سر میز صبحانه تلفن خداداد عزیزی زنگ خورد و او پس از چند دقیقه گفت: آقا جلال مبارک باشد. رادیو و تلویزیون در ایران اعلام کردند که شما سرمربی شدهاید.
- شکل خداحافظی مهدی مهدویکیا و کریم باقری از فوتبال ایران بسیار بد و وحشتناک بود.
- نمیخواهم خیلی به گذشته برگردم ولی واقعیت امر این است که خوشگذرانی چند ملیپوش در جام ملتهای ۲۰۰۰ لبنان را تایید میکنم. به هر حال آنها رفتار حرفهای نداشتند.